شیوع ویروس کرونا و کمبود تجهیزات بیمارستانی موجب شد تا بالاخره مسوولان دولتی گیلان و نیز رئیس گیلانی سازمان برنامه و بودجه یعنی دکتر نوبخت متوجه اضطرار نوع برنامه ریزیها و هزینه کردها شده و خود و مدیران منصوب اش در گیلان به این هم فکر کنند که جز جاده و پروژههای بی حاصل، بیمارستان و حوزهی سلامت هم مهم است.
به یاد بیاوریم چه تعداد سد در استان هستند که حدود ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و پس از یک دهه در انتظار بودجهی دولتی هستند! همچنین جاده کشی از راه قزوین به چابکسر و رودسر و نهایتا شهرهای شرق گیلان از سمت قزوین در حالیکه خود رودسر گستره ای از جادههای غیر استاندارد و نامناسب دارد که عمدتا قربانی رانش زمین و… هستند.
از ریخت و پاش های پیدا و پنهان در ادارات و… که بگذریم، همزمان با شرایط بغرنج گیلان در بحران کرونا بر اساس درخواست رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، یعنی «ارسلان سالاری»، دکتر نوبخت طی نامه ای به سازمان هدفمندی یارانه ها درخواست کرد مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان به این دانشگاه اختصاص پیدا کند.
مشخص نیست که تاکنون چه میزان از این بودجه محقق شده است، اما آنچه که از خبرها بر میآید حاکی از بهره برداری از بزرگترین مرکز ICU دولتی شمال کشور با اعتبار بالغ بر ۸۰ میلیارد ریال و ظرفیت ۳۰ تخت در بیمارستان رازی رشت، احداث آزمایشگاه بیمارستان رازی در فضایی ۴۰۰ مترمربعی، احداث مرکز اورژانس ۱۲۰ تختخوابی پشتیبان در سایت لاکان رشت در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ مترمربع و … است. در حالیکه به گفته دکتر قربانی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس تا همین ۵ سال اخیر حتی یک سی.تی اسکن هم برای گیلان خریداری نشده بود، اما در ایام کرونا بیش از پنج دستگاه سی.تی اسکن به گیلان وارد شد.
هر چند نمیشود به عمل دولتها خرده گرفت و در ایام بحران برخی از ناکاستیها به صورت ویژه پوشش داده میشود. اما در گیلان با ۱۳ نماینده و یک استاندار و کلی مدیر برنامه و بودجه، عمران، بهداشت و درمان و … نمیشود که رشت تنها استان بدون بیمارستان جنرال یا جامع کشور باشد! آیا رواست که شهروندان گیلانی در اوج بحران در حیاط بیمارستان و در چادرها تحت درمان قرار بگیرند؟ احتمالا حس ناسیونالیستی مثلا نمایندگان ما درد نمیگیرد؟! درحالیکه از دوران دههی ۶۰ بسیار فاصله گرفته ایم.
به جز این آقای رئیس برنامه و بودجه گیلانی، رفقایش در برنامه و بودجه در گیلان، استاندار و… باید بدانند وقتی جاده اضافه میکنند و لجام گسیخته مسافر را به این استان رهنمون میسازند( به عنوان سه استان اول گردشگری کشور) بخش سلامت در کجای کار این استان و برنامه ریزان قرار دارد؟ لابد دغدغهی مدیران استانی طرح های عریض و طویل است و بیمارستان برای “روبان قیچی زدن” چندان پر ابهت نیست.
حتما هم ید بیضای مدیرکشوری سازمان برنامه و بودجه، تنها انتصاب مدیر برای گیلان نیست، بلکه دغدغهی توسعه شهر و استان خود را هم دارد. حتما برایش مهم بوده است که هر چند هفته یکبار از آزادراه پیر و خسته رشت- قزوین بازدید میکرده که این پروژه ناقص الخلقه(بدون احتساب ۱۱ کیلومتر) به افتتاح برسد. اما کاش سری هم به بیمارستانهای مردم عادی مثل رازی میزد که تا قبل از شیوع بحران کرونا فقط یک اتاق! را برای بیماران احتمالی در نظر گرفته بودند و تصور نمیشد روزی این بیماری بر صورت نحیف بخش بهداشت و درمان و کادر درمانی گیلان چنگال میکشد و آنموقع همه کارها سریع و قابل حل میشود.
کاش یک دستگاه اولویت سنج در دستگاه اجراییه گیلان بود تا حداقل عقب ماندگی ها را سریعتر پوشش میداد و مهمترها را در اولویت بعدی.
اما افسوس که همهی این خُرده روایت ها به شکل فیلمی مستند مقابل چشم همهی این مدیران است؛ اولویت ها را میدانند، راهکار شفایش را هم میدانند، اما دم عیسی و عصای بیضای خود را در لحظهی آخر رها می کنند، وقتی که چند ده تن از جمعیت این استان کم شد و آهک بویِ همیشگی خاک سردشان!