نخستین همایش نکوداشت بیهقی و شاهنامه به همت خردسرای فردوسی گیلان با حضور ادیبان و شاهنامه پژوهان و علاقمندان ادب فارسی ، ششمین روز آبان ماه در تالار مرکزی شهر رشت برگزار شد.
در این همایش دو تن از پژوهشگران برجسته عرصه ادب فارسی خاصه شاهنامه و تاریخ بیهقی در سخنانشان از محوری بودن خرد در این دو اثر ارزشمند سخن گفته و بر لزوم خردورزی در تمامی عرصههای فرهنگی و اجتماعی تاکید نمودند.
دکتر «محمد جعفر یاحقی» مدیر قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان و مدیرعالی خردسرای فردوسی در این همایش با بیان این که شاهنامه کتاب خرد است تصریح کرد: ما بیش از هرچیز به خرد و خردمندی نیازمند هستیم. خردی که مبنای حاکمیت، فرهنگ و انسانیت ما است. به فرموده فردوسی تندرستی جامعه به خرد است. اگر خرد را مبنای کارمان قرار بدهیم یقینا توفیقهای بیشتری پیدا میکنیم و این از رهگذر تکیه به فردوسی و بیهقی محقق قابل تحقق است.
وی در باب جایگاه والای تاریخ بیهقی در ادبیات فارسی گفت: ابوالفضل بیهقی تالی فردوسی است، هم در سلطنتی که بر قلمرو نثر فارسی دارد و هم در جهت این که یکی از مبانی عمده ی تاریخ بیهقی نیز خردمندی است و به عبارتی کم از شاهنامه نیست. دهها شخصیت برجسته و مهم در محور تاریخ ایران در عصر بیهقی بعنوان خردمند داشتیم. بی خردان تاریخ بیهقی نیز درست در نقطه مقابل این ها قرار دارند. تباین و تضاد خرد و بی خردی در تاریخ بیهقی نشان داده شده است. بیهقی بی خردیهای عصر خودش را تجسم داده و نشان داده اگر ما به خرد تکیه کنیم چقدر میتوانیم در عرصه فرهنگ موفق باشیم این کاری است که در تاریخ بیهقی شده است .
تاریخ بیهقی کتاب بسیار معروف نثر فارسی است و سهم بزرگی در پیرایش و سرفرازی نثر فارسی دارد و یک سر و گردن از همه متنهای فارسی حتی از گلستان بالاتر است.
اگر لغتنامه دهخدا را بگشایید و به شواهدی که از متون فارسی برای هر واژه نقل کرده دقت کنید اولین و پربسامدترین شاهد در شعر، شاهنامه ی فردوسی و در نثر تاریخ بیهقی است .
تاریخ بیهقی از ۱۸۶۴ که برای اولین بار این کتاب در هندوستان چاپ شد مورد توجه محققان ایران و جهان قرار گرفت و بعد در سال ۱۳۰۷ قمری در ایران و بعد در سالهای بعد مجدد در ایران تجدید چاپ شد. بنا بر روایت ابن فُندُق مورخ و ادیب قرن پنجم هجری قمری ، این کتاب در ۳۰ مجلد بوده ولی متاسفانه اکنون تنها پنج مجلد از آن موجود است .بیهقی از سال ۴۱۲ بعنوان دبیر وارد دستگاه حکومتی غزنویان می شود و مهمترین مسائل روزگار خود را یادداشت و روایت میکرد.
بیهقی معیار گردآوری اخبار را راستگویی و ثقه بودن گوینده و گواهی دادن خرد بر درستی آن میداند و در این باره مینویسد:
{ اخبار گذشته را دو قسم گویند که آن را سه دیگر نشناسند: یا از کسی بباید شنید یا از کتابی بباید خواند؛ و شرط آن است که گوینده باید که ثقه و راستگوی باشد و نیز خرد گواهی دهد که آن خبر درست است…. } |
هیچ جای شبهه ای از گزارشات بیهقی در عرصه تاریخ نویسی نیست .اگر تاریخ بیهقی به تمامی میماند نثر فارسی و زبان فارسی سرنوشت بهتر و محکمتری داشت اما دریغا که آن روضه های رضوانی از دست رفته است.
*حذف بیهقی از دروس دانشگاهی
این ادیب و استاد برجسته دانشگاه با بیان این که بیهقی سلطان نثر فارسی است افزود: متاسفانه در برنامه ریزی ها درس بیهقی را از کارشناسی ارشد حذف کرده اند که بسیار جای تاسف است .
