«اوج» یک نقطه نیست، بلکه تصمیمی روزانه برای زیستن در مهمترین بخش زندگی است؛
خلق زمان؛ تجربهی زندگی معنادارتر
در دنیای پرسرعت امروز، زمان به یکی از باارزشترین منابع زندگی ما تبدیل شده؛ منبعی که اغلب در میان امور روزمره، فناوریهای اعتیادآور و حواسپرتیهای مدام پنهان میشود.
کتاب خلق زمان نوشته جیک نپ و جان زراتسکی، کتابی است برای پاسخ به این نیاز اساسی: چگونه میتوان در دل شلوغیها، زمان را مجدد بازآفرینی کرد؟ این کتاب برخلاف رویکردهای مرسوم مدیریت زمان که بر بهرهوری حداکثری تأکید دارند، مسیری متفاوت و انسانیتر را پیشنهاد میدهد. با نگاهی آگاهانه به انرژی، توجه، و اولویتهای فردی، خلق زمان الگویی عملی برای تجربهی زندگی معنادارتر را ارائه میدهد.
مسئله زمان و مدیریتش و برنامهریزی برای استفاده بهتر از آن مسائلی است که به نظر میرسد برای خیلی از ما بارها و بارها تکرار شده و یکی از دغدغههای اصلی زندگی در دنیای امروز است. تغییرات سریع در سبک زندگی و پیشرفت فناوری هم موجب شده که هرازگاهی دوباره با این مسئله مواجه شویم و در جستوجوی راهکارهایی نو باشیم تا کنترل زمان خود را در دست بگیریم. اما ظاهرا در بسیاری از مواقع راهحلهای اساسی این مسئله تغییر نکرده و همانهاست که از گذشته در دسترس بوده. با وجوداین، یادآوری و تکرار همان مطلب و راهحلها البته با رویکرد و بیانی متناسب با دغدغههای امروز ما در کنار ابزارهای بهینه باعث میشود تا بار دیگر با انگیزه بیشتری مهارتهای خود را در مدیریت زمان تقویت کنیم.(ص۴)
خلق زمان، به جای تمرکز روی بیشینهکردن بهرهوری و انجام دادن هرچه بیشتر کارها، به کاهش سرعت، تمرکز آگاهانه و انتخاب اولویتهای شخصی توجه دارد. درحالیکه بسیاری از کتابهای مشابه مملوند از چکلیستها، جدولهای زمانبندی و تکنیکهایی برای فشردهکردن کارهای بیشتر در ساعات محدود روز، این کتاب به ما یادآوری میکند که نباید برای پرکردن تمام لحظات زندگی رقابت کنیم. هدف اصلی نویسندگان، بازگرداندن زمان و توجه به چیزهایی است که واقعا برایمان اهمیت دارند، نه صرفا انجام کارهای بیشتر. این کتاب به افراد کمک میکند تا از شلوغی زندگی دیجیتال و مسئلههای روزمره فاصله بگیرند و روی چیزی متمرکز شوند که واقعا برایشان مهم است و دوست دارند برایش وقت و انرژی صرف کنند- چه این افراد مدیری پرمشغله باشند، چه مادری خانهدار که میان وظایف متعدد روزانه به دنیال لحظهای برای خودش میگردد./
این کتاب به ما یادآوری میکند که نباید برای پرکردن تمام لحظات زندگی رقابت کنیم. هدف اصلی نویسندگان، بازگرداندن زمان و توجه به چیزهایی است که واقعا برایمان اهمیت دارند، نه صرفا انجام کارهای بیشتر. این کتاب به افراد کمک میکند تا از شلوغی زندگی دیجیتال و مسئلههای روزمره فاصله بگیرند و روی چیزی متمرکز شوند که واقعا برایشان مهم است
هدف زندگی فقط افزایش سرعتش نیست/ ماهاتما گاندی
