سرانه هر ایرانی از بودجه محیط زیست؛ ۱۵هزار و ۳۰۰تومان
بودجه 1400؛ نگاه کوتاه مدت دولت ـ نیازهای بلندمدت ملت
بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ در بخش محیط زیست، در نگاه اول نشان از افزایش ۵۹۰ میلیارد تومانی دارد اما سهم امور محیطزیست در میان سایر موارد مانند بودجه سنوات پیش بسیار اندک است و تغییر زیادی نسبت به قانون بودجه سال ۹۹ نداشته است. طبق جزئیات متن لایحه بودجه تقدیمی دولت، بودجه سازمان حفاظت محیطزیست برای سال آینده رقمی حدود ۱۲۲۸میلیاردتومان پیشبینی شده که نسبت به بودجه سال قبل آن حدود ۹۲درصد افزایش پیدا کرده است. این میزان درصد تغییر برای شرایط محیط زیست ایران میتوانست خبر خوبی باشد اما آیا افزایش ۵۹۰ میلیارد تومانی بودجه محیط زیست به معنای اهتمام دولت برای توسعه این بخش است؟
اهمیت و جایگاه پرداختن به بودجه بخش محیط زیست از چند جنبه اساسی میتواند برای تمامی کشورهای دنیا مهم باشد اما در ایران به دلیل ویژگیهای خاص محیطزیستی، بودجه تخصیصی نشان میدهد، دولت بودجهنویس تا چه حد ایجاد محیط زیستی سالم برای شهروندان را در دستور کار خود قرار داده است. آلودگی شدید هوای کلانشهرها، خیمه سهمگین ریزگردهای کشورهای عربی بر آسمان ایران، انباشت آلودگیهای نتی و سموم کشاورزی در سواحل دریا و رودخانهها، تداوم تخریب و ویرانی تالابهای ایران، وضعیت بغرنج حیات وحش و تخریب جنگلهای حفاظتشده همگی بحران محیط زیست را در ایران پدید آورده و مدیریت ناکارآمد دولتها تعمیق این بحران دامن زده است.
دولت برای سال آینده، بودجه ۱۲۲۸میلیارد تومانی را برای محیط زیست پیش بینی کرده است؛ بودجهای معادل نصف بودجه سازمان صداوسیما. یعنی بهازای هر ایرانی در سال آینده ۱۵هزار و ۳۰۰ تومان خرج محیط زیست میشود و تقریبا دو برابر همین مبلغ از جیب هر ایرانی هزینه صدا و سیما میشود.
هر روز خبر تازهای از مشکلات محیط زیستی روی خروجی رسانهها قرار میگیرد، از آلودگی تقریبا دائمی هوای شهر تهران تا آبگرفتگی شهرهای جنوبی کشور پس از هر بارندگی، از سیلابها تا ریزگردها و از آتشسوزی جنگلها تا بحران آب. کارشناسان ریشه تمامی این مشکلات را در نبود برنامههای توسعهای پایدار و از آن مهمتر فقدان اراده ملی بر توقف و بهبود بحران محیط زیست ایران می دانند. یکی از مصادیق مهمی که جهتگیری دولتها را میتواند در توزیع منابع به نفع بخشهای مختلف نشان دهد، متن سند مالی دخل و خرج سالانه دولتهاست.
لایحه بودجه آخرین سال قرن و آخرین سال دهه ۹۰ شمسی درحالی از سوی دولت روحانی به مجلس تقدیم شد که طی همین مدت کوتاه از تقدیم آن در معر موج انتقادات کارشناسان حوزههای مختلف قرار گرفته است. مهمترین انتقادی هم که به این متن شده، این است که با واقعیتهای اقتصاد ایران همخوانی ندارد، نه درآمدها و نه هزینهها.