امیدوارم دانشگاه ها و مراکز آموزشی اهتمام لازم را برای معرفی بیهقی داشته باشند .
وی اظهار داشت: بیهقی جملات قصار و بسیار ظریفی دارد که با شعر برابری می کند که آن را در کتاب روضه های رضوانی(دفتر شعرهای آزاد ابوالفضل بیهقی) گرد آوردهام.
دکتر یاحقی یادآور شد: ۱۸ سال است که خردسرای فردوسی را رسما تاسیس کردهایم. شاهنامه کتاب خرد و خردسرای فردوسی پیشگام نشر خرد و خردورزی با محوریت شاهنامه است و خرسند هستیم که در این فاصله توانستهایم گامهای کوچکی برداریم .
وی با بیان این که خردسرای فردوسی گیلان پیشگام خردسراهای فردوسی کشور شده است افزود: خانم دکتر زهرا روحی فر ما را وادار کردند که زمینه های این کار را فراهم کنیم .
گیلان و خراسان دو نقطه مرکزی فرهنگ ایران هستند و هر کدام سهم خود را به خوبی ادا کردهاند. خردسرای مازندران نیز اعلام موجودیت کرد که از این خرسندم که در شمال ایران این دو خردسرا ایجاد شده است آرزو میکنم روزی همه ایران خردسرای فردوسی باشد.
شاهنامه کتاب خرد است. بنابر این محور خرد و خردمندانه کار کردن مبنای کار خردسراهای فردوسی است .
اگر همین مساله که یک خردسرای دیگر در گیلان تاسیس شده باشد را بعنوان نتیجه فعالیت ما میبود ما از خداوند بزرگ خداوند فردوسی سپاسگزاریم و این بزرگترین دستاورد ما است امیدواریم این خردسراها در سطح کشور تاسیس شود و همه جا صدای خرد به گوش برسد.
*بیهقی و فردوسی پرچم داران زبان فارسی
دکتر علیرضا قیامتی قائم مقام خردسرای فردوسی نیز در این همایش، نقش ابوالفضل بیهقی و فردوسی را در تثبیت و پرچم داری زبان فارسی نقشی بی بدیل و خاص دانست و بیان داشت: فردوسی با شاهنامه، پرچم دار زبان فارسی و هویت ایرانی شد و ابوالفضل بیهقی نیز به اندازه و فراخور همه نثر نویسان توانست در زمانی که سخن از فرهنگ ایرانی و زبان فارسی با بی مهری مواجه بود و میمندیها حاکم بودند و تلاش میکردند که زبان بیگانه را جایگزین زبان فارسی کنند با تمام عشق و شور با نثر شاعرانه و روایتگریهای تاریخیاش که ریشهی شاهنامه دارد، زبان فارسی را زنده نگاه دارد. فردوسی به زبان شعر روایتگری تاریخی میکند و بیهقی نیز در نثر شاعرانه همان راه را میرود و هر دو نیز منصفانه ترین تاریخ زمانهی خود را نوشتهاند. تاریخ نویسان میگویند از بین همهی تاریخ های دورهی ساسانی، تاریخی که فردوسی نوشته مستندترین و معتبرترین است. تاریخی یک جانبه نیست بلکه تاریخی خردگرایانه و منصفانه است و جالب این که درد و اندوه و حرمان ایرانیان را نیز میبیند. در حالی که دیگر مورخین نمیبینند .
تاریخ بیهقی نیز این انصاف را دارد. بیگمان تاریخ بیهقی جزو سه اثر از مستندترین آثار تاریخی زبان فارسی است. چون تاریخ را بر اساس مشاهدات شنیدههای مستقیم و نوشتهها مینویسد. اتفاق را میبیند و بعد شروع میکند به روایتگری، آدم منصفی هم هست. گرچه بعضی جاها سلیقه و احساسات خود را دخالت داده اما تلاش میکند منصف باشد همین که می کوشد تاریخش دروغ نباشد. همانگونه که میگوید: و در تاریخی که میکنم سخنی نرانم که آن بتعصّبی و تزیّدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند: شرم باد این پیر را، بلکه آن گویم که تا خوانندگان با من اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند.
*راز ماندگاری شاهنامه
این محقق برجسته در خصوص رمز ماندگاری شاهنامه گفت: تمام شاهنامه درون دهقان زاده نجیبی است که نمیتواند فروکاستن بخت ایران و ایرانی را ببیند . راز ماندگاری شاهنامه در تاریخ همین است .
