هیچ چیز دردناکتر از آن نیست که بدانی و سرگذشتی را زندگی کنی که بن بست و ویرانی است. حال مردمان سرزمین ایران به این میماند، رویای خودکفایی، رویای آب فراوان، رویای دشتهای سبز یکی پس از دیگری فرو مینشیند و از سوی دیگر روبانی برای بزرگ ترین آبشار دست ساخت ایران در مشهد یا آب نمای فلان در قم بریده میشود؛ انگار درنگی و نیز درسی نیست.
گروهی از پژوهشگران به سرپرستی علی ناظمی از دانشگاه مونترال پژوهشی را با نام خشکسالی انسان ساخت عامل اصلی افت تراز آبهای زیرزمینی در ایران در مجله تخصصی نیچر در ابتدای سال ۱۴۰۰ خورشیدی منتشر کرده و تاکید کردهاند که آبهای زیرزمینی ۶۰ درصد از ذخایر آبهای شیرین کشور را تشکیل داده و حیاتیترین منبع تامین آب و ایران، دومین کشور پرجمعیت خاورمیانه، از لحاظ استحصال آبهای زیرزمینی در صدر کشورهای منطقه قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش و پژوهشهای پیش از این از جمله کاوه مدنی؛ پژوهشگر ارشد مطالعات ایران در دانشگاه ییل و معاون سابق آموزش و پژوهش سازمان حفاظت از محیط زیست ایران که هشدارهایش درباره “ورشکستگی آبی ایران” بوده، معتقد است خشکسالی انسانساخت در صورت مدیریت نشدن صحیح، میتواند به ورشکستگی آبی بینجامد و همه اینها به درستی نشان میدهد که مسیر حرکت جریانهای مدیریت منابع آب کشور در خط درستی قرار ندارد و این پدیدهای است که پس از خوزستان دامن قزوین را خواهد گرفت و پس از آن سر از گیلان در میآورد.
در سرزمینی که یکی از پرباران ترین استانهای کشور است، بدلایل مختلف آب در دسترس در حال کاهش است، اگر با کوهنوردان صحبت کنید به وضوع خواهند گفت که زمستان در ارتفاعات برف کم تری دیده میشود و قلههای کمتری در تابستان پوشیده از برف هستند، باران نامنظم و در فصولی که برای آن استفادهای تعریف نشده میبارد و … این نشان میدهد که ما نیز مانند اکثر مناطق ایران بیش از متوسط جهانی تحت تاثیر اثرات گرمایش جهانی قرار گرفتهایم.
هنوز داغ تاریخی جانمایی تنها سدی که مدیران اختصاصی آن را تغییر مکان دادن از تن این سرزمین نرفته، صدای سد سازی و محاصره آب و زمین و زمان از سوی عده ای به بهانه اتفاقات اخیر در خوزستان بلند شده است.
از سوی دیگر در همین زمان خیلی نرم و بیصدا رودخانه سپیدرود درگیر سدهای بالادست است و ورودی آن به استان کاهش مییابد، حوزه سپیدرود بزرگترین ورودی آب گیلان بوده که حدود ۲ برابر حوزه فومنات در آن آب جاری شده وجود دارد، سد شهر بیجار بر رودخانه شهر بیجار یکی از شعب سپیدرود برای تامین آب شرب رشت احداث شد، گرگانرود و شفارود بزرگترین رودخانههای غرب گیلان هستند که سدی بر روی رودخانه شفارود در حال احداث است؛ رودخانه پسیخان در بخش فومنات یکی از رودخانههای بارز گیلان است که با ساخت سد پسیخان آب ورودی به تالاب با ارزش جهانی انزلی را محدود ساخته، ۱۱ سد لاستیکی برای گیلان طراحی شده که ۴ عدد آن افتتاح شده و سدهای لاستیکی خالکایی ماسال، گرگانرود تالش، فخرآباد رشت، تولم شهر صومعه سرا، آسیاب آستارا و انبار سر آستانه اشرفیه و رادار کومه لنگرود به همراه سدهای بزرگ شفارود، دیورش و پلرود در دست احداث هستند.
از سوی دیگر بنا به روایت آب منطقه ای گیلان سد گولک دیلمان بر روی روخانه چاکرود، سد تکلیم بر روی رودخانه تکلیم، سد شوئیل بر روی رودخانه تازه آباد شوئیل، سد خالصان بر روی رودخانه ماسوله رودخانه، سر خرمنگاه یا نیلرود یا جوکندان بر روی رودخانه نیلرود، سد تنیان بر روی رودخانه تنیان، سد لاسک بر روی رودخانه چوبر و لاسک، سد عزیزکیان یعنی ۸ سد مخزنی در دست مطالعه است.