تا بهحال شده که به روزتان فکر کنید و از خودتان بپرسید، «جدی امروز چه کاری کردم؟» تا به حال شده درباره کارها و پروژهایی رویاپردازی کنید که دوست دارید یک روزی انجام دهید ولی این «یک روزی» هیچ وقت از راه نمیرسد؟ موضوع این کتاب کمکردن این شلوغی جنونآمیز است، اینکه چهطور برای کارهای مهم وقت پیدا کنیم. ما باور داریم که میشود کمتر احساس سرشلوغ بودن کرد، کمتر احساس حواس پرت بودن کرد و بیشتر از لحظه لذت برد. خلق زمان درباره بازدهی نیست. درباره بیشتر کارکردن، سریعتر تمام کردن فهرست کارهای روزانه، یا سپردن وظایفتان به دیگران نیست درعوض، چهارچوبیست که برای کمک به شما طراحی شده تا در طول روز برای کارهایی که برایتان مهماند واقعا زمان بیشتری فراهم کنید، مثل گذران اوقات فراغت با خانواده، یادگیری زبانی جدید، شروع کسب و کار جنبی، کار داوطلبانه، نوشتن داستان، یا مهارت در بازی ماریوکارت فرقی نمیکند برای چه کاری نیاز به زمان داشته باشیم، ما معتقدیم که خلق زمان میتواند به شما کمک کند که زمان مورد نیازتان را به دست آورید لحظهبهلحظه و روزبهروز میتوانید زندگیتان را از آن خودتان کنید.
در قرن بیست و یک، دو نیروی بسیار قدرتمند با هم در رقابتاند تا هر دقیقه از وقت شما را بگیرند. نیروی اول چیزی است که آن را کاروان شلوغی مینامیم. کاروان شلوغی فرهنگ شلوغی مداوم ماست، پیامهای متعدد، سررسیدهای پر، و فهرست بیانتهای کارهای روزانه بر اساس تفکر کاروان سرشلوغ، اگر بخواهید با نیازهای محیط کاری امروز هماهنگ شوید و در جامعه امروز نقشه داشته باشید، باید هر دقیقهتان پربازده باشد به هرحال، بقیه هم سرشان شلوغ است اگر شما با آرامش پیش بروید عقب میمانید و هیچوقت به آنها نمیرسید. نیروی دوم که درصدد گرفتن وقت شماست نیرویی است که ما اسم آن را حوضچههای بیکران گذاشتهایم. حوضچههای بیکران، برنامههای کاربردی و منابع دیگری هستند که محتوایشان مدام نو میشود. اگر بتوانید صفحه را پایین بکشید و محتوای جدید ببینید، یعنی در حوضچه بیکران هستید. اگر به طور مداوم محتوای جدیدی به سمت شما سرازیر میشود، در حوضچهای بیکران هستید. این سرگرمی همیشه در دسترس و همیشه جدید پاداش شما بابت خستگی از شلوغی مداوم است. (ص ۸و ۹)
در این دیدگاه بیان شده کاروان شلوغی نماد فرهنگی است که انسان را به فعالیت مداوم و انجام کارهای پشت سر هم و پرکردن هر لحظه از زمان با وظایف مختلف وادار میکند تا از دیگران عقب نمانند. حوضچههای بیکران استعارهای است برای منابع بیپایان محتوای دیجیتال و سرگرمیهای همیشه در دسترس، که با محتوای نو انسان را به مصرف بیوقفه ترغیب میکند. این دیدگاه نشان میدهد که ما در عصر حاضر بین دو نیروی متضاد ولی هم زمان فرساینده گرفتاریم. در حقیقت در این نیروی متضاد کاروان شلوغی، نشاندهنده فشار بیرونی و حوضچههای بیکران، نماینده جاذبه و حواسپرتی درونی است که ترکیب این دو باعث ایجاد یک چرخه فرسایشی میشود، که جزء از بین بردن درون و بیرون انسان کاری را از پیش نمیبرد که در نتیجه نه آرامش واقعی داریم و نه احساس پیشرفت عمیق.