برای ما ایرانیها هیچگاه شاهنامه افسانه و اسطوره نبوده و در طول تاریخ به چشم حقیقت مطلق به آن نگریستهایم. مردم ایران با قهرمانان شاهنامه زیستهاند، در نبردها همراه رستم و پهلوانان ایران بودهاند، با شکستشان گریستهاند و با هر پیروزی خندان شدهاند . غم و داغ سهراب بر دل هر ایرانی در طول تاریخ سنگینی میکرده. مردم تحت تاثیر شاهنامه خوانیها قرار میگرفتند .
این شاهنامه پژوه خاطرنشان کرد: شاهنامه قبل از این که حماسهای ایرانی باشد حماسهای جهانی و بشری است و بزرگان دنیا از ارنست رنان و لامارتین گرفته تا چرنیشفسکی ، پوشکین و دانشمندان عرب و انگلیسی و ژاپنی بر این مساله صحه گذاردهاند .
شاهنامه خردمندانهترین حماسه جهان است . تمام حماسه های جهان را زیر و رو کنید به اندازهی شاهنامه خرد در آن جریان ندارد و در آن از راهکار خرد و خردورزی گفته نشده است.
تمام حماسههای جهان را زیر و رو کنید به اندازه شاهنامه از داد و دادوری و مهربانی سخن نگفته است. صلح آمیزترین حماسهی جهان است. ” شما مهربانی به افزون کنید / ز دل، کینه و آز، بیرون کنید.”
شاهنامه میتواند محور پایداری پیوستگی های ملی ما باشد. از این روی ما بیش از هر زمان به شاهنامه نیاز داریم. در روزگار کنونی از خود بیگانگی، گسستهای فرهنگی شاهنامه میتواند بزرگترین سند هویت ما باشد و ما را کنار هم جمع بیاورد.
کتابی که با ستایش خرد آغاز شود نمی تواند محدود به یک ملت باشد بلکه متعلق به همهی جهان است .
فدریکو مایور دبیرکل پیشین یونسکو در مورد فردوسی میگوید : “هزار سال پیش، قبل از رنسانس غرب، سدهها پیش از قرن هجدهم، قرن روشنگری، پیش از تولد دکارت و تولد ولتر، یک شاعر ایرانی، فراتر از هر چیز، اندیشه و خرد را ستوده است. “
دکتر قیامتی در ادامه در باب اهمیت شاهنامه افزود: خدای فردوسی خدای جان و خرد است. زندهترین حماسهی دنیا است . چینیها اگر بخواهند (لیانگ شان پو ) را بخوانند باید آن را به زبان امروز برگردانند چرا که به زبان چینی باستان است و نمیتوانند بخوانند. غربیها اگر بخواهند ایلیاد و اودیسه را بخوانند باید به زبان امروز خود در بیاورند چرا که نمیتوانند با متن کهن ارتباط برقرار کنند. هندی ها اگر بخواهند مهابهاراتا را بخوانند باید آن را از سانسکریت به زبان امروزی خود در آورند. اما فقط شاهنامه است که به زبان هزار سال پیش با مردمان امروز سخن می گوید و باشندگان زبان فارسی می توانند آن را دریابند.
شاهنامه جامعیت اخلاقی دارد، مبانی اخلاقی آن از همه حماسههای دنیا سنگین تر است. داستانها در شاهنامه در خدمت اخلاقند (بیا تا جهان را به بد نسپریم/ به کوشش همه دست نیکی بریم/ نباشد همی نیک و بد پایدار /همان به که نیکی بود یادگار)
قهرمانیها در شاهنامه برای اخلاق است. زال به رستم میگوید ، میدانی چرا خداوند این زور و قدرت را به تو داد : (ترا ایزد این زور پیلان که داد/دل و هوش و فرهنگ فرخنژاد/بدان داد تا دست فریادخواه/بگیری برآری ز تاریک چاه)
قهرمانی در شاهنامه انسانیت و اخلاق است . مهرورزی و آزادگی است . شما در هیچ حماسهای نمیتوانید این همه نکات اخلاقی را یکجا نظارهگر باشید. جامعیت جغرافیایی شاهنامه نیز خاص است. در شاهنامه از هند و چین گرفته تا روس و اندلس و مصر و شام و لیبی و همهی جهان شناخته شدهی آن زمان حضور دارند. جامعیت تاریخیاش ، تاریخ بشر را بر اساس روایتهای ایران باستان از سپیدهدم آفرینش تا زمان ساسانیان نقل میکند. نکته دیگر این که هیچ حماسهای به اندازه شاهنامه ملی نیست، شاهنامه جنگ بین ایران و انیران است و مرزش هم جغرافیایی نیست. ایرانیها را عمدا ظرف نیکوییها میکند ظرف آزادگی، مهرورزی و راستی. عامدانه و آگاهانه این کار را می کند نه از روی انگیزههای نژادی چرا که ایرانی در خطر بود. هیچ انگیزه نژادی برای این کار ندارد اما در زمانهای که هویت ایرانی در خطر است و کتمان می شود و به فردوسی اتهام میزنند که داستان مغان را مینویسد، در چنین زمانهای فردوسی از ایرانیان میگوید. ایرانی را ظرف همه خوبیها میکند جایی هم اگر باید انتقاد کند از همان نژاد و تبار خود انتقاد میکند اما میداند این تبار چقدر به نسبت دیگر تبارها به جهان خدمت کرده پس میستاید این تبار را و آن را محور قرار می دهد .