این روایت نشان میدهد که همچنان بصورت سازهای بدنبال مدیریت آب حوضه گیلان هستیم، در حالی که با توجه به شرایط گرمایش جهانی این عمل سبب افزایش تبخیر خواهد شد و از سوی دیگر این روایت تامین منابع آب برای چه جمعیتی است، جمعیت مهاجران به اضافه ساکنین یا رشد جمعیت معمول استان!
این همه تعهد و تمرکز بر ساخت سد در وزارتخانه ای که دو بال دارد شرکتهای آب منطقهای و شرکتهای آب و فاضلاب تامل برانگیز است، در استانی که سطح آبهای زیرزمینی بالاست و رودخانهها و آببندانهای بسیار دارد، رهاسازی فاضلابها به چه معناست! چرا با توجه به وسعت پوشش جنگلی بدنبال گسترش پروژههای آبخیزداری نیستیم!
این سوالات معنادار است یعنی توجه به یک مدل از مدیریت آب که بیش از آن که بحث کارشناسی آن در جریان باشد مبحث سیاسی دارد.
آن چه روشن است استان گیلان با توجه به بحث کشاورزی غالب برنج با وسعت حدود ۲۳۰ هزار هکتار به حدود ۵ میلیارد مترمکعب در این بخش نیاز دارد که حجم بزرگی از مصرف استان است که بجای سد سازی می بایست تمرکز بر کاهش تلفات آب که اکنون گفتهها حاکی از آن است که حدود ۶۰درصد ورودی است، قرار گیرد و بدین منظور بهبود ساختار شبکه های آبیاری و زهکشی، پوشش دار کردن کانال های انتقال و توزیع آب، مدیریت زهکش ها برای استفاده مجدد از آب خروجی اراضی در دستور کار قرار گیرد.
با توجه به حضور موسسه تحقیقات برنج کشور، بهرهگیری از سیستمهای پیشبینی سالانه تاریخ بهینه کشت برنج بر اساس شرایط اقلیمی، حجم منابع آب موجود در پایان شش ماهه اول سال آبی و پیشبینی بارش در ماههای آتی دوره رشد گیاه برنج، زمان کاشت بهنگام اعلام شود.
بدیهی است برای رفع مشکل منابع آب استان یک راهکار نمیتواند راهگشا باشد، بلکه ترکیبی از راهحلهای مختلف میتواند با به دوش کشیدن بخشی از کمبود منابع آبی در این راه موثر باشد مانند ایجاد ساز و کار بهرهبردای چندباره از آب قبل از رسیدن به وضعیت کیفی نامطلوب و سپس تصفیه آن جهت سازگاری با تخلیه در محیط زیست و منابع آبی، تعیین سهم آلایندگی منابع شهری، کشاورزی و صنعتی و اولویتبندی راهکارهای کاهش منابع آلودگی آب اشاره کرد. کاهش بحران کم آبی با مداخله در مدیریت کیفی آب رویکرد مهمی است که با کاهش آلودگی منابع آب، امکان بهرهبرداری بیشتر از منابع آب موجود را فراهم میسازد پس تاکید میشود که مقابله با کم آبی صرفا با مدیریت کمیت آب راه به جایی نمیبرد بلکه باید در خصوص کیفیـت آب نیز برنامهریزی نمود. پژوهشگران دانشگاه مونترال، نتایج پژوهش خود را به مردم ایران تقدیم کردهاند زیرا که در حوزه مدیریت منابع آب، علاوه بر قوانین وضعشده آبی، سیاستگذاریها و تصمیمسازیهای سیاسی، واکنش جوامع انسانی- یا به عبارت دیگر “حساسیت اجتماعی” یا درک جامعه از آنچه کیفیت زندگی را تهدید میکند- نیز عامل تعیینکنندهای در حفاظت و میزان بهرهبرداری از منابع آب محسوب میشود.
چقدر تاسفباره ، امیدوارم که هرچه زودتر قبل از این که دیر بشه مسئولان به گفته کارشناسان توجه و عمل کنند. یادداشت بسیار خوبی است . ممنون
حق آبه سد اگر درست مدیریت شود وجود سد برای جلوگیری از سیلابهای مخرب بسیار سودمند هست و با پس انداز آب این سیلابهای مخرب در فصول کم بارش مشکلات کم آبی کشاورزان حل میگردد.