۱.گیلان استان توسعه و مداراست. به معنای اینکه باید برای دستیابی به توسعه با جغرافیایش مدارا کرد. با طبیعت آسیب پذیرش کنار آمد و هر چیزی را هر جا و مکانی دست نزد و نساخت. اگر همین نکته را بفهمیم و بدانیم، ریشه بسیاری از کژتابیهای توسعه حل خواهد شد و نیز زیاده خواهی از این آب و خاک و در پی آن خشم طبیعت هم در پی این تعرض ها به بار نخواهد آمد. شبکه های اجتماعی در حال حاضر به تیر دو سر تیز بدل گشتهاند که هر کسی را یارای مقابله با حجم اطلاعات درست و نادرست اش نیست. هرچند در میانهی این اخبار، خبرهای درست هم پخش می شود. اکنون بسیاری از شهروندان به یمن چنین اطلاع رسانی گسترده ای توانستند موضوعی چون محیط زیست را به مهمترین ترندهای اجتماعی بدل کنند. از جنگل تراشی تا کوه خواری، از سدسازی تا آلودگی محیط زیست به وسیله زباله و…. با این حال در حالیکه در دهههای اخیر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به سمت توسعه پایدار و اقتصاد سبز و مبتنی بر محیط زیست حرکت می کنند، اما هنوز هم در ایران بر سر محرزترین خطاهای انسانی در قبال طبیعت سکوت میشود. مهمترین دلیل هم همان عامل انسانی و تعرض به طبیعت با توجیهات توسعه است. یکی از این بخش ها سد سازی به منظور تامین آب شرب و کشاورزی است. قطعا چنین موضوع مهمی یعنی «آب» چنان اغواگرانه است که هر کسی یارای مقابله با آن نباشد. حتی شهروندی که در حواشی پروژه سکونت دارد و حاضر است منطقه آبا و اجدادی خود را ناگزیر ترک کند تا سدی ساخته شود و بلکه آبی تامین شود. سد لاسک یکی از همان دهها سد بتنی است که احیانا نقشه اجرایی کردن آن تدارک دیده شده است اما این سدبتنی مورد انتقاد بسیاری از فعالان محیط زیست، کارشناسان متخصص و اساتید این حوزه که مخالف سدسازی به روش بتنی هستند قرار گرفت. نابودی ۹۰ هکتار از جنگلهای هیرکانی، کاهش آب ورودی به تالاب انزلی و از دست رفتن محیط زیست اندک و باقیمانده استان سرفصل مخالفت ها بود.
به این خاطر در این جدل های رسانه ای و حضوری و غیرحضوری آشکار و پنهان، گروهی از دوستداران محیط زیست اقدام به اجرای یک برنامه در پژوهشکده گیلانشناسی دانشگاه گیلان کردند که این برنامه در ساعات پایانی با مخالفت برخی از دایره استانداری گیلان مواجه شد که سرانجام با دستور استاندار قرار شد این برنامه با حضور مسوولین مرتبط آب منطقهای و محیط زیست و… در پژوهشکده گیلانشناسی برپا شود.
