اشاره
معدنکاوی یکی از مهمترین اشکال بهرهبرداری انسان از منابع طبیعی است که با دخالت مستقیم در ساختار زمین، میتواند پایداری شیبها را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد. این فعالیتها از طریق تغییرات مکانیکی، هیدرولوژیکی و محیطزیستی، مخاطرات دامنهای مانند لغزش، ریزش، فرونشست و رانش را تشدید میکنند. این یادداشت به بررسی جامع اثرات معدنکاوی بر پایداری دامنهها و سازوکارهای ایجاد خطر میپردازد.
دامنهها سامانههایی پویا و حساس هستند که تعادل آنها تحتتاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار دارد. معدنکاوی، بهویژه در مناطق کوهستانی، با ایجاد تغییرات عمده در ساختار زمین و چرخه آب، از عوامل اصلی تشدید مخاطرات دامنهای محسوب میشود. شناخت سازوکارهای اثرگذاری معدنکاوی برای مدیریت ریسک و برنامهریزی توسعهای ضروری است.
آبادیهای نیاول، عاشورآباد و دیارجان در منطقه دیلمان در دامنههای کوه سیّدسرا قرار گرفتهاند. جنس زمینهایی که این آبادیها بر روی آن در مرز بینابینی سازندهای آهی دوره کرتاسه (دوران دوم زمین شناسی) و سازندهای آتشفشانی دوره ائوسن (دوران سوم زمینشناسی) است که در مجموع شاکله زمینشناسی و چشمانداز جغرافیایی منطقه دیلمان را تشکیل میدهد. نگاهی به چشماندازهای منطقه گویایی حرکات دامنهای در گذشته دارد که کل دامنههای منطقه بین دیارجان تا گرماور، تمامی دامنه هم به شکل پیوستهای از لغزش متاثر شده است.
این لغزشهای کهن که تمامی دامنه سیّدسرا را متاثر کرده شواهد ژئومورفولوژیکی مهمی در ناپایداری زمینهای این منطقه بوده است. این ناپایداری همراه با فعالیتهای معدنی و همچنین شواهد از درز و ترک به وجود آمده در ابنیه منطقه، به ویژه در روستاهای مورد اشاره نشان از تشدید ناپایداری دامنه در منطقه شده است.
ژئومورفولوژی منطقه
منطقه مورد مطالعه در دامنههای کوه سیّدسرا در حوضه آبریز چاک رود دیلمان واقع شده است. گسل راندگی شمال دُرفک تا شمال آبادی نروزومحله در غرب منطقه کشیده شده است. علاوه براین شواهدی از عملکرد گسلهای مختلف در جهات مختلف در منطقه نمایان است. منطقه شامل دامنههای جنوبی کوه سیّدسرا که خود بر خطالراس شمالی دیلمان واقع شده است.
در کنار هم قرارگیری سازندهای آهکی در خطالراسها و همچنین سازندهای آتشفشانی نرمفرسا چشمانداز منطقه را متاثر کرده است. دو چشمانداز متفاوت دیوارههای اهکی به غارها در دامنه سیّدسرا و دامنههای محدب، البته متاثر از لغزشها تا کف دره. دامنههای منطقه به ویژه از روستای دیارجان تا گرماور به شدت لغزیده و در میان لغزش اصلی کهن، شاهد شکلگیری لغزشهای دیگری میباشیم.
این لغزشها منجر به شکلگیری دامنهای با پستیوبلندی در منطقه و حضور تکه سنگهایی رها در میان دامنه شده است که چشمانداز غالب منطقه را تشکیل میدهد. غالبترین پدیدهای از نوع حرکات دامنهای در منطقه لغزش، و همچین سولی فلوکسیون و ژلیفلوکسیون است. روستاهای نیاول و دیارجان بر مخروطهافکنههایی پرشیب دو حوضه آبریز کوچک در دامنه کوه سیّدسرا واقع شدهاند.
تحلیل شرایط مخاطرات ژئومورفولوژیکی منطقه بیانکننده ازجمله شواهد کهن و شرایط فعلی نشان از تقویت شرایط لغزش و نشست زمین در منطقه دارد. در این میان نوع مخاطرات روستای دیارجان میتوان متفاوت با دو روستای دیگر دانست.
درهای که متتهی به روستای دیارجان است مستقیما به پهنه اصلی معدن وصل است و مهمترین زیرحوضه منطقه محسوب میشود. با توجه به حجم شدید تخریب صورت گرفته، برداشتها و دپوی مصالح در این دره، هرچند که شکل دره نمایانکننده ارتباط این آبادی با مناطق بالادست نیست، احتمال پدیدههای مانند سیلاب و همچنین جریان مواد در منطقه بهشدت بالاست.
معدنکاوی در زمینه مخاطرات ژئومورفولوژیکی میتواند اثرات قابل توجه ای داشته باشد. برداشت مصالح، انفجار و گودبرداری، پیوستگی لایههای سنگی را از بین میبرد و موجب ایجاد شکستگیهای جدید، گسترش درزها و ترکها شود. کاهش مقاومت برشی مواد زمین. این تغییرات تعادل طبیعی شیب را مختل کرده و احتمال لغزش و ریزش را افزایش میدهد. تغییر تنشهای داخلی دامنه، حذف بخشی از توده سنگی یا خاکی باعث بازتوزیع تنشها و ایجاد مناطق تنشزای جدید میشود؛ امری که میتواند ناپایداریهای پنهان را فعال کند.
نفوذ آب به درزها و فضاهای خالی. شکافهای ایجادشده در اثر انفجار یا حفاری، مسیرهای جدید برای نفوذ آب فراهم میکنند. این پدیده موجب تورم، بادکردگی یا سستشدن خاک و سنگ در بدنه دامنه میشود. ارتعاشات ناشی از معدنکاری، عملیات انفجاری و استفاده از ماشینآلات سنگین باعث ایجاد ارتعاشاتی میشود که موجب فعالشدن لغزشهای قدیمی، گسترش ترکهای موجود و حتی شروع ریزشهای موضعی میشود.
این ارتعاشات در دامنههای ترکیبی (دارای خاک بر روی سنگ) تاثیر شدیدتری دارند. نقش دپوهای باطله و خاکریزها هم میتواند مهم باشد، همانطور که در مساله دیارجان به آن اشاره شد. انباشت باطلههای معدنی در بالادست یا میانه دامنه، بار اضافی ایجاد میکند. این خاکریزها اگر فاقد تراکم مناسب باشند بدون زهکشی مناسب ایجاد شده باشند یا روی شیبهای نامناسب قرار گرفته باشند میتوانند خود بهعنوان محرک لغزشهای بزرگ عمل کنند.