مدتی است در شهر رشت شاهد احداث پلهای روگذر به منظور کاهش بار ترافیکی هستیم. این اقدام اگرچه در نگاه اول میتواند راهحلی برای کاهش ترافیک به نظر برسد، اما با نگاهی عمیقتر میتوان تبعات و تالی فاسدهای آن را مشاهده کرد.
پلهای روگذر معمولاً ترافیک را بهجای دیگری منتقل میکنند و با افزایش ظرفیت جادهها، تقاضا برای استفاده از خودروهای شخصی نیز افزایش مییابد. این پدیده که بهعنوان «تقاضای القایی» شناخته میشود، در نهایت منجر به تشدید ترافیک در سایر نقاط شهر میشود.
بهعنوان مثال، گسترش زیرساختهای خودرو محور نهتنها مشکل ترافیک را حل نمیکند، بلکه با جذب سفرهای بیشتر، چرخه معیوبی از افزایش خودروها و نیاز به ساخت پلهای جدیدتر را ایجاد میکند.
علاوه بر این، هزینههای ساخت و نگهداری بالای این پلها، بودجه شهری را تحتتأثیر قرار داده و منابع مالی را از پروژههای زیرساختی حیاتیتر مانند توسعه حملونقل عمومی، بهبود شبکه معابر محلی، یا ایجاد فضای سبز شهری منحرف میسازد.
این موضوع بهویژه در شهری مانند رشت که با چالشهای مالی متعدد روبهروست، میتواند پیامدهای بلندمدتی برای توسعه پایدار شهری داشته باشد. تمرکز خودروها در نقاط خاصی از شهر، بهویژه در مناطق اطراف پلهای روگذر، باعث افزایش آلودگی صوتی و هوا میشود.
این آلودگیها به طور مستقیم بر سلامت شهروندان تأثیر میگذارند و میتوانند منجر به بروز بیماریهای تنفسی، استرس، و کاهش کیفیت زندگی شوند.
از سوی دیگر، طراحی این پلها عمدتاً مبتنی بر خودروهای شخصی است و نیازهای حملونقل عمومی، دوچرخهسواران و عابران پیاده نادیده گرفته میشود. این عدم توجه نهتنها سیستم حملونقل عمومی را تضعیف میکند، بلکه شهروندان را به استفاده بیشتر از خودروهای شخصی ترغیب میکند که این خود به افزایش ترافیک و آلودگی هوا دامن میزند.
در نتیجه، بهجای ایجاد تحولی ساختاری در مدیریت ترافیک، این پروژهها وابستگی شهر به خودروها را عمیقتر میکنند.
از منظر زیباییشناسی شهری نیز پلهای روگذر میتوانند تأثیرات منفی چشمگیری داشته باشند. رشت بهعنوان یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران، دارای بافت شهری منحصربهفردی است که ترکیبی از معماری سنتی و عناصر طبیعی مانند رودخانهها و فضای سبز را در خود جای داده است.
احداث پلهای عظیمالجثه نهتنها میتواند چهره شهر را دگرگون کند، بلکه ممکن است صدمهای جبرانناپذیر به نقاط تاریخی یا طبیعی -حتی بهصورت بالقوه- وارده کرده و آن را محدود سازد. این تغییرات علاوه بر تأثیر بر هویت بصری شهر، میتوانند جذابیت رشت را بهعنوان مقصدی توریستی تضعیف کنند.
همچنین، اگر پلهای روگذر بهدرستی طراحی نشوند، ممکن است در نقاط اتصال به خیابانهای سطحی، گرههای ترافیکی جدیدی ایجاد کنند که بهجای حل مشکل، ترافیک را در نقاط دیگر شهر تشدید مینمایند. این موضوع بهویژه در برخی مناطق شهری رشت که از پیش با تراکم بالای ترافیک مواجه هستند، قابل مشاهده است.
در چنین شرایطی، این مسئله میتواند به معضلی غیرقابل مدیریت تبدیل شود. برای حل معضل ترافیک در شهر رشت، نیازمند راهکارهای علمی و پایدارتری هستیم که بهجای تمرکز بر راهحلهای مقطعی، ریشه مشکلات را هدف قرار دهند. توسعه سیستم حملونقل عمومی کارآمد، اولین گام در این مسیر است.