جنگ در شاهنامه نژادی نیست. جنگهای اصلی بین ایرانیان و تورانیان است. تورانیان فرزندان تور هستند و ایرانیان فرزندان ایرج و همگی فرزندان فریدون. فریدون پادشاه ایران و جهان است. جنگهای بین ایران و روم نیز اینگونه است. روم فرزند سلم است و سلم هم فرزند فریدون است پس جنگ نژادی در شاهنامه نداریم. اگر مساله نژاد مهم بود بزرگترین شخصیت شاهنامه یعنی رستم از طرف مادر نباید غیر ایرانی میبود. کیخسرو آرمانیترین شهریار شاهنامه نیز چنین است او هم از تبار مادر، غیر ایرانی است. این نشان میدهد که حتی جنگها نیز نژادی نیست .
این استاد دانشگاه نکته دیگر رمز ماندگاری شاهنامه را در ادامه آیین ها و آداب و رسوم از زمان شاهنامه تاکنون دانست و گفت: بسیاری از آیین هایی که فردوسی بیان کرده را هنوز به همان روش داریم از رسمهای عروسی و خواستگاری رونمایی، گل آرایی مرکب عروس و داماد، جهیزیه همه را داریم .
این آداب و رسوم و آیینهایی که در شاهنامه آمده در دل و جان ما ایرانیان رسوخ کرده. حتی خواستگاریهای امروز شبیه آنچه در شاهنامه است .
شاهنامه برای زن و مادر جایگاهی والا قائل بوده. قهرمانان شاهنامه رازهایشان را با مادر در میان می گذاشتند و آخرین سخنانشان را با مادر میگفتند .
برای پهلوانان شاهنامه مهمترین چیز ایران است. رستم میگوید خوشا باد نوشین ایران زمین.
شاهنامه راهی را رفته و سخنی را فریاد کرده که برای ما ایرانیان و جهانیان درس بزرگی است. کدام حماسه در جهان به اندازهی شاهنامه درس شهریاری و آیین مملکت داری میدهد.
* توسعه فرهنگ ایران شناسی
دکتر زهرا روحی فر مسئول خردسرای فردوسی گیلان نیز با ابراز خرسندی از برگزاری این همایش گفت: این مرکز در آذر ماه ۱۳۹۹ با هدف پاسداشت زبان فارسی و هویت فرهنگی و بومی و تاریخی ملت با محوریت شاهنامه پایه گذاری شد.
دکتر روحی فر تصریح کرد: شناخت و بررسی مقام شامخ “فردوسی حکیم” و شاهنامه در تاریخ ادب ایران و جهان ، پاسداری از ارزشهای والای فرهنگی، تلاش برای بازسازی و آموزش مبانی فرهنگ و تاریخ و ادب غنی ایران زمین و توسعه فرهنگ ایران شناسی از اهداف این مرکز بوده است. برگزاری همایشها و جشنوارهها و نشستهای شاهنامه شناسی ، شاهنامه پژوهی و شاهنامه خوانی و همچنین حمایت از آثار پژوهشگران علاقمند به تتبع در شاهنامه نیز در دستور فعالیتهای این خردسرا قرار دارد. ایجاد کتابخانۀ تخصصی شاهنامه پژوهی، ایجاد نخستین انجمن شاهنامه شناسی و شاهنامه خوانی کودکان و نوجوانان ، ایجاد انجمن شاهنامه خوانی بانوان خردمند در خردسرای فردوسی گیلان در رشت و رودسر، برگزاری کلاسهای آموزش نقالی و شاهنامه خوانی برای کودکان و نوجوان و همچنین بزرگسالان، برگزاری دورهای آموزش مربیگری نقالی و شاهنامهخوانی از جمله اقدامات این مرکز است.
در این همایش نیلوفر متجدد و شاهین زارعی به شاهنامه خوانی پرداختند.