درباره‌ی دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان؛

مسأله حافظه فرهنگی ایران

0 ۲۰۶

تدوین دانشنامه فرهنگ و تمدن بومی، به‌ویژه در استان‌هایی مانند گیلان، نه‌تنها یک اقدام فرهنگی ارزشمند که زیرساختی حیاتی برای ارتقای کیفیت محتوا در دانشنامه‌های ملی و بین‌المللی به شمار می‌رود. تجربه تیمی به سرپرستی هادی میرزانژاد موحد در رشت که طی حدود بیست سال، هشتاد مدخل را در قالب کتاب‌های کوچک در انتشارات ایلیا منتشر کرده‌اند، با موضوعاتی مانند رودهای گیلان، بازی‌های سنتی، صنایع دستی، باورهای محلی و … ، نمونه‌ای ملموس از اهمیت تلاش محلی است.

 

 

سهم دانش بومی در تکمیل پیکره دانش ملی
دانشنامه ملی اگر بخواهد جامع و نمایانگر تنوع فرهنگی کشور باشد، مجبور است فراتر از عناصر کلی و موضوعات بزرگ حرکت کند و به‌ویژه به تاریخ محلی، باورها، جغرافیا و حوزه‌های خاص هر منطقه توجه کند. اطلاعاتی که معمولا در منابع کلی کنار گذاشته می‌شوند، مانند اسطوره‌ها یا عادات محلی، در قالب دانشنامه بومی گردآوری و سپس به دانشنامه‌های بزرگ‌تر وارد می‌شوند. از این منظر، دانش بومی به‌مثابه «دانه‌های ریز» در ساختار کلان عمل می‌کند.

 

در ادبیات علم دانشنامه‌نگاری تأکید شده است که پوشش نقاط «کور فرهنگی» یکی از ضعف‌های پروژه‌های ملی است که دانشنامه‌های محلی می‌توانند آن را رفع کنند.

 

 

تولید هویت فرهنگی و تقویت رویکرد دموکراتیک در دانش
وقتی فرهنگ محلی به‌صورت نظام‌مند در چارچوبی مکتوب و معتبر بازنمایی می‌شود، مردم منطقه احساس می‌کنند روایت فرهنگی‌شان مشروعیت یافته و دیده شده است. این احساس، زمینه‌ای برای مشارکت عمومی در تولید دانش فراهم می‌کند. در نظریه مطالعات بوم (indigenous studies)، یکی از دغدغه‌ها کنترل روایت فرهنگی از سوی جوامع محلی است، به‌جای تحمیل روایت بیرونی بر آن‌ها.

 

 

چالش‌های تحقق دانشنامه محلی در شهرهای کوچک
بااین‌حال، پروژه‌های دانشنامه محلی در شهرهای کوچک با موانع جدی مواجه‌اند:

 

محدودیت مالی و زیرساختی
تأمین هزینه تحقیق میدانی، تصویرسازی، ویراستاری و انتشار، در شهرها و استان‌هایی که بودجه دولتی یا حمایتی ندارند، بسیار دشوار است.

 

نبود نیروی تخصصی چندوجهی
افرادی که هم دانش محلی داشته باشند و هم مهارت پژوهش و نگارش داشته باشند نادرند.

 

دست‌یابی به منابع و اسناد پراکنده
اسناد محلی بسیاری در کتابخانه‌های خصوصی، آرشیوهای خانوادگی یا در روایت شفاهی نهفته‌اند و جمع‌آوری آن‌ها نیازمند زمان، اعتمادسازی و سفر میدانی است.

 

پایداری و به‌روزرسانی
پس از انتشار اولیه، نگهداری، بازبینی و به‌روزرسانی مدخل‌ها نیاز به ساختار دائمی دارد که اغلب در پروژه‌های محلی غایب است.

دید علمی و جذب استناد
بدون نمایه‌سازی و دیده‌شدن در مجلات و پایگاه‌های علمی معتبر، مدخل‌های محلی کمتر مورد استناد قرار می‌گیرند و در تعامل با دانشنامه‌های بزرگ کمتر مورد توجه‌اند.

 

راه‌برد برای برون‌رفت از موانع
برای آن‌که تلاش‌هایی مثل دانشنامه گیلان به اثربخشی مطلوب برسد، چند راهکار می‌تواند مؤثر باشد:
برقراری ارتباط رسمی با دانشگاه‌ها، مؤسسات تحقیقاتی یا مراکز ملی برای همکاری و تأمین اعتبار مشترک
بهره‌گیری از نسخه دیجیتال و تحت وب‌ برای کاهش هزینه‌های چاپ و توسعه دسترسی استفاده از پویش مشارکتی (crowdsourcing) با نظارت علمی دقیق برای گسترش دامنه مدخل‌ها

ـ تدوین سیاست به‌روزرسانی مستمر (مثلا بازخوانی دوره‌ای) به‌جای انتشار یک‌باره
ـ فراهم کردن نمایه‌سازی و استنادپذیری در پایگاه‌های علمی برای ارتقای دیده شدن

 

دانشنامه‌های بومی، از منظر علمی، فرهنگی و هویتی، نقش پیونددهنده بین دانش محلی و دانش ملی و بین‌المللی را ایفا می‌کنند. اگرچه تدوین آن‌ها در شهرهای کوچک با چالش‌هایی چون کمبود منابع و نیروی متخصص روبه‌رو است، اما با راهبرد هوشمندانه، مشارکت جامعه و شبکه‌سازی علمی، می‌توان آن‌ها را به منابع مرجع قابل استناد در سطح ملی تبدیل کرد. تجربه گیلان در رشت، به‌عنوان نمونه‌ای عملی، می‌تواند الگویی انگیزشی برای سایر مناطق کشور باشد.

 

نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.