یکی از این نقوش مشترک، که از دیرباز در آثار هنری پیوسته حضور داشته، تصویر درخت است. این نقشمایه گاهی به صورت طبیعی در شمایل درختانی چون: بیدمجنون، سرو، کاج و مانند آن در آثار هنری ظاهر شده و گاه در ترکیبی تخیلی از چهرههایی از جانور و انسان بر سرشاخه های درختان با پیچکهای اسلیمی و ختایی، به تصویر کشیده شده است.
درخت در فرهنگ ایران باستان نمادی از حیات، پایداری و پیوند با جهان معنوی بوده است. از نخستین روزهای تمدن ایرانی، طبیعت و بهویژه درختان جایگاهی مقدس در ذهن و دل مردم داشتهاند. این نگاه ریشه در اسطورهها، آیینها و حتی باورهای دینی ما دارد. در بسیاری از متون کهن، درخت بهعنوان نماد باروری، آرامش و نیروی جاودانه طبیعت معرفی شده است.
از دیرباز درختان در فرهنگ ایرانیان، نهتنها عناصری طبیعی، بلکه شخصیتهایی راوی و زنده بودهاند. بسیاری از درختان کهنسال این سرزمین با افسانهها و خاطرات مردمان آن پیوند خورده است
درخت در کهنترین الگوی خود، تصویر کیهانی غولپیکری است که رمز کیهان و آفرینش است. رابطهی انسان و درخت و جنبهی تقدس آن به گونهای تصویر شد که زایش انسان از درخت بوده و این اعتقاد بخشی از مراسم آیینی، جادویی و هنری برخی از اقوام را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. از سوی دیگر، درخت در آیینهای ایرانیان نماد آفرینش و برکت بود. آن ها مقام و جایگاه درخت را بزرگ داشته و به خاک و زراعت احترام میگذاشتند و در جشنها و آیینهایشان به کاشت درخت میپرداختند.
به نظر میرسد؛ اهمیت اساطیری و تقدس درخت درمیان ایرانیان،ریشه در داستان آفرینشِ نخستین پدر و مادر بشر یعنی«مشی و مشیانه » داشته باشد که در ابتدا به شکل گیاهی پیوسته به هم روییدند.
در باور ایرانیان، درخت زندگی دارای هفت شاخه است که از طلا، نقره، برنز، مس، قلع، فولاد و آهن آمیخته، و اشاره به هفت سیارهی مقدس یا هفت ملّتی دارد که بر آنها فرمانروایی میکردهاند و هریک از آنها منطبق است بر عصری از ادوار هفتگانهی تاریخ افسانهای ایران.
در ایران باستان، هر فرد هنگام تولد فرزندش موظف بود، یک نهال سرو بکارد و درخت را به اسم فرزندش بنامد. ارزش درخت در ایران چنان بود که اگر کسی درختی را میشکست و به آن یا آسیب میرساند، مجبور بود به جرم این گناه بزرگ، مبلغی بپردازد و یا چندین درخت بر خاک بنشاند، تا گناهش بخشوده شود. بدینگونه از دیرباز تاکنون کاشت درخت بهعنوان عملی ماندگار در فرهنگ ما اهمیت بسیاری داشته است.
در ایران هرساله ۱۵ تا ۲۲ اسفند ماه، بهعنوان هفتهی منابع طبیعی و روز اول این هفته، یعنی ۱۵ اسفند، به نام روز درختکاری نامگذاری شده است. اهمیت درختکاری باعث شده که بسیاری از کشورهای جهان، یک روز را به کاشت درخت اختصاص داده و به نام روز درختکاری نامگذاری کنند.
اهمیت اساطیری و تقدس درخت درمیان ایرانیان، ریشه در داستان آفرینشِ نخستین پدر و مادر بشر یعنی«مشی و مشیانه » دارد که در ابتدا به شکل گیاهی پیوسته به هم روییدند
امروزه این مناسبت، فرصتی برای بازگشت به حفظ این میراث سبز و پاسداشت فرهنگ کهنمان است. این روز که هر سال در واپسین روزهای زمستان در میانهی اسفندماه برگزار میشود، نشان از اهمیت طبیعت و نقش انسان در حفظ محیط زیست دارد، چرا که کاشت هر درخت، نشانهای از امید به آینده و تعهد به حفظ محیط زیست است.
درختکاری نهتنها حرکتی نمادین، بلکه گامی عملی در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی، بهبود کیفیت هوا و ایجاد فضایی زیبا و سالم برای زندگی است. این عمل ساده اما ارزشمند، بهنوعی میراثداری نیاکان ماست که طبیعت را ارج مینهادند و آن را بخشی از هویت خود میدانستند.
از دیرباز درختان در فرهنگ ایرانیان، نهتنها عناصری طبیعی، بلکه شخصیتهایی راوی و زنده بودهاند. بسیاری از درختان کهنسال این سرزمین با افسانهها و خاطرات مردمان آن پیوند خورده است، چراکه باور بر آن است که آنها شاهد حوادث تاریخی، زندگی و تغییرات نسل بشر بودهاند. از این رو نقشمایههای درختان بر آثار ایرانیان، بیانگر ریشههای فکری و ژرفای ذهنی آنان بوده که آنها را در هنرهای دستی و بومی خود تداوم دادهاند.
سخن آخر آنکه درختکاری در ایران از گذشته تا کنون نمادی از پیوند میان انسان و طبیعت بوده است. امروزه نیز درختکاری به عنوان یک وظیفهی ملی و زیستمحیطی، ضرورت دارد.
حال در آستانهی این روز، باید همگی همراه با طبیعت گام برداشته و این میراث سبز ماندگار را ارج نهیم. چراکه هر نهالی که در زمین ریشه میگیرد، مظهر زندگی و یادگاری مانا برای آیندگان است.