عاشقانه‌های دیجیتال…!

یادداشتی کوتاه درباره گسترش ارتباطات عاشقانه در اینستاگرام...

0 180

در یکی از این ویدئوهای پربازدید اینستاگرامی، زنی جوان با لبخندی حاکی از رضایت به مخاطبان می‌گوید: ۳ سال پیش جواب کامنت یکی رو دادم، این شد نتیجه اون جواب….ناگهان به‌یک‌باره همسر خوشبخت از پشت‌صحنه ظاهر می‌شود، زن را در آغوش می‌گیرد، هر دو لبخندزنان به مخاطبان نگاه می‌کنند و ویدئو با موزیکی عاشقانه به اتمام می‌رسد..

دوستی و انتخاب شریک زندگی از حوزه آفلاین و مکان‌هایی عمومی به فضای مجازی انتقال یافته است. زیرا در این فضا نظارت و محدودیت کمتری بر عملکردهای طرفین وجود دارد و افراد می‌توانند آنچه را که در فضای واقعی قادر به بیان آن نیستند، ابراز کنند. ناگفته‌هایی که تا پیش‌از این در پستوی ذهنشان مدفون شده بود، اینک در پروفایل‌هایشان آشکار است و دایره انتخاب و آزادی‌شان نیز نامحدود.

این نمونه و نمونه‌های بی‌شمار نظیر آن، خبر از دگرگونی سبک سنتی ازدواج می‌دهد که چند سالی است به دلیل رشد فضای مجازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده است. گزارش‌های داخلی بیانگر آن هستند که ۴ میلیون و ششصد هزار نفر از جوانان بالای ۳۰ سال مجرد هستند و نهادهای دولتی در چند سال گذشته عزم خود را جزم کرده‌اند تا با ارائه طرح‌های مختلف تشویقی یا حتی تنبیهی این افراد را به خانه بخت بفرستند. یک روز خبر از افزایش وام ازدواج‌ها می‌دهند و روزی دیگر از اختصاص امتیازات ویژه به متأهلین در آزمون‌های استخدامی پرده برمی‌دارند. کانال‌های تلویزیون را هم که بالا و پایین می‌کنیم، حداقل در یکی از آن‌ها از مزیت ازدواج سخن می‌گویند.

در گذشته، بافت اجتماعی  _ فرهنگی جامعه ما با ازدواج سنتی گره خورده بود و غالباً خانواده‌ها در جریان آشنایی و پیوند دختر و پسر قرار می‌گرفتند و نقش اصلی را در رد یا تائید آن‌ها ایفا می‌کردند، این در حالی است که امروزه با گسترش شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و برنامه‌های دوست‌یابی، فرایند دوستی و ازدواج تا حدود زیادی تغییر کرده است. انتخاب و فردگرایی در آن پررنگ‌تر شده است و اولویت‌های فردی جای خود را به مناسک و آداب سنتی و خانوادگی در ازدواج داده است. به بیانی بهتر در عصر جدید با افزایش استفاده از رسانه‌ها و انواع مختلف شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های اجتماعی، روابط بین افراد نیز شبکه‌ای یا به بیانی دقیق‌تر دیجیتالی شده است، افراد مهارت‌های مختلف خود در زندگی از آشپزی تا یادگیری ساز را از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی می‌آموزند و حتی مناسبات و روابط عاشقانه خود را در این فضا جستجو می‌کنند. به دیگر سخن، دوستی و انتخاب شریک زندگی از حوزه آفلاین و مکان‌هایی عمومی به فضای مجازی انتقال یافته است. زیرا در این فضا نظارت و محدودیت کمتری بر عملکردهای طرفین وجود دارد و افراد می‌توانند آنچه را که در فضای واقعی قادر به بیان آن نیستند، ابراز کنند. ناگفته‌هایی که تا پیش‌ازاین در پستوی ذهنشان مدفون شده بود، اینک در پروفایل‌هایشان آشکار است و دایره انتخاب و آزادی‌شان نیز نامحدود. ازاین‌رو فضای مجازی همواره به‌مثابه مأمنی امن و آسان برای برقراری روابط دوستی، دستکم در مراحل آغازین شناخته می‌شود و این روزها بسیاری از دوستی‌ها و یا ازدواج‌ها از مرحله پیشاآشنایی تا پس‌ازآن با حضور در آن کلید می‌خورد و مدیریت می‌شود.

