«اوج» یک نقطه نیست، بلکه تصمیمی روزانه برای زیستن در مهم‌ترین بخش زندگی است؛

خلق زمان؛ تجربه‌ی زندگی معنادارتر

0 ۱۰

در دنیای پرسرعت امروز، زمان به یکی از باارزش‌ترین منابع زندگی ما تبدیل شده؛ منبعی که اغلب در میان امور روزمره، فناوری‌های اعتیادآور و حواس‌پرتی‌های مدام پنهان می‌­شود.

کتاب خلق زمان نوشته جیک نپ و جان زراتسکی، کتابی است برای پاسخ به این نیاز اساسی: چگونه می‌توان در دل شلوغی‌ها، زمان را مجدد بازآفرینی کرد؟ این کتاب برخلاف رویکردهای مرسوم مدیریت زمان که بر بهره‌وری حداکثری تأکید دارند، مسیری متفاوت و انسانی‌تر را پیشنهاد می‌دهد. با نگاهی آگاهانه به انرژی، توجه، و اولویت‌های فردی، خلق زمان الگویی عملی برای تجربه‌ی زندگی معنادارتر را ارائه می‌دهد.

 

مسئله زمان و مدیریتش و برنامه‌­ریزی برای استفاده بهتر از آن مسائلی است که به نظر می­‌رسد برای خیلی از ما بارها و بارها تکرار شده و یکی از دغدغه‌­های اصلی زندگی در دنیای امروز است. تغییرات سریع در سبک زندگی و پیشرفت فناوری هم موجب شده که هرازگاهی دوباره با این مسئله مواجه شویم و در جست‌وجوی راهکارهایی نو باشیم تا کنترل زمان خود را در دست بگیریم. اما ظاهرا در بسیاری از مواقع راه­‌حل­‌های اساسی این مسئله تغییر نکرده و همان‌­هاست که از گذشته در دسترس بوده. با وجوداین، یادآوری و تکرار همان مطلب و راه‌­حل­‌ها البته با رویکرد و بیانی متناسب با دغدغه­‌های امروز ما در کنار ابزارهای بهینه باعث می­‌شود تا بار دیگر با انگیزه بیشتری مهارت­‌های خود را در مدیریت زمان تقویت کنیم.(ص۴)

 

خلق زمان، به جای تمرکز روی بیشینه‌کردن بهره­‌وری و انجام دادن هرچه بیشتر کارها، به کاهش سرعت، تمرکز آگاهانه و انتخاب اولویت­‌های شخصی توجه دارد. درحالی‌که بسیاری از کتاب­‌های مشابه مملوند از چک‌لیست­‌ها، جدول­‌های زمان‌بندی و تکنیک­‌هایی برای فشرده‌کردن کارهای بیشتر در ساعات محدود روز، این کتاب به ما یادآوری می‌­کند که نباید برای پرکردن تمام لحظات زندگی رقابت کنیم. هدف اصلی نویسندگان، بازگرداندن زمان و توجه به چیزهایی است که واقعا برایمان اهمیت دارند، نه صرفا انجام کارهای بیشتر. این کتاب به افراد کمک می‌­کند تا از شلوغی زندگی دیجیتال و مسئله­‌های روزمره فاصله بگیرند و روی چیزی متمرکز شوند که واقعا برایشان مهم است و دوست دارند برایش وقت و انرژی صرف کنند- چه این افراد مدیری پرمشغله باشند، چه مادری خانه­‌دار که میان وظایف متعدد روزانه به دنیال لحظه‌­ای برای خودش می­‌گردد./

 

این کتاب به ما یادآوری می‌­کند که نباید برای پرکردن تمام لحظات زندگی رقابت کنیم. هدف اصلی نویسندگان، بازگرداندن زمان و توجه به چیزهایی است که واقعا برایمان اهمیت دارند، نه صرفا انجام کارهای بیشتر. این کتاب به افراد کمک می­‌کند تا از شلوغی زندگی دیجیتال و مسئله‌­های روزمره فاصله بگیرند و روی چیزی متمرکز شوند که واقعا برایشان مهم است

 

