روز گذشته شورای شهر رشت پس از چندین روز کش و قوس بالاخره اعضای هیات رییسه خود را انتخاب کرد و طی آن «اسماعیل حاجی پور» به ریاست سومین سال از پنجمین دوره شورا رسید. به نظر می رسد انتخابات روز گذشته طعم دلچسبی از پیروزی را برای جریان موسوم به ائتلاف شش نفره به همراه داشته است. ائتلافی که یکسال تلاش کرد تا بتواند در جایگاه هیات رییسه تکیه زند.
شورایی که در طول سه سال فعالیت خود بیشترین ناهماهنگی تشتت، و دسته بندی را داشته است. نتیجه آنکه جز سپری شدن وقت و از دست رفتن فرصتهای توسعه حاصلی برای رشت در بر نداشته است.
طی عمر چهار دوره گذشته شوراها، کم و بیش اختلافات، تنازعات محلی، قومی و اداری در همه دورهها به چشم می خورد، اما شدت اختلافات و دسته بندیهای موجود ـ نه الزاما برای منافع شهر ـ بلکه برای کلونی های گروهی و دسته بندی های جمعی، به اوج خود رسیده است. تاسف بار اینکه مجموع مباحث و اختلافات طرح شده در درون و حاشیه شورا بیش از آنکه حول محورهای معضلات شهر بوده باشد بیشتر به منافع درون گروهی معطوف شده است.
از سوی دیگر، دسته بندیهای به اصطلاح سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا طی انتخاب شهردار در یکسال گذشته، آنچنان از ماهیت خود منحرف شده است که اصالت شورا را زیر سوال برده است. بخش زیادی از اتفاقات موجود از اداره نامناسب جلسات گرفته تا غیبت طویل المدت برخی از اعضای شورا و نیز اختلافات متعدد به نحوه مدیریت آن بر میگردد. جایی که امیرحسین علوی تکیه زده بود اما نتوانست آنگونه که باید تجمیع و وحدت رویه اعضا را حفظ کند. حال اکنون علوی جوان جای خود را به حاجی پور داده است. خبر انتخاب اسماعیل حاجی پور در صد و چهارمین جلسه به ریاست شورا، شاید اندکی از التهاب و تنش سالها و ماههای گذشته شورا را کاهش دهد. عضو پرنفوذی که طی دهه های گذشته در موقعیت های مختلف از موهبت پستهای انتصابی و انتخابی برخوردار بوده است. اگرچه، به اعتبار جایگاه خود، اثر تعیین کنندهای بر سرنوشت شهر نداشته و اساسا گره مهمی از شهر و استان نگشوده است اما حسن انتخاب او یکی هم آن است که چون در دورههای مهمی از مدیریت کلان شهری، از جایگاه قابل قبولی برخوردار بوده میتواند از این پس منشاء اثر باشد.
بنابراین می توان امید داشت که از این پس سکان شورا به دست مردی افتاده که ـ اگر بخواهد ـ ظرفیت راهبری آن را دارد.
خوشبختانه ایشان پس از انتخاب خود نیز تاکید کرده که جایگاهها به انسانها اعتبار نمیبخشند بلکه این انسانها هستند که به آن اعتبار میدهند. به تعبیر دیگر، به این باور نزدیک شدهاند که ریاست شورا با حضور ایشان جایگاهی پیدا خواهند کرد نه آنکه خود از این جایگاه، اعتباری کسب کنند و در بخش دیگر، از همه دستگاهها خواسته اند که از شورا حمایت و کمک کنند که شورا بتواند به نحو شایستهای شهر را مدیریت کند.
لازم است رییس جدید شورا به تأسی از باورهای خود، این شورا را به جایگاهی برساند که نیازی به استمداد و کمک از دیگر دستگاهها و دوایر دولتی نباشد. چندانکه بیش از تشکیل شوراها در ایران، شهردارها چنین اعتباری داشتند. چنانکه در ادوار گذشته شاهد نقش آفرینی موثر مدیریت مهندس هادی الماسی و مهندس حمیدی (شهرداران اسبق رشت) بودیم که تعامل با همه دستگاههای دولتی و خدماتی شهر در راس برنامههایشان قرار داشت. اعتبار و جایگاهی که در حاکمیت شوراها، تنها مهندس فریدونی توانست به تکرار آن، شهر را سربلند کند.
بنابراین انتظار و توقع جامعه مدیریت شهری از رییس کنونی شورا این است که اعتبار و جایگاه شورا را از نهادی متشتت، ناآرام و سردرگم آن به محملی برای حل معضلات شهری و رجوع شهروندان دردمند و اتکاء زعمای شهر به این نهاد ارتقاء دهند و آن را از دستهبندی های محلی، تمردهای اداری و سلایق شخصی و سیاستهای غیر کارشناسی نجات دهند.
به نظر میرسد، انتخاب اعضای شورا در چنین برههای بیش از آنکه نشانهای از آرامش درونی و اجماع همه اعضای شورا در انتخاب فرد اصلح بوده باشد، بیشتر سیگنالی برای دیگر دستگاههای مدیریت شهری ـ ادارات برق، آب، گاز، مخابرات، راهنمایی رانندگی ـ برای مدیریت بهینه و البته بدون حاشیه شهر است.
اسماعیل حاجی پور طی چهار دهه از دورههای مدیریتی خود نشان داده است که با پرهیز از حاشیههای سیاسی و بدور از جانبداری های محلی، می توان بر تارک شهر نشست و با تأنی و مصلحت های فنی ـ کارشناسی منافع شهر را تامین کرد. حافظهها گواه خوبی بر این ادعاست. او یکی دو باری به چنین رفتاری شهره شده است؛ اگر قصد داشته باشد رویه ناصواب کارنامه دو سال اخیر خویش را به کناری نهد.