بیش از پنج دهه پیش در سال ۱۹۶۸ میلادی مرحلهای مهم و جدید در بررسیهای باستان شناختی دریایی در حوزهی دریای کاسپی آغاز شد و موزه تاریخ آذربایجان ـ معاصر با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ـ نخستین تیم برای پژوهشهای تاریخی و باستان شناختی در زیر آبهای دریای کاسپی را تشکیل داد. عمدهی فعالیتهای این گروه بر روی بقایای برجای مانده از بناهای یادبود در ساحل و دریا، پیرامون کشور آذربایجان معطوف بود. در سال ۱۹۶۹ میلادی در جریان عملیات باستان زیرآب در پیرامون دهانهی رودخانه کورا بقایایی از زیستگاه های متعلق به قرون میانی، قرون۹ تا ۱۲، کشف شد که به عنوان یکی از بزرگترین محوطههای باستانشناختی در زیرآبهای دریای کاسپی شناخته میشود؛ هزاران مادهی فرهنگی مانند: متعلقات شخصی، جواهرات، وسایل دکوری، سکه و ظروف سفالی از بستر دریا بازیابی شد؛ لازم به ذکر است ظروف سفالی لعاب دار منحصربفرد مزین به نقوش جانوری از جمله: ماهی، پرندگان و کتیبه دار به همراه بقایایی از ابزار سفالگری و کورههای سفالپزی نیز از محوطههای مذکور بهدست آمد.
سه دهه بعد؛ در تابستان ۱۳۷۹ مستند به ادعای کارشناس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان “در کرانههای جنوبی بزرگترین دریاچه جهان هنگامی که تعاونی پره صیادی شهدای امیرآباد جهت رفع یک مانع زیرآبی که در فاصله تقریباً ۱۱۵۵ متری ساحل قرار داشت با شرکت غواصی سفره ماهی بندر قرار دادی را امضاء نمودند. در جریان کار متوجه بدنه غرق شده یک کشتی قدیمی شدند و مقادیری اشیاء از جمله سماور، ظروف چینی و مقداری وسایل آهنی که به صورت زنگ زده نیز به دست آمد. اشیاء به دست آمده از مغروق امیرکلایه لاهیجان موید این نکته بود که این شناور یک «کشتی باربری» بوده و وسایل بازیابی شده از شناور بیشتر ساخت کشور روسیه بود.
از جمله این اشیاء یافته شده ظروف چینی ساخت کارخانه کوزنتسوف (kuznetsov porcelain factory) بود.”
پس از آن در سال ۱۳۸۱ یک گزارشگر محلی گزارشی از یک شناور مغروق شده ارائه داد: ” گزارشی دیگر از پدیدار شدن یک فروند شناوری مغروق چوبی در شمال روستای زاغمرز در ۱۷ کیلومتری شمال شهرستان نکا که کاوشگر آن معتقد بود که با توجه به زمان شکلگیری انباشت لایههای ماسهای بادآورده و دریایی رسوبی که در مجموع ارتفاعی را بالغ بر ۹ متر پدید آوردهاند و نیز با احتساب عمق قرارگیری کف کشتی که از بلندترین نقطه انباشت ماسه ها در عمق ۱ متری قرار میگیرد با کمی احتیاط این کشتی را به دوره صفوی تا اوائل دوره قاجار منتسب دانست. لازم به ذکر است که در جوار کشتی چند قطعه سفال با پوشش لعاب از نوع پاشیده به رنگ زرد و سبز مربوط به سدههای چهار و پنج هجری قمری نیز به دست آمده که البته در تعیین قدمت کشتی تاثیری ندارد و تنها گویای پیشینه آن بود.
در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) ژنیا انیچنکو ، باستانشناس دریایی، گزارش کوتاهی از سفر پژوهشی خود به کشور آذربایجان را منتشر کرد؛ در واقع هدف وی از این تفحص، گردآوری اطلاعاتی در خصوص قلعه سباییل بود که با تکیه بر گزارشهای مورخان قرون میانی هم اکنون به زیرآب فرو رفته است.
همچنین بررسی اراضی به زیرآب رفته بر اساس تغییرات در سطح نوسان آب، ظرفیتهای باستانشناسی دریایی کاسپی و تاریخ منطقه از دیگر مقاصد وی ذکر شده است.
بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸) جولیان یانسن فن رنسبورگ و همکارانش به بررسی بقایایی از دیوار گرگان و تمیشه در زیرآبهای دریای کاسپی میپردازند؛ به عبارتی دیگر؛ کشف درصدی از بقایای دیورا تمیشه در عمق سه متری حاکی از بالا آمدن سطح آب به طور قابل توجهی در طول ۱۵۰۰ سال گذشته است.
تغییر سطح تراز آب دریاها برای باستانشناس دارای اهمیت ویژهای است. زیرا، فضاهای که هم اکنون توسط دریاها پوشیده شدهاند محوطههای روباز بزرگی بودهاند که جوامع پیش از تاریخ، در سراسر آن مهاجرت و زندگی میکردهاند و معمولاً در این نوع فضاها مواد ارگانیک (آلی) حراست شدهای، کشف میشود که بر روی زمین یافت نمیشود و این برای پژوهشهای باستانشناختی در حوزههای دریایی و ساحلی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در واقع، پژوهشهای باستانشناختی در نوار جزر و مدی یا به عبارت کلیتر در جغرافیای مناطق تحت تاثیر نوسانهای تراز سطح آب دریای کاسپی برای بررسی دورانهای بسیار قدیم تا عصر معاصر از پیچیدگیها و جذابیتهای خاص خود برخوردار میباشد و باید آن را به طور جامع و دقیق انجام داد تا به نتایج قابل توجهی دست پیدا کرد. همانگونه که مستحضر هستید در نوار جزر و مدی و مناطقی که تحت تاثیر نوسانهای تراز سطح آب دریا قرار دارند میتوان اطلاعات اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی بسیار ارزشمند بازیابی کرد. همیشه سطح تراز آب دریاها اشاره به یک نقطه خاص زمانی و مکانی داشته و دارند.