بیایید این انتقاد را به صورت متمرکز در حوزه محیط زیست بهعنوان مهمترین رکن بودجه که مستقیما با سلامت حاضران و آیندگان کشور روبهروست، بررسی کنیم. آیا بودجه تخصیصی محیط زیست میتواند دردی از هزاران زخم بر محیط زیست ایران درمان کند؟
بعد از اینکه بارها شاهد مرگ محیطبانان بودیم و اعتراضات زیادی طی این سالها نسبت به شرایط محیطبانان از سوی فعالان محیط زیست شکل گرفته بود، بهنظر میرسد دولت دستکم در این مورد صدای اعتراضات را شنیده و بودجه حفاظت از مناطق تحت مدیریت و حمایت از محیطبانان را از ۲۹میلیاردتومان امسال، به ۱۰۸ میلیاردتومان برای سال آینده افزایش داده است.
دولت برای سال آینده، بودجه ۱۲۲۸میلیارد تومانی را برای محیط زیست پیش بینی کرده است؛ بودجهای معادل نصف بودجه سازمان صداوسیما. یعنی بهازای هر ایرانی در سال آینده ۱۵هزار و ۳۰۰ تومان خرج محیط زیست میشود و تقریبا دو برابر همین مبلغ از جیب هر ایرانی هزینه صدا و سیما میشود.
از این مقایسه که نشاندهنده اولویتبندی دولت در تخصیص منابع بودجه است که بگذریم، جزییات ردیفهای زیرمجموعه محیط زیست هم نکات جالبی در بردارد. بیشترین سهم از بودجه ۱۴۰۰ بخش محیط زیست را حفاظت از گونههای زیستی به خود اختصاص داده که از ۴۱۰میلیاردتومان در سال ۹۹ به ۷۶۰میلیاردتومان در سال ۱۴۰۰ رسیده است. از همین مبلغ بیشترین بودجه به برنامه حفاظت، احیاء و بهسازی زیستبومهای خشک اختصاص یافته که بودجهای معادل ۴۹۱میلیارد تومان برای آن پیشبینی شده است.
اتفاق خوب این بخش از بودجه برنامه حفاظت از محیطبانان است. بعد از اینکه بارها شاهد مرگ محیطبانان بودیم و اعتراضات زیادی طی این سالها نسبت به شرایط محیطبانان از سوی فعالان محیط زیست شکل گرفته بود، بهنظر میرسد دولت دستکم در این مورد صدای اعتراضات را شنیده و بودجه حفاظت از مناطق تحت مدیریت و حمایت از محیطبانان را از ۲۹میلیاردتومان امسال، به ۱۰۸ میلیاردتومان برای سال آینده افزایش داده است.
بعد از آن فصل کاهش آلودگی هوا قرار دارد که بودجه ۳۲۴میلیاردتومانی برای آن در نظر گرفته شده است. این در حالی است که کارشناسان این حوزه معتقدند، این بخش نیاز به بودجهای سه برابر این دارد. رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس در اینباره توضیح داده: «یکی از ضعفهای کشور ما این است که بودجههای پیش بینی شده به صورت کامل تخصیص داده نمیشود و این در محیط زیست و منابع طبیعی کاملا مشهود است. مسائلی مثل نظارت بر قانون هوای پاک و نظارت بر پسماندها، مواردی هستند که به اندازه کل بودجه سازمان محیط زیست، نیازمند بودجه است.»
در نتیجه اعداد و ارقام تخصیص داده شده به حوزه محیط زیست بهخوبی نشان میدهد، دولت رویکرد کوتاهمدت را بر بلندمدت در محیط زیست ترجیح داده و اولویتبندیهایش را میتوان هم در میزان تخصیص بودجه محیط زیست نسبت به سایر اجزای بودجه و هم در ترکیب اجزای فصل امور محیط زیست دید.
اما نبود نگاه توسعهای و بلندمدت دولت را میتوان در میزان بودجه تخصیصی در ردیف برنامههای فرهنگسازی و پژوهشی دید. در میان ردیفهای بودجهای محیط زیست کمترین میزان بودجه به فصل تحقیق و توسعه در امور محیط زیست تعلق گرفته؛ دولت برای این فصل بودجه ۱۵۰میلیاردتومانی در نظر گرفته که نسبت به بودجه سال قبل با کمترین میزان رشد همراه بوده است. در سال ۹۹ بودجه تخصیصی به این فصل ۱۴۷ میلیارد تومان بوده است.