چهار درس از آزمایشگاه جهش طراحی
اولین چیزی که آموختیم این بود که وقتی روزتان را با یک هدف با اولویت بالا شروع میکنید اتفاق جادویی میافتد. این نقطه کانونی باعث ایجاد شفافیت و انگیزه میشود. وقتی هدفی بلندپروازانه ولی قابل دستیابی دارید، در آخر هر روز، کارتان تمام شده است. میتوانید این هدف را از فهرست کارهایتان خط بزنید، کار را رها کنید و با رضایت به خانه برگردید.( ص ۱۸)
درس دیگری که از جهش طراحی گرفتیم این بود که وقتی دستگاههای الکترونیکی را ممنوع کنیم بازدهی بیشتر میشود. بدونوسوسه مدام حوضچههای بیکران، توجه کامل پرسنل صرف کاری میشد که مشغول انجامش بودند و پیشفرضشان به تمرکز تغییر کرد.
همچنین اهمیت انرژی برای کار متمرکز و تفکر شفاف را یاد گرفتیم. وقتی برای اولین بار اجرای جهش طراحی را شروع کردیم، تیمها ساعت طولانی کار میکردند و انرژی آنها با میان وعدههای پرشور تامین میشد. دراواخر هفته، انرژی پرسنل ته میکشید. برای همین اصلاحاتی ایجاد کردیم و دیدیم چیزهایی مانند ناهار سالم، پیادهروی کوتاه، استراحتهای بیشتر، و روز کاری کمی کوتاهتر، چقدر به حفظ اوج انرژی و در نتیجه کار بهتر و مؤثرتر کمک میکند/ صفحه ۱۸نسخه الکترونیکی کتاب
مفهوم «اوج روزانه» بر این اساس بنا شده که هر روز، آگاهانه یک فعالیت مهم و ارزشمند را شناسایی و اجرا کنیم که ما را به رضایت، پیشرفت یا هدفهای شخصی نزدیکتر کند. این مسیر با نوشتن اوج آغاز میشود، سپس با بررسی اولویتهای زندگی، فیلتر کردن کارهای کماهمیت، و تمرکز بر پروژههای فعلی ادامه پیدا میکند
جیک نپ و جان زراتسکی در این کتاب میخواهند بگویند که اثر خلق زمان مخالف فناوری نیست. آنها میگویند به هر حال ما خوره فناوری هستیم. ما انتظار نداریم که ارتباطتان را با جهان به طور کامل قطع کنید و تارک دنیا شوید. باز هم میتوانید مثل انسان امروزی دوستانتان را در اینستاگرام دنبال کنید، اخبار بخوانید و ایمیل بفرستید. ولی با زیر سوال بردن رفتارهای متعارف در دنیای پر از وسواس بازدهی و اشباع از حواس پرتی، میتوانید، در کنار استفاده بهینه از فناوری، دوباره کنترل زندگی خودتان را به دست بگیرید. و وقتی کنترل را به دست گرفتید، میتوانید بازی را تغییر دهید.(ص ۲۰)
خلق زمان چطور عمل میکند
خلق زمان فقط چهار گام است که هر روز تکرار میشود
اوج: هر روز با انتخاب یک نقطه کانونی شروع کنید
اولین گام در خلق زمان این است که تصمیم بگیرید میخواهید برای چه کاری زمان خلق کنید. هر روز فقط یک فعالیت را در اولویت قرار دهید و در سر رسید خود یادداشت میکنید. البته، اوج شما تنها چیزی نیست که در هر روز انجام میدهید ولی اولویت شماست. از خودتان بپرسید،«امروز اوج من چیست؟» تا مطمئن شوید زبانتان را صرف کارهایی میکنید که برای شما مهماند و کل روزتان را صرف واکنش دادن به اولویتهای دیگران نمیکنید. وقتی یک اوج را انتخاب میکنید، وضعیت ذهنی مثبت و پویایی برای خودتان ایجاد میکنید.( ص ۲۲)
لیز، شکستدادن حواسپرتیها به منظور خلق زمان برای اوجتان
حواسپرتیهایی مثل ایمیل، رسانههای اجتماعی و اخبارهای فوری همهجا هستند و ترکتان هم نمیکنند. نمیتوانید در غار زندگی کنید، دستگاه الکترونیکی را دور بریزید و دور فناوری را به طور کامل خط بکشید. ولی میتوانید نحوه استفادهتان از فناوری را باز طراحی کنید تا جلوی چرخه واکنش را بگیرند. این کتاب به شما نشان میدهد که چطور میتوانید فناوری را به گونهای تنظیم کنید که به حالت تمرکز لیزری برسید. تغییرات ساده مثل خارج شدن از برنامههای رسانههای اجتماعی یا برنامهریزی زمانی برای خواندن ایمیلها میتوانند تاثیر شگرفی داشته باشند.