این لطف یا سیاست استاندار گیلان منجر به اجرای برنامه با جمعیت زیاد و حضور طرفین محل بحث شد. اما تقریبا ماجرا بیشتر به جای بحث و بررسی اثرات مخرب پروژه لاسک، به ورود توام با جوابهای عتاب آمیز مدیران پروژه و خصوصا آب منطقهای گیلان همراه و مشاجره های چندنفره منجر شد. در واقع این فرافکنی و واگذار کردن دو نیرویی که بشدت مخالف نظرات هم در یک سالن اجتماعات کوچک(در پژوهشکده گیلانشناسی) شد، موجب هدررفت انرژی و وقت برای بررسی بهتر موضوع شد. برنامه ای که میتوانست بدون حضور طرف هایی که از قبل هم قرار نبود در برنامه باشند برپا شود تا اینبار کارشناسان و دغدغه مندان محیط زیست در فضایی آرام به بحث بپردازند. اگر چه هم وزیر نیرو و هم شخص استاندار با پنهان سازی افتتاح چنین پروژه ای مقصر اصلی تشدید این جدل ها هستند. اگر چه خود پیش از این در دی ماه سال گذشته گفته بود: اجرای طرح ساماندهی آب بندان ها در گیلان میتواند ذخیره آبی آب بندان های استان را به میزان ۳.۳ برابر سد شهربیجار، ۵.۱ برابر سدشفارود، ۲.۹ برابر سدپلرود و شش برابر سد لاسک افزایش دهد. ساماندهی که گفته است، در پی آن ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب تنظیمی به حجم کل مخازن آبی استان اضافه میشود.
۲.خبری دیگر در ماه اخیر موجب واکنش های دوستداران محیط زیست گیلان شد. انتقال ۱۷هزار تن پسماند خطرناک کلره پتروشیمی از خوزستان به گیلان از سوی یک شرکت کم تجربه با کارنامه نامشخص به لوشان و فرآوری و فروش آن موجب بروز واکنش های شدید در فضای اجتماعی شد. پسماندهایی که گفته می شود پس از بازیافت، تهماندهای خطرناکتر داشته و امحایشان نیازمند کورههای مخصوص با دمای بیش از هزار و ۲۰۰ درجه سانتیگراد است. این در حالیست که خود گیلان از نداشتن مکان امحای مناسب زباله و زباله سوز و دپوی دهشتناک زباله در سراوان و مناطق شرق و غرب گیلان رنج میبرد. این پسماند که قرار بود به گیلان و قزوین وارد شود در نهایت با مخالفت قاطع مدیرکل محیط زیست قزوین روبرو شد اما در گیلان و در جایی که مدیرکل محیط زیست آن برای هیچ پروژه محیط زیستی و مخاطرات آن موضع نمی گیرد و در واقع مدافع هیچ حقی از حقوق مردم بر اموال طبیعی از قبیل کوه و دریا و جنگل و… نیست، باز هم شخص اول اجرایی استان به جای موضع گیری شفاف توپ را به زمین مجادله و تشدید بحث های عمدتا غیرکارشناسی می کشاند تا سوالات و صداهای کارشناسان به جایی نرسد. محیط زیست گیلان تنها به این نظر از سوی روابط عمومی بسنده کرد که : «واحد بازیافت این مواد در لوشان، در واقع جایگزین صنعت آلاینده تصفیهی دوم روغن شده و به لحاظ کمی و کیفی آلایندگی آن کمتر است.» و استاندار با دستور به معاون عمرانی خویش خواهان بازدید حضوری تیمی از رسانه ها و کارشناسان و فعالان محیط زیست به منطقه شد. اینبار تیمی از رسانه ها و عکاسان و نماینده و چند مسئول و کارشناس راهی لوشان شده تا توضیحات شرکت مذبور را بشنوند. پس از این بازدید، برخی رسانه های طیف حامی دولت به انتقاد صریح از رسانه ها و منتقدان پرداخته و با تعریف و تمجید از این مدل اشتغالزایی دولت!! به همرسانی آن در شبکه های اجتماعی مشغول شدند. در این میان باز هم آنچه بی پاسخ و ناشنیده ماند، صدا و سوال کارشناسان و متخصصین در آن جلسه و بعد از آن بود که همچنان برقرار است.