در زیرمجموعه همین فصل، دولت برای برنامه فرهنگسازی و ارتقای مشارکتهای مردمی در بهسازی محیط زیست بودجهای معادل ۱۴۳ میلیاردتومان پیشبینی کرده که در مقایسه با بودجه سال ۹۹ دقیقا ثابت باقی مانده و هیچ رشدی نداشته است. بودجه برنامه پژوهشهای کاربردی در امور محیط زیست و توسعه پایدار از ۴میلیاردتومان سال ۹۹ به ۹ میلیاردتومان افزایش پیدا کرده است.
در نتیجه اعداد و ارقام تخصیص داده شده به حوزه محیط زیست بهخوبی نشان میدهد، دولت رویکرد کوتاهمدت را بر بلندمدت در محیط زیست ترجیح داده و اولویتبندیهایش را میتوان هم در میزان تخصیص بودجه محیط زیست نسبت به سایر اجزای بودجه و هم در ترکیب اجزای فصل امور محیط زیست دید.
اما به جز این موارد مشکل بزرگ دیگری که در بودجه محیط زیست وجود دارد و البته به قول کارشناسان محیط زیستی آنقدر تکراری است که دیگر تبدیل به سنت دولتها شده، عدم تخصیص بودجههای اختصاصی به محیط زیست است. یعنی بسیاری از این مبالغ و اعداد آمده در بودجه محیط زیست هم ناهمخوان با نیازهای این بخش است و هم در واقعیت اعدادی روی کاغذ است که بخش عمدهای از آنها تامین نمیشود.
همین مدتی پیش بود که بارندگی در استان خوزستان با بحرانی جدی برای مردم این استان همراه شد. معابر و خیابانهای شهرهای این استان از زیرساخت لازم برای برونرفت آب باران مواجه بودند و همین عامل باعث شکلگیری آبگرفتگی عظیمی شد که خیلی از رسانهها گمان میکردند سیل وارد این استان شده است. اما ماجرا این بود که دولت سال گذشته مبلغ ۱۵۰میلیون یورو بودجه برای بهبود زیرساختهای فاضلابهای این استان اختصاص داده بود اما این مبلغ در واقعیت تامین نشده بود و حالا مردم این استان در وضعیت قرمز کرونا با خیابانهای غرق در آب روبهرو بودند که با ضایعات فاضلابها ترکیب شده بود و حالا جز ویروس کرونا، خطر ابتلا به عفونت ناشی از آب آلوده را هم برای آنها به همراه آورده بود. اما این فقط یک نمونه از وضعیت تخصیص منابع است.
وقفه در اجرای مصوبات و تأخیر در پرداخت و تسویهحساب قراردادهای طرحها و متقبل شدن هزینه تعدیل قراردادهای محیط زیست در کنار افزایش هزینههای زیانآور در بخش پروژههای عمرانی و متوقف شدن امکانات حفاظتی، پرداختهای پرسنلی و پرداخت تعهدات و عدم دسترسی به اهداف طرحها با توجه به عدم تأمین اعتبار مورد نیاز به منظور تجهیز ساختار حفاظتی محیط زیست همگی باعث شده، بودجههای حداقلی تخصیصی دولت پاسخگوی نیاز حل بحران محیط زیست نباشد و روز به روز زیستن در این محیط زیست برای عموم مردم در شهرهای مختلف دشوارتر شود. حالا باید دید آیا مجلس به کمک خواهد آمد و در جریان رسیدگی به بودجه ۱۴۰۰ با جابهجایی برخی اعتبارات، به بودجه محیط زیست اهمیت بیشتری خواهد داد یا در بودجه بر همین پاشنه چند ساله برای محیط زیست ایران میچرخد.