در چارت جدید مدنظر مسئولان، نقش نمایندهی تولیدکنندگان و کارخانجات چای و نمایندگان اتحادیه کشاورزان کجاست؟ یا مد نظر، همان بخش خصوصی فرمایشی است که در سراسر دولت به عنوان صندوق توسعه و یا صندوق حمایت شکل گرفته و اختیار عزل و نصب مدیران آن با بخش دولتی است؟
پیشنهاد بنده به عنوان یک کشاورز باغدار و یک تولیدکننده که یک قرن تجربه خانوادگی باغداری و کارخانهداری دارد؛ این است که چابکسازی و افزایش اختیارات سازمان چای در میزان واردات با امضای دو رکن و ذینفعان اصلی شامل باغداران و کارخانهداران اتفاق بیافتد.
پیشنهاد دیگرم این است که همزمان با عملی ساختن این موضوع، پژوهشکده تحقیقات چای نیز در یک سازمان با فرم جدید و کارآمد و با برنامهریزی بهروز و روزآمد ادغام شود. این اقدامات، جزو برنامههایی هستند که به نفع صنعت چای خواهد بود و ما ذینفعان با آن موافق هستیم.
اگر قصد از خصوصیسازی صنعت چای ایران، میدان دادن به دو رکن باغ و کارخانه است میشود در مورد آن نشستهای تخصصی کارشناسی برگزار کرد و در مورد آن نظرات مختلف را جمعبندی کرد و ارائه داد.
در حال حاضر هم بخش خصوصی در باغ و کارخانه به تنهایی با مباشرت سازمان چای در حال خرید برگ سبز و تولید چای خشک و فروش آن است. در سنوات گذشته طرحهای خوبی از وزارتخانه برای چای تصویب شده بود. ولی متاسفانه به بدترین شکل ممکن از سوی مجریان اجرا شد و تبعات خوبی برای کشاورزان و کارخانه داران چای نداشت.
در واقع یکی از مشکلات ما اجرای نادرست بسیاری از برنامههاست. در واقع معتقدم طرحی که گسترش بازار هدف مصرف را برای چای داخلی به همراه نداشته باشد، در درازمدت، ناترازی بیشتری ایجاد کرده و عملا به موجب آن سطح زیر کشت باغات چای کاهش پیدا میکند.
لازم است کنترل واقعی واردات و دادن سهم واقعی بازار به چای داخلی از اولویتهای وزارتخانه جهاد کشاورزی و سازمان چای باشد. باید دولت از دلسوزان و کارشناسان واقعی صنعت چای برای نوشتن چارت اداری و سازمانی جدید دعوت به عمل آورد تا با ترمیم سازمان چای و افزایش اختیارات در کنترل بازار و احیای باغات رها شده و ایجاد باغات جدید عملا دست بسته را نداشته باشد. نگاه ملی به موضوع چای داخلی مطالبهی همه ما کشاورزان و تولیدکنندگان چای داخلی است.
درود خدمت شما. به گواه تاریخ، تصمیمات سرنوشت ساز چای به ضرر باغداران منتج شده است.اگر پیشنهاد بجای شما شنیده و دیده شود، میتوان آرای مهمی را کسب نمود.پیش شرط شما برای انتفاع توامان باغداران و کارخانه دار واجد اهمیت است والا همانند عصر خاتمی و احمدی نژاد با زمین های رها شده ی فراوانی روبرو خواهیم شد. به نظرم تلفیق درست و اصولی با توریسم هم میتواند ضامن بقای مزارع باشد.کاری که جناب تراب رضایی و فرزندش در ابتدای جاده ی ماسوله(تی باغ) انجام دادند
با احترام، تشکیل دوباره سازمان چای راهحل نیست؛ تجربه گذشته نشون داد فقط بوروکراسی و هزینه اضافی درست میکنه. راهحل شفافیت و تقویت اتحادیههاست مشکل چای کشور با سازمان جدید حل نمیشه؛ باید سیاست پایدار و حمایت واقعی از کشاورزا داشته باشید بهجای بازسازی سازمانهای منحلشده، بهتره به اتحادیههای مستقل و نقش واقعی تولیدکنندهها توجه بشه سازمان جدید یعنی تکرار اشتباهات گذشته؛ نیاز ما شفافیت و مدیریت
حرف شما صحیح ولیکن قبل از یافتن راه حل، نباید همان آرایش و نظم موقت را از بین برد.این ها اول میخواهند منحل کنند و سپس به دنبال چاره ی کار باشند