ممکن است شما در محلی که در آن زندگی میکنید با شواهدی از قبیل پیشروی ساحل برخورد کنید یا با بستر ماسهای و شنی روبرو شوید که بلافاصله شما را به یاد سواحل دریا بیاندازد اما هم اکنون بستر مذکور کیلومترها با دریا فاصله دارد. اگرچه موضوع مورد بحث، موضوع پیچیدهای است اما میتوان به راحتی آن را با چهار فرآیند ساده مورد بررسی قرار داد. تغییرات ائوستاتیکی (Eustatic) و ائوستازی (Eustasy) مربوط به تغییرحجم آبهای موجود در سیاره زمین همچنین از فرآیندهای دیگر می توان به ایزواستاتیک (Isostatic) که در اثر فشار حاصله از ورقه یخی بر روی زمین حاصل میشود و عوامل تکتونیکی (tectonic) که تغییری چشمگیر در ارتباط با تراز سطح آب دریاها در اثر زلزله و فوران آتشفشانها به حساب میآید یا به عبارت سادهتر تغییرات در پوسته زمین که میتواند دهها متر پوسته زمین را بالا و پایین ببرد، نیز نام برد.
افزون برآن عوامل انسانی، گرانش خورشید و ماه، نیروی باد، ورودی رودخانهای، تغییر دما و شوری آب، تغییرات فصلی، بارش، تبخیر و … میتوان اشاره کرد. به تقل از تارنمای موسسه اقیانوسشناسی “بررسی تراز آب دریای کاسپی براساس نوشتهها و آثار باستانی (همچون دیوار دربند که در زمان ساسانیان در مرز شمال باختری ایران بنا شده بود) انجام گرفته است. در این دوره نیز تراز آب کاسپی نوسانهای متعددی به خود دیده است و دامنه ی تغییرات آن بین ۲۲ تا ۳۰ متر بود. اما در آغاز شکل گیری تمدنهای انسانی (حدود ۱۰ هزار سال پیش) تراز آب حدود ۵۰ متر بود و پس از آن تراز آب بالا آمد.
از سال ۱۳۹۲ بقایای برجایمانده از شناور چوبی و تاریخی کرگانرود پیرامون کرانههای تالش از سوی محققان منطقه کشف و شناسایی گردید. پس از آن در سال ۱۳۹۳ دستور تهیه پرونده ثبتی شناور چوبی و تاریخی کرگانرود از طرف اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان با مسئولیت نویسنده این سطور صادر شد؛ در سال ۱۳۹۵ مجوزی تحت عنوان “بررسی های و شناسایی باستان شناسی دریایی کشتی های تاریخی دریایی کاسپی” توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صادر شد؛ گزارش این بررسی به پژوهشگاه تقدیم گردید که شوربختانه همچنان منتشر نشده است. در همین سال، پایاننامهای تحت عنوان “مطالعات باستان شناسی دریایی در دریای کاسپی با تکیه بر مغروقها با راهنمایی دکتر محمد قمری فتیده منتشر گردید که یکی از موضوعاتی اصلی آن بقایای برجای مانده از شناور تاریخی و چوبی کرگانرود، تالش است.
پس از آن در سال ۲۰۱۷ یا ۱۳۹۵ مقاله دیگری نیز تحت عنوان ” Boat and ship archaeology in Guilan province ” در سومین کنفرانس منطقه ای و بین المللی آسیا اقیانوسیه در هنگ کنگ به چاپ رسید. در سال ۱۳۹۸ پژوهشگاههای میراث فرهنگی، اقیانوسشناسی با همکاری سازمان بنادر و دریانوردی در یک فصل به بررسی و کاوش این شناور تاریخی پرداختند که نتایج آن در سال ۱۴۰۰ در مجله بین المللی علوم باستانشناختی تحت عنوان ” Geoarchaeology of the 18th century Qoroq shipwreck, Caspian Sea, Iran: A tale of sailing in a dynamic environment ” توسط دکتر نادری بنی و همکاران منتشر گردید.
در آبان ماه سال ۱۳۹۴ به نقل از مدیر سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان- بقایای از یک شناور چوبی نسبتاً بزرگ در پیرامون رودخانه شلمان رود در روستای للهرود که متعلق به شهرستان رودسر است کشف شد؛ بقایای این شناور چوبی برای مطالعات باستان شناسی دریایی از ارزش خاصی برخوردار است.
در آبان ماه سال جاری معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان، خبر از کشف بقایایی از یک شناور چوبی پیرامون انبارسر در آستانه اشرفیه داد؛ به گفته جهانی: ” طول بقایای این شناور ۴۸ متر است که در فاصله ۳۰۰ متری از ساحل دریا قرار دارد و بخش عمدهای از این شناور در حال حاضر زیر ماسه مدفون شده و برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر نیاز به انجام بررسیهای کارشناسی بیشتر است”. با این وجود؛ بایستی منتظر نتایج حاصل از پژوهش های آینده در خصوص این شناور چوبی و تاریخی ماند.