ایجاد شبکههای گسترده اتوبوسرانی با خطوط اختصاصی یا راهاندازی تراموا –که چندین بار در مدیریت شهری رشت مطرح اما موردتوجه قرار نگرفته است- میتواند انگیزه استفاده از خودروهای شخصی را کاهش دهد، به شرطی که این سیستمها از نظر دسترسی، سرعت، و هزینه برای شهروندان جذاب باشند.
بهبود کیفیت سرویسدهی، افزایش تعداد ایستگاهها، و یکپارچهسازی بلیطهای الکترونیکی میتواند اعتماد عمومی به حملونقل عمومی را افزایش دهد. در کنار این موارد، توجه به حملونقل غیرموتوری نیز، حیاتی است.
ایجاد مسیرهای ایمن و پیوسته برای دوچرخهسواران و عابران پیاده، همراه با برنامههای تشویقی مانند اجاره دوچرخههای اشتراکی یا ایجاد ایستگاههای تعمیرات رایگان، میتواند شهروندان را به استفاده از این روشها ترغیب کند.
مدیریت تقاضای سفر نیز از دیگر راهکارهای کلیدی است. اعمال عوارض ترافیکی در مناطق پرتردد، محدودیتهای پارکینگ، و اجرای طرحهای ترافیکیِ متنوعِ تجربهشده در جهان، میتواند استفاده از خودروهای شخصی را کاهش دهد. این اقدامات باید همراه با آموزش عمومی و ایجاد آگاهی درباره پیامدهای استفاده بیرویه از خودرو باشد تا مقاومت شهروندان در برابر آنها به حداقل برسد.
برنامهریزی شهری هوشمند نیز نقش تعیینکنندهای در کاهش نیاز به سفرهای درونشهری دارد. توزیع متوازن امکاناتی مانند مراکز درمانی، آموزشی، و تجاری در سطح شهر میتواند از تراکم جمعیت در مناطق خاص بکاهد. ایجاد شهرکهای خودکفا با دسترسی به خدمات اولیه، نیاز به سفرهای متعدد داخلشهری را کاهش میدهد و بار ترافیکی را به طور طبیعی مدیریت میکند.
استفاده از فناوریهای نوین نیز میتواند به بهینهسازی جریان ترافیک کمک کند. نصب سیستمهای مدیریت ترافیک هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی، دوربینهای نظارتی برای کنترل تخلفات، و اپلیکیشنهای ناوبری که مسیرهای کمترافیک را پیشنهاد میدهند، از جمله این راهکارها هستند.
این فناوریها نهتنها زمان سفر را کاهش میدهند، بلکه دادههای ارزشمندی را برای برنامهریزی دقیقتر در اختیار شهرداری قرار میدهند.
در نهایت، احداث پلهای روگذر در رشت اگرچه ممکن است در کوتاهمدت کاهش ترافیک در برخی تقاطعها را به همراه داشته باشد، اما با بازگشت ترافیک بهمراتب بیشتر و تبعات بلندمدت آن – از افزایش آلودگی و مصرف انرژی تا تهدید هویت شهری – میتواند هزینههای اجتماعی و اقتصادی بیشتری را به شهر تحمیل کند. راه نجات رشت از بنبست ترافیکی، عبور از نگرش سنتی «ساخت روگذر-زیرگذرهای بیشتر» و حرکت به سمت تحولی ساختاری در مدیریت شهری است.
سرمایهگذاری بر زیرساختهای پایدار، اولویتدهی به حملونقل عمومی و غیرموتوری، و برنامهریزی مبتنی بر کاهش نیاز به سفر، نهتنها ترافیک را کاهش میدهد، بلکه کیفیت زندگی شهروندان، سلامت محیطزیست، و زیبایی شهری را نیز تضمین میکند. رشت بهعنوان نمادی از همزیستی طبیعت و فرهنگ، شایستهی راهکارهایی است که هویت منحصربهفرد آن را حفظ کرده و آیندهای پایدار برای نسلهای بعدی رقم بزند.
(معمار و مدرس دانشگاه)
نظرات بسته شده است.