به بهانه‌ی 20 فروردین، سالروز درگذشت استاد منوچهر ستوده؛

خون است دلم برای ایران

0 23

منوچهر ستوده، یکی از برجسته‌ترین ایران‌شناسان، جغرافی‌دانان تاریخی و پژوهشگران فرهنگ و تمدن ایران بود. او بیش از هشت دهه در حوزه‌ی ایران‌شناسی فعالیت کرد. پژوهش‌های او، نه‌تنها بر اساس منابع مکتوب، بلکه با سفرهای متعدد و مشاهده‌ی میدانی صورت می‌گرفت.

 

ستوده؛ ایران‌شناسی را فراتر از کتابخانه‌ها می‌دید و به همین دلیل، سال‌ها در کوه‌ها، دشت‌ها، روستاها و مناطق کمتر شناخته‌شده ایران سفر کرد تا فرهنگ، معماری، جغرافیا و تاریخ محلی را از نزدیک بررسی کند.

 

او معتقد بود؛ شناخت واقعی از تاریخ و فرهنگ ایران تنها با مراجعه‌ی مستقیم به منابع زنده، مردم و مکان‌های تاریخی به دست می‌آید. كارنامه‌ی ایران‌شناسی وی برآورد سال‌ها تلاش و پژوهش‌های ارزشمند اوست. كتاب‌هایی كه هر یک از آن‌ها گنجینه‌ای برای شناخت پیشینه‌ی فرهنگی ایران است.

 

منوچهر ستوده در ۲۸ تیرماه ۱۲۹۲خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش خلیل نام داشت و خانواده‌اش در بازارچه‌ی سرچشمه، کوچه‌ی صدیق‌الدوله از بخش اودلاجان از محله‌های قدیم تهران زندگی می‌کردند، اما اصالتا اهل مازندران بودند.

 

طبق گفته‌ی خودش، دکتر غلام‌حسین‌خان صدیقی ،وزیر دکتر مصدق، نوه‌ی عمویش بود. پس از تاسیس ثبت‌احوال، پدرش هنگام گرفتن شناسنامه، نام‌خانوادگی«صدیقی» را تعویض نموده و «ستوده» را برگزید.

 

منوچهر در هفت‌سالگی به مدرسه ابتدایی آمریکایی رفت و دوره‌ی شش‌ساله ابتدایی را در این مدرسه گذراند. در دوران تحصیل در دبیرستان البرز نیز، کتابدار کتابخانه‌ی‌ دبیرستان ن بود. او در  سال ۱۳۱۳خورشیدی وارد دانشسرای عالی شد و نزد استادانی چون: سیدمحمد مشکوه و علی‌اکبر شهابی درس خواند.

ستوده ایران‌شناسی را فراتر از کتابخانه‌ها می‌دید و به همین دلیل، سال‌ها در کوه‌ها، دشت‌ها، روستاها و مناطق کمتر شناخته‌شده ایران سفر کرد تا فرهنگ، معماری، جغرافیا و تاریخ محلی را از نزدیک بررسی کند

نخستین مقاله‌ی او در سال ۱۳۱۵ خورشیدی، درباره‌ی‌ «مطالعات تاریخی و جغرافیایی- مسافرت به قلعه‌ی الموت» نوشت. او در سال ۱۳۱۷ مدرک لیسانس خود را در رشته‌‌ی ادبیات فارسی اخذ نمود و  در همین دوره، در اداره‌‌ی فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس می‌کرد.

 

ستوده در سال ۱۳۲۴خورشیدی با فاطمه (شکوه اقدس) شمشیرگران ازدواج کرد. و در ادامه‌ی تحصیلاتش در سال ۱۳۲۹، زیر نظر استاد بدیع‌الزمان فروزانفر، از رساله‌‌ی دکتری خود با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشته‌کوه‌های البرز» دفاع کرد.

 

در سال ۱۳۳۰ خورشیدی،  بنا به دعوت انجمن «فولبرایت» برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفته و  در سال ۱۳۳۱ به عضویت جامعه‌‌ی ملی جغرافیای آمریکا و در سال بعد نیز به عضویت انجمن ایران‌شناسی به ریاست ابراهیم پورداود درآمد.

 

منوچهر ستوده اگر چه تدریس در دانشگاه تهران را از سال ۱۳۳۵خورشیدی آغاز کرده بود، اما همواره وجه پژوهشی او برجسته‌تر می‌نمود. او از دسته‌ی پژوهشگران پشت میزنشین نبود. بخش‌ عمده‌ای از فعالتت‌های او مبتنی بر پژوهش‌های میدانی بود. او در جوانی برای انجام پژوهش‌های میدانی، تهران تا اردبیل را در مدت ۱۷ روز با پای پیاده طی کرده بود.

 

ستوده در این زمینه گفته بود: «اساسا کار من میدانی بوده است، قدم با قلم باید همکاری کند. نشستن پشت میز در یک اتاق، کسی را جغرافیدان نمی‌کند. من و ایرج افشار تمام ایران را بخصوص مناطق مورد مطالعه‌ خود را ده به‌ ده و شهر به شهر رفتیم و دیدیم. این‌ها را تا نبینی احساس نمی‌کنی.

