با توجه به تغییرات زیست محیطی در سطح جهانی و اثرات گسترده آن بر محیط زیست یکی از مهمترین جوامعی که روز به روز بر شدت آسیب پذیری آن افزوده می گردد جمعیت حیات وحش به ویژه گونه های حساس و در خطر انقراض است. این حیوانات دارای ارزش های زیبایی شناختی، حفاظتی، اقتصادی، زیستی و اجتماعی بسیاری هستند که بقا و حیات ما انسان ها را تضمین می کنند.
تخریب زیستگاهها (احداث جاده ها، ساخت و سازهای غیر اصولی …)، شکار بی رویه، بهره برداری های غیرمجاز از منابع در کنار عواملی چون تغییرات اقلیمی، خشکسالی ها و آتش سوزی ها جان حیات وحش را با تهدید رو به رو کرده است.
اگر با همین سرعت رو به جلو حرکت کنیم نابودی ما موجودات حسود در آینده ای نه چندان دور به دلایل مختلفی مبرهن است. شاید در این زمان بیشترین بحرانی که استان را تهدید می کند مسئله بحران آب چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی است و تمامی نگاهها در ارگانها به حل به ظاهر این معضل است.
مشکل همین جاست …تا بحرانی لمس نشود ما به دنبال حل آن نیستیم …و هزینه های هنگفتی چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ بهداشتی را برای حل و درمان معضل اختصاص نمی دهیم.
درک و شناخت ارزش های منابع و اهمیت آن برای بقا انسان شاید از مهمترین پارامترها در این میان باشد که ما در سطوح مختلف دچار مشکل هستیم. قبل از انقلاب و بعد از انقلاب جمهوری اسلامی قوانین متعددی برای حفاظت از این منابع با ارزش خدادادی وضع گردید و لی چرا باز هم شاهد نابودی بسیاری از گونه ها هستیم…مشکل در قوانین است…مشکل در نحوه اجراست، مشکل در افراد مجریست …واقعا مشکل کجاست؟
در اصل ۵۰ قانون اساسی، حفاظت از محیط زیست وظیفه عمومی و همگانی عنوان شده و تخریب آن جرم تلقی شده است. چرا با وجود این قانون که به صراحت تخریب محیط زیست را ممنوع اعلام کرده اینقدر راحت محیط زیست و منابع رو به نابودی هستند.
ای کاش می دانستیم که چه گونه هایی را در اکوسیستمهایی از استان از دست داده ایم و چرا؟ و هنوز هم در حال از دست دادن بسیاری از آنها به دلایل مختلف هستیم که بسیار نگران کننده است.
به نظر بنده اولین فاکتور عدم شناخت صحیح منابع زیست محیطی و ارزشهای آن هم توسط ملت و هم دولت است و این حفاظت مسوولیت در هر دو قشر را می طلبد. اگر ما این شناخت را در افراد ایجاد کنیم که هر کدام از منابع زیست محیطی چه ارزش هایی برای موجودات حسودی مثل ما دارند شاید این حس حسادت که ما برای حفظ بقا خود و فرزندان داریم مانع بسیاری از فعالیت های مخرب شود.
به عنوان نمونه فک دریای خزر، پلنگ، مرال، ابیا و بسیاری از منابع حیات وحش ما نابود شوند چه اتفاقی خواهد افتاد ….بخشی از درختان هیرکانی تخریب شود..سد ساخته شود و بسیاری از داستانها که در استان مطرح است …خیلی ها فقط انسان را می بینند در حالیکه اگر بقا خود را می خواهیم باید بقا این منابع را هم طلب کنیم.
به چه قیمتی برای توسعه اقتصادی، بدون نگاه توسعه پایدار درخور و توجه به توان اکولوژیک منطقه تخریب می کنیم، گونه های گیاهی و به مراتب جانوری را نابود می کنیم …آمایش سرزمین کجای این ماجراست؟ واقعا سود اقتصادی این فرآیندها هزینه های تخریب را در ابعاد مختلف توجیه می کند؟
قوانین زیست محیطی بسیاری در کشور ما برای حفاظت از منابع جانوری گیاهی، آب، خاک و هوا وجود دارد آیا مطابق با شرایط روز اصلاح شده است و آیا نیاز به بازنگری ندارد؟
آیا با کسانی که مخالف این قوانین رفتار می کنند درست برخورد می شود و یا سهل انگاری در این میان بر شدت وخامت نابودی منابع می افزاید؟
افزایش دانش بومی در تمامی سطوح ذینفع در زمینه مسایل زیست محیطی و شناخت منابع زیست محیطی حساس و آسیب پذیر، پایبندی به قوانین صحیح و کارآمد زیست محیطی، مقابله با مخربان محیط زیست، متعهد بودن مسوولین در جایگاههای مدیریتی، هم اندیشی با متخصصان و دلسوزان و رهایی از رابطه بازی های متعدد در استان برای حل معضلات زیست محیطی و مشارکت بومیان در حل مشکل شاید بهترین رویکردها برای نجات استان از خطرات زیست محیطی که در آستانه آن است باشد.
حرف بسیار است ….نگرانیم …نگران ….. نگران اکوسیستمهایی که در موقعیت نابودی قرار گرفته اند. نگران گونه های ارزشمند گیاهی و جانوری هستیم که در حال نابودی هستند، نگران سلامت انسانیم …