هدف زندگی فقط افزایش سرعتش نیست/ ماهاتما گاندی

تا به‌حال شده که به روزتان فکر کنید و از خودتان بپرسید، «جدی امروز چه کاری کردم؟» تا به حال شده درباره کارها و پروژهایی رویاپردازی کنید که دوست دارید یک روزی انجام دهید ولی این «یک روزی» هیچ وقت از راه نمی­‌رسد؟ موضوع این کتاب کم‌کردن این شلوغی جنون‌آمیز است، اینکه چه‌طور برای کارهای مهم وقت پیدا کنیم. ما باور داریم که می­شود کمتر احساس سرشلوغ بودن کرد، کمتر احساس حواس پرت بودن کرد و بیشتر از لحظه لذت برد. خلق زمان درباره بازدهی نیست. درباره بیشتر کارکردن، سریع­‌تر تمام کردن فهرست کارهای روزانه، یا سپردن وظایفتان به دیگران نیست درعوض، چهارچوبی‌­ست که برای کمک به شما طراحی شده تا در طول روز برای کارهایی که برایتان مهم‌اند واقعا زمان بیشتری فراهم کنید، مثل گذران اوقات فراغت با خانواده، یادگیری زبانی جدید، شروع کسب و کار جنبی، کار داوطلبانه، نوشتن داستان، یا مهارت در بازی ماریوکارت فرقی نمی‌­کند برای چه کاری نیاز به زمان داشته باشیم، ما معتقدیم که خلق زمان می­تواند به شما کمک کند که زمان مورد نیازتان را به دست آورید لحظه‌­به­‌لحظه و روز­به­‌روز می­توانید زندگی‌­تان را از آن خودتان کنید.

در قرن بیست و یک، دو نیروی بسیار قدرتمند با هم در رقابت­اند تا هر دقیقه از وقت شما را بگیرند. نیروی اول چیزی است که آن را کاروان شلوغی می‌­نامیم. کاروان شلوغی فرهنگ شلوغی مداوم ماست، پیام‌­های متعدد، سررسیدهای پر، و فهرست بی‌انتهای کارهای روزانه بر اساس تفکر کاروان سرشلوغ، اگر بخواهید با نیازهای محیط کاری امروز هماهنگ شوید و در جامعه امروز نقشه داشته باشید، باید هر دقیقه­‌تان پربازده باشد به هرحال، بقیه هم سرشان شلوغ  است اگر شما با آرامش پیش بروید عقب می‌­مانید و هیچ‌وقت به آن‌ها نمی‌­رسید. نیروی دوم که درصدد گرفتن وقت شماست نیرویی است که ما اسم آن را حوضچه­‌های بی­کران گذاشته‌­ایم. حوضچه­‌های بی­کران، برنامه‌­های کاربردی و منابع دیگری هستند که محتوایشان مدام نو می­‌شود. اگر بتوانید صفحه را پایین بکشید و محتوای جدید ببینید، یعنی در حوضچه بی­کران هستید. اگر به طور مداوم محتوای جدیدی به سمت شما سرازیر می­‌شود، در حوضچه‌­ای بی­کران هستید. این سرگرمی همیشه در دسترس و همیشه جدید پاداش شما بابت خستگی از شلوغی مداوم است. (ص ۸و ۹)

 

در این دیدگاه بیان شده کاروان شلوغی نماد فرهنگی است که انسان را به فعالیت مداوم و انجام کارهای پشت سر هم و پرکردن هر لحظه از زمان با وظایف مختلف وادار می­‌کند تا از دیگران عقب نمانند. حوضچه‌­های بی­کران استعاره­ای است برای منابع بی­‌پایان محتوای دیجیتال و سرگرمی­‌های همیشه در دسترس، که با محتوای نو انسان را به مصرف بی‌وقفه ترغیب می‌­کند. این دیدگاه نشان می­‌دهد که ما در عصر حاضر بین دو نیروی متضاد ولی هم زمان فرساینده گرفتاریم. در حقیقت در این نیروی متضاد کاروان شلوغی، نشان‌دهنده فشار بیرونی و حوضچه‌­های بی­کران، نماینده جاذبه و حواس‌پرتی درونی است که ترکیب این دو باعث ایجاد یک چرخه فرسایشی می‌شود، که جزء از بین بردن درون و بیرون انسان کاری را از پیش نمی‌­برد که در نتیجه نه آرامش واقعی داریم و نه احساس پیشرفت عمیق.

