مُشت آهنین

35

ما در هر صورت متهمیم بنویسیم یا ننویسیم اما نمی‌توان حرف نزد،تمام سلولهای بدنت به غلیان می‌افتد.

آقای پزشکیان دیروز در یک اظهارنظر شتاب زده گفتند؛« علی‌رغم تبلیغاتی که برای نیامدن پای صندوق‌ها می‌کردند، آمدند و مشت محکمی بر دهان آدم‌هایی زدند که از خارج و داخل نشسته بودند و تبلیغ می‌کردند.»»

موافقین و مخالفین جناب پزشکیان سریعا واکنش نشان دادند و هرکدام دلایل خودشان را که به زعمشان متقن و محکم بود بیان کردند. معمولا واکنش ما ایرانیها احساسی است. طرفدارانش گفتند که جناب پزشکیان به تحریم کنندگان مشت حواله نکرده بلکه به تبلیغ کنندگان مشت زده از ظاهر سخنش هم همین بر می‌آید ولی باید پذیرفت که می‌شود این سخن را هر طور که می‌طلبی تفسیر وتعبیر کنی-هرکسی از ظن خود شد یار من-

اما نظر مخالفان هم می‌تواند درست باشد چرا که:
۱-خود تبلیغ کننده تحریم، حتما در انتخابات شرکت نمی‌کند و تحریم می‌کند
۲-تحریم کنندگان هم یا از تاثیر تبلیغ آنها یا تصمیم قبلی در انتخابات شرکت نکرده‌اند و هر دو در یک وجه مشترکند: تحریم، هر دو در یک مورد مشترک متهم یامجرمند (به نظر جناب پزشکیان) پس حکمشان تا‌ اندازه‌ای می‌تواند شبیه به هم باشد.(بااغماض)

در یک مسابقه ورزشی اگر عده‌ای به عنوان طرفدار و تماشاگر محرک عمل زشتی شوند و بازیکن در داخل زمین براثر همان تشویق و تبلیغ مبادرت به همان عمل کند یا بالعکس حکم انضباطی و تنبیهی (مشت) نصیب چه کسی است با شدت و ضعف؟ مربوط به هر دوست.  هر دو گروه از حضور درمسابقات بعدی محروم و یا جریمه نقدی می‌شوند چون هر دو گروه انسانند و عاقل و بالغ و هر دو یک تصمیم گرفته و انجام داده‌اند. مهم نتیجه عمل است.

تبلیغ به انجام عمل خیر (رای دادن) و عمل شر (رای ندادن) همزمان انجام شده. عده ای در این سمت و  عده‌ای دیگر در سمت مقابل. آیا شده در انتخاباتی کسانیکه رأی داده‌اند و منتخبی که وعده‌هایی داده ولی به وعده‌هایش عمل نکرده یعنی اشتباه کرده باشند، مشت بخورند(محاکمه بشوند سپس مشت بخورند) که حالا انتظار داریم در این دوره که نه به دار است و نه به بار کسانیکه رأی نداده‌اند چه به عنوان مبلغ و چه تحریم کننده صرف، مشت بخورند.

این چه منطقی است «مشت آهنین». مشت آهنین کی و کجا جواب داده.که این دومین بارش باشد.

اگر محمدعلی کلی هم باشی و مشتهای قوی داشته باشی درمقابل مشت زدن،مشت میخوری و بعد ازمدتی و خوردن مشتهای ضعیف اما پی درپی لرزه براندامت می‌افتد.
درسالهای خیلی دور آشنایی داشتیم که می‌گفت؛ «اگر سخنی تا سی سال بعد برایت ضرر دارد نگو »

نظرات بسته شده است.