اینکه بگویم قرن بیست و یک، عصر دیجیتال است و دنیا بر پایه ارتباطات در فضای مجازی می چرخد و کسی پیروز است که سواد رسانه ای بیشتری داشته باشد؛ حرفهای تکراری است که کسی را یارای شنیدن دوباره آن نیست، اما اینکه بگوییم چگونه باید در این جنگ سایبری پیروز شد؟ حرفی است که میلیون ها مخاطب را میخکوب می کند تا از روشتان سر در بیاورند.
قصه اما اینجاست که؛ همگان بر جدال لفظی پنهان و پیدای ایران و عربستان بر سر مسائل مختلف خاورمیانه واقفیم و این دو کشور بارها و بارها بر سر منافع خود وارد جنگ و جدل لفظی و فیزیکی شدند. حال عربها برای اینکه وارد جنگ مدرن دنیای امروز شوند، دست به حرکت جالبی زدند و برای اینکه خاطره قاشقچی را از اذهان جهانیان پاک کنند، می خواهند از قدرت اینفلوئنسرهای بین المللی در حوزه گردشگری بهره بگیرند. چرا که تقویت توریسم، از پرتاب صدها موشک پیشرفته به سوی این و آن، جهت نفوذ به دل بیگانگان اثر بیشتری خواهد داشت.
اینفلوئنسرها یا همان شاخ های اینستاگرامی خودمان، فعالین شبکه های اجتماعی هستند که ممکن است توانایی های خاص و خارق العاده ای نداشته باشند، ولی به لحاظ فعالیت چشمگیر در فضای مجازی، با دستاویز قرار دادن انواع و اقسام موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی، دارای تاثیرگذاری بالا می باشند، این افراد با سلبریتی ها که شهرتشان را از نون بازوی خود ر می آورند و هنری در چنته دارند و بعد به دنیای اینستاگرام و فیس بوک و غیره آمدند، فرق می کنند.
حال عربستان که در رقابت با ترکیه و امارات تلاش می کند تا چهره دموکراتیک و غرب پسندتری از خود ارائه دهد، و از صنعت بسیار بزرگ و چند میلیارد دلاری گردشگری عقب نماند، در استراتژی جدید خود بر روی قدرت تاثیرگذاران شبکه های اجتماعی حساب کرده و با کمک آنها می خواهد به نمایش اماکن جذاب گردشگری در کشور عربستان بپردازد. عربها با برگزاری تورهای رایگان و حتی انجام هزینه های میلیون دلاری برای اینفلوئنسرها، آنها را به بیابانهای عربستان می کشانند و اینگونه وانمود می کنند که از مواهب طبیعی در صنعت گردشگری بی بهره نیستند، که البته پر بیراه هم نمی گویند. چراکه مکه، بعد از دبی به پولساز ترین شهر دنیا از طریق مسیر گردشگری (مذهبی) شهرت یافت. این تنها گوشه ای از تلاش عربها با استفاده از تکنولوژی روز دنیای مدرن برای ارائه خود در سطح بین الملل است.
و حال دقیقا در نقطه مقابل آنها ایران کشوری که شاخ های اینستا در آن امنیت جانی و مالی و روانی ندارند و دست وزیر ارتباطاتش مدام بر روی دکمه فیلترینگ قرار دارد و سواد رسانه ای در حد چاپ کتاب در مدارس باقی مانده است. و اما در عجیب ترین هجمه رسانه ای در این جنگ سایبری، همین چند روز پیش رسانه ملی ما در بخش خبر شبانگاهی خود توسط یکی از معروف ترین و باسابقه ترین و مودب ترین گویندگان خود، خبری خواند که مرزهای ادب و نزاکت را یکجا درنوردید. محمدرضا حیاتی در خبری که به قول خودش ناگهان در آتوکیو قرار گرفت، اینگونه گفت که « انگلیس نشسته بر اره برگزیت که نه راه پس دارد و نه راه پیش » و بعد به موضوع خروج انگلیس از اتحادیه اروپا اشاره می کند.
خوشا به حال مادران و پدرانی که در آن لحظه فرزند خردسالشان در آن حومه نبود که از ایشان معنای جمله مشمئزکننده گوینده خبر را بپرسد. واقعا در کشوری که حافظ و سعدی و مولانای و فردوسی و دیگران را دارد، این حجم بی ادبی از یک رسانه بزرگ ملی قابل هضم نیست. هنوز یک هفته از قهقهه رییس جمهور کشورمان با سران همین انگلیس در سازمان ملل نمی گذرد که اینگونه خود ( نه آنها) را به باد استهزا گرفته ایم.
واقعا سهم رسانه ملی ما از سواد رسانه ای و جنگ سایبری همین قدر است؟ که اگر اینگونه است پیشاپیش پرچم سفید را بالا ببریم تا بیش از این در جنگی چنین نابرابر خسران نبینیم.