تولید انرژی: از بدن انسان برای شارژ مجدد مغزتان استفاده کنید
برای کسب تمرکز و خلق زمان برای اهداف مهم، مغزتان نیاز به انرژی دارد و منبع این انرژی مراقبت از بدنتان است. به همین دلیل گام سوم خلق زمان این است که با ورزش، غذا، خواب، آرامش و گفتگوی رودررو باتریهایتان را پر کنید. آنقدر که به نظر میرسد سخت نیست پیشفرضهای سبک زندگی قرن ۲۱ پیشینه تکاملی ما را نادیده میگیرد و انرژی ما را میدزد. شاید این حرف نگرانتان کند، ولی بارقههایی از امید هم میشود در آنها یافت: درست است که اوضاع در ظاهر خیلی آشفته به نظر میرسد، اما راههای آسان بسیاری هم هست که بتوان انرژی از دست رفته را بازیافت. بخش تولید انرژی شامل روشهای زیادی است که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید، مثل یک چرت کوتاه، صرف وقت برای یک ورزش کوتاه و یادگیری نحوه استفاده راهبردی از کافئین. انتظار نداریم که دیوانهوار ورزش کنید یا رژیم غذایی غیرعادی بگیرید. در عوض، تغییراتی ساده را به شما پیشنهاد میکنیم که پاداش فوری آنها داشتن انرژی برای کارهایی است که دلتان میخواهد انجامشان بدهید./ (ص۲۳)
درنگ: تنظیم و ارتقای سیستمتان
دستآخر، قبل از رفتن به تختخواب چند یادداشت برمیدارید. خیلی آسان است: انتخاب میکنید کدام روشها را ادامه بدهید و کدام روشها را اصلاح کنید یا کنار بگذارید. و سطح انرژی خودتان، اینکه برای اوجتان زمان کافی خلق کردید یا نه، و چیزهایی که در آن روز شادتان کردند مرور میکنید. به مرور زمان یک سیستم روزانه سفارشی دارید که مطابق عادات و روال منحصر به فرد شما، ذهن و بدن منحصر به فرد شما، و اهداف و اولویتهای منحصر به فرد شما تنظیم شده است. (ص۲۴)
مفهوم «اوج روزانه» بر این اساس بنا شده که هر روز، آگاهانه یک فعالیت مهم و ارزشمند را شناسایی و اجرا کنیم که ما را به رضایت، پیشرفت یا هدفهای شخصی نزدیکتر کند. این مسیر با نوشتن اوج آغاز میشود، سپس با بررسی اولویتهای زندگی، فیلتر کردن کارهای کماهمیت، و تمرکز بر پروژههای فعلی ادامه پیدا میکند. نویسنده تأکید دارد که تکرار هدفهای مهم (مثل اوج دیروز)، زمانبندی دقیق، و کنارزدن کارهای غیرضروری، کلیدهایی هستند برای تبدیل انرژی پراکنده به اقدام متمرکز.
در ادامهی این فرایند، نکاتی همچون مدیریت آگاهانه زمان، شناخت ریتم زیستی خود (صبح یا شببودن)، و حتی جرأت «نه» گفتن به تعهدات بیارتباط، ما را به سمت روزهایی با معنا، تمرکز و اثرگذاری بالاتر هدایت میکند. اصل اساسی این دیدگاه، طراحی آگاهانه روز و محافظت از انرژی و توجه است؛ چرا که تنها در این صورت میتوان هر روز را به فرصتی برای رشد، رضایت و موفقیت تبدیل کرد. «اوج» یک نقطه نیست، بلکه تصمیمی روزانه برای زیستن در مهمترین بخش زندگی است.