 

من در اروپا هم حدود ۳۰هزار کیلومتر راه رفتم و چرخیدم. باید قدم را با نوشته‌هایی که می‌خواهیم جمع‌آوری کنیم، همراه کنیم. کسی فقط با خواندن کتاب، به جایی نمی‌رسد. این‌ها بدبختی است که افراد یک گوشه می‌نشینند و فقط کتاب می‌خوانند»

 

کتاب ۱۰ جلدی «از آستارا تا استرآباد» از مجموع تجربیات و پژوهش!های میدانی او شکل گرفته است. ستوده در خطه‌ی شمال کشور، پژوهش میدانی وسیعی انجام داده و در مدت ۲۴ سال، تمام این مناطق را دیده و بناهای تاریخی آن را ثبت کرده بود.

منوچهر ستوده: «من و ایرج افشار تمام ایران را بخصوص مناطق مورد مطالعه‌ خود را ده به‌ ده و شهر به شهر رفتیم و دیدیم. این‌ها را تا نبینی احساس نمی‌کنی. من در اروپا هم حدود ۳۰هزار کیلومتر راه رفتم و چرخیدم. باید قدم را با نوشته‌هایی که می‌خواهیم جمع‌آوری کنیم، همراه کنیم. کسی فقط با خواندن کتاب، به جایی نمی‌رسد.»

ستوده در گفت‌وگویی پبرامون تصحیح آثار جغرافیا و تاریخ نواحی گیلان و مازندران گفته بود: «بنده تمایلم به موطن خود و پدری‌ام بود. اصلیت ما از نور مازندران است. از این رو علاقه داشتم که هرچه این خطه، تاریخ و جغرافی دارد، تصحیح و چاپ کنم. اتفاقا دکتر پرویز ناتل خانلری هم که خود اصالتا از اهالی ناتل نور بود، به ریاست بنیاد فرهنگ ایران برگزیده شد.

 

ایشان هم به چاپ کتاب درباره‌ی مناطق شمال علاقه‌مند بود. در دانشکدۀ ادبیات به من پیشنهاد کرد تا روی تمامی نسخه‌هایی که مربوط به منطقه است، کار کنم و ایشان چاپ کند. ما هم افتادیم، توی خط نسخه‌های خطی».

 

از منوچهر ستوده، حدود ۶۰ جلد کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله به‌جا مانده‌است. از آثار وی می‌توان به: آثار و احیاء (متن فارسى درباره فن کشاورزى)، استوناوند دژ 3500 ساله، تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس، تاریخ خانى، تاریخ رویان، تاریخ گیلان، تاریخ گیلان و دیلمستان، تاریخ مازندران، راهنماى قطغن و بدخشان،روزنامه‌ی سفر گیلان،دست‌خط ناصرالدین شاه قاجار، صیدنه، فرهنگ نایینى، نام‌نامه‌ی ایلات وعشایر و طوایف (ایران فرهنگى و تاریخى)، فرهنگ‌گیلکی، فرهنگ کرمانی، فرهنگ بهدینان، مهمان‌نامه بخارا، جغرافیای اصفهان، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، قلاع اسماعیلیه در رشته‌کوه‌های البرز، از آستارا تا استرآباد در ده جلد، تاریخ بدخشان، جغرافیای تاریخی شمیران و مانند آن اشاره کرد.

او گفته بود: «یاد دارم که در یکی از شب‌های سال ۱۳۴۰ که به اتفاق دوست بی‌ریا، مصطفی مقربی، خدمت استاد بدیع‌الزمان فروزانفر بودیم، پس از اینکه از هر دری سخنی رفت و حدیث ما هم به پایان نرسیده بود، استاد فرمودند ما مهمانیم و رفتنی؛ پاسبانی و نگهبانی ادب و زبان فارسی را به عهدۀ شما می‌گذاریم و می‌رویم؛ شما به‌قدر وُسعِ خود کوتاهی نکنید.

 

برای اجرای این نصیحت و وصیّت، این ناچیز به کنجی نشست و در به روی غیر بست و از لهو و لعب دوری جست و دست از آن‌ها شست تا وقت بیشتری پیدا کند و صرف مطالعه و تحقیق نماید.»

 

در هشتادوسومین شب از شب‌های مجله بخارا در تالار باستانی پاریزی دانشکده ادبیات در سال 1390خورشیدی  شب منوچهر ستوده برگزار شد، هوشنگ دولت‌آبادی و عبدالرحمان عمادی درباره‌ی زندگی و آثار او سخنرانی کردند. در سال ۱۳۹۲ نیز به مناسبت صد سالگی او، دوستدارانش در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران بزرگداشت او را برگزار کرده و تمبری نیز برای تقدیر از پژوهش‌های او چاپ شد.

 

ستوده در ۵ فروردین ۱۳۹۵ بر اثر بیماری عفونت ریه در بیمارستان طالقانی چالوس بستری شد و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ درگذشت. پیکر او  در امامزاده آقا سیدحسین (تازه‌آباد) متل قو به خاک سپرده شد.

 

منوچهر ستوده، حدود صد و سه سال زندگی کرد، عمری که همه در راه خدمت به فرهنگ و ادب این سرزمین سپری شد. عشق و علاقه او به ایران وصف ناشدنی است. این تعلق خاطر ستوده به خاک ایران را می‌توان در چکامه‌ای دید که  وی  آن را در ششم اسفند ۱۳۲۱  خورشیدی در بندرانزلی سرود‌. هنگامی که ایران زیر یورش متفقین قرار داشت و منوچهر ستوده از  اشغال وطن سخت آزرده بود:

خون است دلم برای ایران / جان و تن من فدای ایران

بهتر ز هزار گونه آوای / در گوش دلم نوای ایران

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.