۳.پروژه بایوجمی در تالاب انزلی هم دیگر خبر محیط زیستی در ماه اخیر بود که سر و صدای بسیاری برپا کرد. این پروژه طرح تصفیه و زیست پالایی تالاب انزلی به منظور کاهش عمق لجن به روش بایوجمی با اعتبار ۸۵۰ میلیاردی بود که قرار بود ابتدا به صورت آزمایشی در استخرهای حاشیه تالاب انجام شود. بر اساس تفاهم نامهای که با شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان منعقد شد، قرار بود ۲۰۰ هکتار از تالاب بین المللی انزلی ایزوله و از بخشهای دیگر تالاب جداسازی شود و از این ماده برای کاهش لجن در آن محدوده استفاده شود. شرکتی که برخی آن را وابسته به خانهکشاورز میدانند که میخواهد با استفاده از اکسید تیتانیوم مواد آلی تالاب انزلی را حذف کند. اما کارشناسان معتقد بودند، استفاده از تیتانیوم در تالاب انزلی هیچ جای دنیا سابقه ندارد. همچنانکه انجمن بین المللی احیا اکولوژیکی برای محیطهای طبیعی اعمال هر گونه رفتارهایی که خارج از عملکرد طبیعی یک اکوسیستم است ممنوع کرده است و اگر میخواهیم برای احیای تالاب در این حد پول خرج کنیم چرا این پول را برای اجرای تصفیه خانه برای جلوگیری از ورود فاضلاب به تالاب خرج نکنیم؟
بحث و نظرهای زیادی در خصوص این موضوع به عمل آمد و عکس های مختلفی هم از حضور افراد مرتبط استان -از جمله استاندار- که اینبار (خوشبختانه!) پای کار هم بودند در کنار رییس حفاظت محیط زیست کشور و گیلان دیده می شد. اینبار چند گروه محیط زیستی استان به کمک هم و برخی رسانه های منتقد پای کار آمدند. خوشبختانه خبری از فرافکنی و بازدید گروههای مختلف و بحث و نظر و کشدار کردن موضوع نبود. دیگر برای اجرای طرح های آسیب زا به محیط زیست، حامیان دولتی چیزی در چنته نداشتند تا رو کنند. به این سبب کار بهتر از قبل پیش رفت و در نهایت علیرغم بی تفاوتی ها و فشارها، با دستور دادستان انزلی این پروژه «متوقف» شد. هر چند که اخیرا مدیرکل محیط زیست گیلان اعلام کرده است: « نتایج آزمایشگاههای معتبر داخلی و خارجی درباره اثرات احتمالی اجرای طرح زیستپالایی در تالاب بینالمللی انزلی موسوم به پروژه بایوجمی تا چند روز آینده در اختیار دادستان انزلی قرار میگیرد.»
اگر چه خبرهای جدید هم حکایت از توقف سد لاسک به دستور دادستان کشور دارد و دوستداران محیط زیست منتظرند تا این دستور توقف ها دایمی شود تا گیلان سرسبز ما بیش از این آسیب نبیند. استانی که از هر جهت از تغییر کاربری زمین، ساحل و کوه خواری، جنگل تراشی، قاچاق چوب، آلودگی محیط زیست به وسیله پسماند و شیرابه و فاضلاب و… آسیب می بیند، دیگر جانی برای خطاهای بیشتر ندارد تا یک دهه بعد پشیمان از آنچه که امروز کرده ایم باشیم. اما آنچه که قابل تامل است اینکه این فرافکنی ها و انداختن توپ در زمین موافقان و مخالفان پروژه ممکن است در هر دولتی و از سوی هر استانداری دنبال شود؛ به نوعی تداعی اختلاف بیانداز و حکومت کن، باشد. اما نتیجه این بحث و نظرها خصوص پیروزی اخیر فعالان محیط زیست درخصوص توقف طرح بایوجمی، درس بزرگی برای آن و جامعه مستقل بود تا زین پس برای اهداف و برنامه های خود توجیه حتی دموکرات ترین افراد در راس و ذیل نهادهای دولتی استان نباشند. چرا که مجموعه این اقدامات جز کشدار کردن موضوع و تخریب و ایجاد هزینه بیشتر بر محیط زیست گیلان، فایده دیگری دربرنخواهد داشت.