در میان مجموعه عکسهای به تازگی منتشر شده و جنجالی در فضای مجازی از آلبومهای قاجاریِ آرشیو کاخ گلستان، تصاویری نیز از گیلانِ عهد قاجار به دیده میآید. چندتایی عکس هم مربوط به بندر انزلی عهد ناصری هست که در میانشان شمایل عمارت باشکوه اما حالا نیستشدهی شمس العماره حسابی جلوه میکند!
این عمارت منحصر به فرد و چشم نواز در محل کنونی حوض بزرگ تا حوالی سازهی موزیک جیگا، (پشت ساختمان سینما تئاتر بلوار/ شهرداری انزلی) واقع بود.
یکی از قدیمیترین توصیفات از شمایل و مختصات این عمارت را مادام کارلا سرنا در جریان اقامت کوتاهش در انزلی (به سال ۱۸۷۷میلادی/ ۱۲۵۶خورشیدی) در سفرنامهای که بعدها از او منتشر شد، ثبت و ضبط کرده است:«… هر طبقهی آن [شمسالعماره] دارای اطاقها و راهروهایی است. آخرین طبقهی این ساختمان که بسیار زیبا و مجلل است به شاه اختصاص دارد، زیرا تشریفات درباری اجازه نمیدهند که کسی بالاتر از شاه منزل کند.
تالار وسیع آن که به سبک ایرانی ساخته شده است با ستونها و هزارههای آینهکاری تزئین شده است و فرش و اثاث اتاق اروپایی است، بدنهی بیرونی عمارت از سنگ مرمر است و نقشهای برجستهی آبی، سفید و سبز دارد. پلههای عمارت چنان بلند است که گویی برای غول ساخته شده است و من با تلاش بسیار از آنها بالا میرفتم. وقتی کسی در برج زندگی نمیکند پنجرههای عمارت را از بیرون با حصیرهای عریض و مشبک میپوشانند. در مدت اقامت شاه حصیرها را بر میدارند و از داخل پردههایی سفید با زائدههای رنگین میآویزند.
این مجتمعِ ساختمانی را باغهای وسیعی احاطه کرده است که در آنها انواع درختان گل سرخ، نارنج و لیمو و دیگر درختانی که عطرهای متنوع دارند کاشته شده است…»
بخشی دیگر از پرسشهایی که از چیستی این عمارت طرح شد را میرزا محمدحسین فراهانی (ملکالکتاب ثانی/ ۱۲۶۴-۱۳۳۱ هـ. ق) شاعر و نویسندهی عصر قاجار، متخلص به «گلبن» پاسخ گفته. کی؟ ۷سال بعد از ثبت روایت کارلاسرنا. کجا؟ در سفرنامهای که به امر سلطانِ وقت (ناصرالدین شاه) ناظر به وضع جغرافیایى سرزمینهایی که در مسیر سفر حج (به سال ۱۳۰۲ ه.ق/ ۱۲۶۳خورشیدی ) از آنها عبور کرده است، به رشتهی تحریر در آورده.
گلبن، در این سفرنامه ضمن ثبت مشاهداتش از گیلان و انزلی، پیامد مواجهه با این عمارت، نوشته: «…. یکی عمارت برج است که شمسالعماره میگویند و بسیار عمارت عالی، و شرق و شمال او دریا و مشتمل بر پنج مرتبه است و جمیع مراتب از هر طرف ایوان و غلام گردش دارد و بنای آن از گچ و آجر است مگر همان غلامگردشها که از چوب و سقفشان از چوب منقش است. و همه مراتب مبل و اسباب از قبیل فرش و میز و صندلی و غیره دارد، منتها قدری کهنه شده و ارتفاع این برج بیست و دو ذرع عراقی است.»
میرزا حسین فراهانی در فرازی دیگر از این سفرنامه اشاراتی نیز به زمان و چگونگی ساخت شمسالعماره دارد: «… این عمارت در زمان حکومت میرزا سعیدخان [انصاری، ملقب به موتمنالملک] به گیلان، حسبالامر بنا شده و ناتمام ماند. میرزامحمد حسین خزانه که از جانب معیرالممالک نظامالدوله به حکومت رفت به اتمام رسانید و قدری ناتمامی هم که داشت در زمان حکومت معتمدالملک مشیرالدوله به اتمام رسید. و غالباً اکبرخان بیگلربیگی، مباشر ساختن این عمارت بود…»
ما میدانیم که میرزا سعیدخان (وزیر وقت امور خارجه) به سال ۱۲۸۷قمری (۱۲۴۹خورشیدی) در جریان دیدار ناصرالدین شاه از گیلان و عزل مجدالدوله، به حکومت ناحیه گیلان رسید. دستور ساخت این عمارت نیز آنطور که میرزا حسین فراهانی اشاره داشته باید در همین سال صادر شده باشد و مستند به روایت رابینو در ولایات دارالمرز یک سال بعد (یعنی ۱۲۸۸قمری/ ۱۲۵۰خورشیدی) به بهره برداری رسیده است.
نکته این که عمر مفید این عمارت بلندمرتبه و باشکوه، بسیار کوتاه بود و خیلی زود به ویرانی رفت. از کی؟ پس از ترور ناصرالدین شاه. و علتش؟ در این خصوص در شمارهی ۵۸ روزنامهی نسیم شمال (مورخ ۲۲ شوال ۱۳۲۷ ه.ق) آمده: «آنچه مبل و اسباب در عمارت بود، بلجیکیها (بلژیکیها) در میان اجزای گمرک تقسیم کردند (توضیح آنکه آن زمان ریاست گمرگ انزلی برعهدهی موسیو هانسیس بلژیکی بود)…» آری! با هزار ترس و وحشت از زیر دیوار شمسالعمارهی خراب گذشتیم. به یکی از وطنخواهان رسیده سوال کرده شمسالعماره کی خراب شده؟ در جواب آهی کشید، فرمود؛ البته آلات بیکاره و رنگ و روغن ظاهری بیش از پنج سال دوام ندارد.
در همین ایام چند روزی به شدت باریدن گرفته، شمسالعماره به واسطهی طمع موسیو هانسیس چون فقط دارای رنگ و روغن ظاهری بود طاقت نیاورده یک طرفش به کلی از باران ریخته خراب شد. این نمایشگاه وطنی، این بنای قدیمی که در واقع جلب انظار اجانب را در این سرحد معظم مینمود، به همت موسیو هانسیس برداشته شد که با صد هزار تومان هم به حال اول بر نمیگردد. از آثار مشروطه فقط قرائتخانه مبارک نجات در باغ شمسالعماره مشهود افتاد…»
انهدام کامل بقایای سازهی عمارت اما در حدود سال ۱۳۰۶خورشیدی اتفاق افتاد. و جایگزینش؟ حوضی به مساحت ۲۱۴متر که حالا، خالی از آب و بلاموضوع در مرکز شهر، رها افتاده است…
نظرات بسته شده است.