این شیوه از ارتباطات اگرچه می‌تواند امکانی برای تسهیل ازدواج را فراهم کند، اما آسیب‌هایی ازجمله شکنندگی و ناپایداری روابط، عدم اعتماد، خشونت‌های کلامی و خیانت را به همراه دارد. این شیوه جدید ارتباطات عاشقانه در فضای مجازی پیامدهای مختلفی را برای ساختارهای کلان اجتماعی و فرهنگی در جوامع سنتی همچون جامعه ما به همراه دارد که در آن ازدواج‌های سنتی کماکان در آن رایج است و هنوز بخش مهمی از ساختار خانواده را تشکیل می‌دهد. افراد در این شیوه جدید ارتباطات می‌توانند کنترل زندگی خود را در دست بگیرند و آن‌گونه که خود می‌خواهند عمل کنند، درواقع، این سبک از ارتباطات به آن‌ها امکان می‌دهد تا روابط عاشقانه خود را بدون کنترل و دخالت اعضای خانواده ایجاد و تقویت کنند. بااین‌حال، این روند سویه دیگری نیز دارد، با نگاهی گذرا به این موضوع می‌توان پیش‌بینی کرد که این نحوه تعاملات در حد سطح باقی می‌مانند و جز در مواردی اندک به روابط ماندگار ختم نمی‌شوند. زیرا در بستر شبکه‌های اجتماعی سیالیت حاکم است و افراد به‌راحتی می‌توانند شخص موردنیاز خود را تغییر دهند، آن‌ها می‌توانند شخص موردنظر خویش را همچون لباسی که بر تن انتخاب و تعویض کنند. بنابراین روابط در عمده موارد سیال است و ناپایدار.

زیگموند باومن در کتاب عشق سیال: در باب ناپایداری پیوندهای انسانی، به بی‌ثباتی و شکننده بودن روابط عاطفی در دنیای مدرن می‌پردازد. به باور او، در عصر کنونی، زنان و مردان به‌شدت محتاج و مشتاق به ایجاد رابطه هستند، اما همزمان از آن هراسناک‌اند، آن‌ها بیم آن دارند که ارتباط دائمی و تعهد به یک نفر در درازمدت باعث محدود شدن دایره انتخاب‌هایشان شود، آن‌ها را دچار رخوت و دل‌زدگی کند و زندگی‌شان را به بن‌بست بکشاند. درواقع آن‌ها از ترس از دست دادن آزادی در رابطه از اشکال روابط آزاد و کوتاه‌مدت استقبال بیشتری می‌کنند. درواقع باوجود اینکه دایره ارتباطات افراد گسترده شده است، اما پایداری آن کاهش یافته است. این روند با رواج دوست‌یابی‌ها و ازدواج‌های آنلاین تشدید شده است. اگر یک‌طرفه به قاضی نرویم، می توانیم بگوییم که یک‌ سویه‌ی ماجرا در این شکل از روابط موقتی و بی‌هدف بودن آن است که نمی‌توان بر آن چشم پوشید.

به طور مثال، به مسئله ارسال پیام‌های عاشقانه به دایرکت اینستاگرامی زنان و حتی مردان جوان نیز اشاره کرد، پیام‌هایی از این قبیل: «میشه با هم آشنا بشیم؟» «چقدر عکست خوشگله، شمارتو میدی؟» «من دوستت دارم، لطفاً جواب بده و….!» و مواردی نظیر آن. اما چند درصد از گیرندگان این پیام‌ها به برقراری ارتباط با فرستندگان آن‌ها اقدام می‌کنند؟ آیا دراین‌بین اعتمادی نیز وجود دارد؟ آیا پس از برقراری ارتباط، رابطه‌ای سازنده شکل خواهد گرفت؟ پیامدهای مثبت و منفی این سبک از تعاملات عاشقانه چیست؟ و بسیاری سؤالات دیگر که مستلزم بررسی و تحلیل ژرف جامعه‌شناختی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.