 

چهار درس از آزمایشگاه جهش طراحی

اولین چیزی که آموختیم این بود که وقتی روزتان را با یک هدف با اولویت بالا شروع می­‌کنید اتفاق جادویی می‌­افتد. این نقطه کانونی باعث ایجاد شفافیت و انگیزه می­‌شود. وقتی هدفی بلندپروازانه ولی قابل دستیابی دارید، در آخر هر روز، کارتان تمام شده است. می‌­توانید این هدف را از فهرست کارهایتان خط بزنید، کار را رها کنید و با رضایت به خانه برگردید.( ص ۱۸)

 

درس دیگری که از جهش طراحی گرفتیم این بود که وقتی دستگاه‌های الکترونیکی را ممنوع کنیم بازدهی بیشتر می­شود. بدون‌وسوسه مدام حوضچه­‌های بی­کران، توجه کامل پرسنل صرف کاری می‌­شد که مشغول انجامش بودند و پیش‌­فرض‌شان به تمرکز تغییر کرد.

 

هم‌چنین اهمیت انرژی برای کار متمرکز و تفکر شفاف را یاد گرفتیم. وقتی برای اولین بار اجرای جهش طراحی را شروع کردیم، تیم‌­ها ساعت طولانی کار می­‌کردند و انرژی آن‌ها با میان وعده­‌های پرشور تامین می‌­شد. دراواخر هفته، انرژی پرسنل ته می­‌کشید. برای همین اصلاحاتی ایجاد کردیم و دیدیم چیزهایی مانند ناهار سالم، پیاده‌روی کوتاه، استراحت­‌های بیشتر، و روز کاری کمی کوتاه‌­تر، چقدر به حفظ اوج انرژی و در نتیجه کار بهتر و مؤثرتر کمک می­‌کند/ صفحه ۱۸نسخه الکترونیکی کتاب

 

مفهوم «اوج روزانه» بر این اساس بنا شده که هر روز، آگاهانه یک فعالیت مهم و ارزشمند را شناسایی و اجرا کنیم که ما را به رضایت، پیشرفت یا هدف‌های شخصی نزدیک‌تر کند. این مسیر با نوشتن اوج آغاز می‌شود، سپس با بررسی اولویت‌های زندگی، فیلتر کردن کارهای کم‌اهمیت، و تمرکز بر پروژه‌های فعلی ادامه پیدا می‌کند

 

جیک نپ و جان زراتسکی در این کتاب می‌خواهند بگویند که اثر خلق زمان مخالف فناوری نیست. آن‌ها می‌گویند به هر حال ما خوره فناوری هستیم. ما انتظار نداریم که ارتباطتان را با جهان به طور کامل قطع کنید و تارک دنیا شوید. باز هم می‌توانید مثل انسان امروزی دوستانتان را در اینستاگرام دنبال کنید، اخبار بخوانید و ایمیل بفرستید. ولی با زیر سوال بردن رفتارهای متعارف در دنیای پر از وسواس بازدهی و اشباع از حواس پرتی، می‌توانید، در کنار استفاده بهینه از فناوری، دوباره کنترل زندگی خودتان را به دست بگیرید. و وقتی کنترل را به دست گرفتید، می‌توانید بازی را تغییر دهید.(ص ۲۰)

 

خلق زمان چطور عمل می‌کند

خلق زمان فقط چهار گام است که هر روز تکرار می‌شود

اوج: هر روز با انتخاب یک نقطه کانونی شروع کنید

 

اولین گام در خلق زمان این است که تصمیم بگیرید می‌خواهید برای چه کاری زمان خلق کنید. هر روز فقط یک فعالیت را در اولویت قرار دهید و در سر رسید خود یادداشت می‌کنید. البته، اوج شما تنها چیزی نیست که در هر روز انجام می‌دهید ولی اولویت شماست. از خودتان بپرسید،«امروز اوج من چیست؟» تا مطمئن شوید زبانتان را صرف کارهایی می‌کنید که برای شما مهم‌اند و کل روزتان را صرف واکنش دادن به اولویت­‌های دیگران نمی‌کنید. وقتی یک اوج را انتخاب می­‌کنید، وضعیت ذهنی مثبت و پویایی برای خودتان ایجاد می‌­کنید.( ص ۲۲)

 

لیز، شکست‌دادن حواس‌پرتی‌ها به منظور خلق زمان برای اوجتان

حواس‌پرتی‌هایی مثل ایمیل، رسانه‌های اجتماعی و اخبارهای فوری همه‌جا هستند و ترکتان هم نمی‌کنند. نمی‌توانید در غار زندگی کنید، دستگاه الکترونیکی را دور بریزید و دور فناوری را به طور کامل خط بکشید. ولی می‌توانید نحوه استفاده‌تان از فناوری را باز طراحی کنید تا جلوی چرخه واکنش را بگیرند. این کتاب به شما نشان می‌دهد که چطور می‌توانید فناوری را به گونه‌ای تنظیم کنید که به حالت تمرکز لیزری برسید. تغییرات ساده مثل خارج شدن از برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی یا برنامه‌ریزی زمانی برای خواندن ایمیل‌ها می‌توانند تاثیر شگرفی داشته باشند.

 

تولید انرژی: از بدن انسان برای شارژ مجدد مغزتان استفاده کنید

برای کسب تمرکز و خلق زمان برای اهداف مهم، مغزتان نیاز به انرژی دارد و منبع این انرژی مراقبت از بدنتان است. به همین دلیل گام سوم خلق زمان این است که با ورزش، غذا، خواب، آرامش و گفتگوی رودررو باتری‌هایتان را پر کنید. آنقدر که به نظر می‌رسد سخت نیست پیش­‌فرض‌های سبک زندگی قرن ۲۱ پیشینه تکاملی ما را نادیده می‌گیرد و انرژی ما را می‌دزد. شاید این حرف نگرانتان کند، ولی بارقه‌هایی از امید هم می‌شود در آن‌ها یافت: درست است که اوضاع در ظاهر خیلی آشفته به نظر می­‌رسد، اما راه‌های آسان بسیاری هم هست که بتوان انرژی از دست رفته را بازیافت. بخش تولید انرژی شامل روش‌های زیادی است که می‌توانید از بین آن‌ها انتخاب کنید، مثل یک چرت کوتاه، صرف وقت برای یک ورزش کوتاه و یادگیری نحوه استفاده راهبردی از کافئین. انتظار نداریم که دیوانه­‌وار ورزش کنید یا رژیم غذایی غیرعادی بگیرید. در عوض، تغییراتی ساده را به شما پیشنهاد می‌کنیم که پاداش فوری آن‌ها داشتن انرژی برای کارهایی است که دلتان می‌خواهد انجامشان بدهید./ (ص۲۳)

 

درنگ: تنظیم و ارتقای سیستمتان

دست‌آخر، قبل از رفتن به تخت‌خواب چند یادداشت برمی‌دارید. خیلی آسان است: انتخاب می‌کنید کدام روش‌ها را ادامه بدهید و کدام روش‌ها را اصلاح کنید یا کنار بگذارید. و سطح انرژی خودتان، اینکه برای اوجتان زمان کافی خلق کردید یا نه، و چیزهایی که در آن روز شادتان کردند مرور می‌کنید. به مرور زمان یک سیستم روزانه سفارشی دارید که مطابق عادات و روال منحصر به فرد شما، ذهن و بدن منحصر به فرد شما، و اهداف و اولویت‌های منحصر به فرد شما تنظیم شده است. (ص۲۴)

 

مفهوم «اوج روزانه» بر این اساس بنا شده که هر روز، آگاهانه یک فعالیت مهم و ارزشمند را شناسایی و اجرا کنیم که ما را به رضایت، پیشرفت یا هدف‌های شخصی نزدیک‌تر کند. این مسیر با نوشتن اوج آغاز می‌شود، سپس با بررسی اولویت‌های زندگی، فیلتر کردن کارهای کم‌اهمیت، و تمرکز بر پروژه‌های فعلی ادامه پیدا می‌کند. نویسنده تأکید دارد که تکرار هدف‌های مهم (مثل اوج دیروز)، زمان‌بندی دقیق، و کنارزدن کارهای غیرضروری، کلیدهایی هستند برای تبدیل انرژی پراکنده به اقدام متمرکز.

 

در ادامه‌ی این فرایند، نکاتی هم‌چون مدیریت آگاهانه زمان، شناخت ریتم زیستی خود (صبح یا شب‌بودن)، و حتی جرأت «نه» گفتن به تعهدات بی‌ارتباط، ما را به سمت روزهایی با معنا، تمرکز و اثرگذاری بالاتر هدایت می‌کند. اصل اساسی این دیدگاه، طراحی آگاهانه‌ روز و محافظت از انرژی و توجه است؛ چرا که تنها در این صورت می‌توان هر روز را به فرصتی برای رشد، رضایت و موفقیت تبدیل کرد. «اوج» یک نقطه نیست، بلکه تصمیمی روزانه برای زیستن در مهم‌ترین بخش زندگی است.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.