در روزهای گذشته، خبر آتشسوزی بهظاهر ناآگاهانه در قلعه تاریخی شهرستان املش، معروف به “میل اُمام”، بار دیگر نگاهها را به سمت کاستیهای جدی در نگهداری از میراث فرهنگی کشور جلب کرد. این رخداد تأسفبار که توسط یک فرد بدوناطلاع به وقوع پیوست،آسیبهای جبرانناپذیری به این اثر کهن وارد کرده و اهمیت حفاظت از آثار تاریخی را بیشتر آشکار کرده است.
میراث تاریخی بخشی جداییناپذیر از هویت و فرهنگ ملی هر کشوری است که باید با دقت به آیندگان سپرده شود. قلعه تاریخی میل اُمام، با پیشینهای بیش از ۲۸۰۰ سال، نمونهای برجسته از میراث گرانبهای ایران است که بازتابدهنده تاریخ کهن منطقه گیلان و تمدن پرشکوه ایرانزمین است. با این حال، این تنها یک نمونه از غفلت و بیتوجهی به آثار تاریخی کشور است.
بسیاری از بناهای تاریخی و فرهنگی در سراسر ایران، از جمله پل خواجو و کاخهای صفوی در اصفهان، به دلیل نبود بودجه، برنامهریزی ناکارآمد و کمبود نظارت، در آستانه ویرانی و نابودی قرار دارند. چنین غفلتی، هشداری جدی برای هویت فرهنگی و تاریخی کشور است.
بیتوجهیهای گسترده به آثار تاریخی
ایران، با پیشینه تاریخی غنی و بیمانند خود، متأسفانه با بیتوجهیهای فراوانی روبهرو است که این گنجینههای ارزشمند را تهدید میکند. در بسیاری موارد، بازسازیهای غیراصولی، که به جای نگهداری اصالت بناها به آسیب آنها انجامیده، دیده میشود.
پل خواجو و بسیاری از مسجدهای تاریخی، قربانی استفاده از مواد نامناسب و بیتوجهی به اصول علمی بازسازی شدهاند. در بازسازی پل خواجو در اصفهان، از مصالح امروزی و نامتناسب استفاده شده که به ساختار تاریخی آن آسیب زده است.
همچنین، بازسازی غیراصولی گنبد مسجد شیخ لطفالله، نمونه دیگری است که واکنش کارشناسان میراث فرهنگی را برانگیخته است. در شیراز، از میان رفتن بافت کهن این شهر برای انجام پروژههای عمرانی، از جمله ساخت خیابانهای تازه، موجب ویرانی خانههای مربوط به دوره قاجار و پهلوی شده است.
بافت کهن میدان عتیق در اصفهان نیز به دلیل گسترش بیرویه شهر به شدت آسیب دیده است. دگرگونیهای آبوهوایی، بارش باران اسیدی و بیپروایی در نگهداری تخت جمشید در برابر این پدیدهها باعث ترکخوردگی و فرسایش ساختارهای سنگی آن شده است.
افزون بر این، حفاریهای غیرقانونی و قاچاق آثار کهن نیز به نابودی بخشهایی از تاریخ ایران انجامیده است. نگهداری فیزیکی از آثار نیز دچار کاستیهای جدی است. نبود نگهبانی، نظارت کافی و امکانات امنیتی، آسیبهایی همچون سرقت کاشیهای تزئینی یا آتشسوزیهای عمدی را آسان کرده است.
بسیاری از آثار تاریخی نیز به حال خود رها شدهاند. کاروانسراهای متروک یا قلعههایی که بدون مراقبت مناسب ماندهاند، نمونههایی از این بیتوجهی هستند. حفاریهای غیرقانونی و قاچاق اشیای تاریخی، که بخشهایی از تاریخ ایران را برای همیشه از دسترس خارج کردهاند، مشکل دیگری است که به شدت نیازمند رسیدگی جدی است.
همچنین، نبود بودجه کافی برای بازسازی و مرمت آثار تاریخی، یکی از اصلیترین دلایل نیمهکاره ماندن برنامههای نگهداری از میراث فرهنگی است. بسیاری از آثار تاریخی ایران هنوز در فهرست جهانی یونسکو ثبت نشدهاند و بهدلیل این عدم ثبت، از مزایای حمایتی بینالمللی محروم هستند.
بسیاری از افراد ممکن است بدون درک ارزش بناهای تاریخی، با رفتارهایی ناآگاهانه به این گنجینهها آسیب وارد کنند. بهعنوان نمونه، در حمامهای تاریخی اصفهان یا کاروانسراهای کهن، دیوارنویسی و حتی خراشیدن دیوارها بهعنوان رفتاری ناآگاهانه رایج بوده است.
این موضوع نشاندهنده کمبود آگاهی عمومی است، اما چرا؟ در دنیای امروز، با گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی گسترده به منابع خبری و رسانهای، چرا همچنان برخی از مردم ارزش و اهمیت تاریخ خود را درک نمیکنند؟ چرا نسبت به آثار باقیمانده چنین بیاعتنایی نشان میدهند؟ شاید اصلاً آگاهی یا اطلاعات کافی در اختیارشان قرار ندادهایم!
آموزشهای عمومی درباره اهمیت میراث فرهنگی و تاریخی همچنان ناکافی است. بسیاری از افراد در مدارس یا رسانهها با تاریخ و فرهنگ پربار کشور خود آشنا نمیشوند و از ارزش معنوی و تاریخی این بناها بیخبر هستند.
افزون بر این، نبود قوانین بازدارنده یا اجرای ضعیف آنها نیز بستری برای چنین رفتارهایی فراهم کرده است. از سوی دیگر، تبلیغات و آموزشهای رسانهای اغلب بر مسائل روزمره متمرکز هستند و به فرهنگسازی برای نگهداری از آثار تاریخی کمتوجهی میشود.
نبود ارتباط سازنده میان مردم و نهادهای مسئول در زمینه میراث فرهنگی نیز موجب شده تا افراد احساس مسئولیتی نسبت به این گنجینههای ملی نداشته باشند. در نهایت، میتوان گفت که تنها آگاهیرسانی کافی نیست، بلکه باید حس تعلق به تاریخ و فرهنگ در مردم تقویت شود تا آنها نه از سر اجبار، بلکه با افتخار و علاقه از این میراث گرانبها پاسداری کنند. اینجاست که ضرورت آموزش و آگاهیبخشی خود را نشان میدهد، اما آیا برنامهای برای آن داریم؟
حفاظت از میراث فرهنگی، وظیفهای است که تنها با همکاری دولت و مردم قابل اجراست. رخداد آتشسوزی قلعه میل اُمام، هشداری برای همه ماست که اگر امروز برای نگهداری از این آثار ارزشمند اقدام نکنیم، فردا چیزی برای سپردن به نسلهای آینده باقی نخواهد ماند. از پل خواجو در اصفهان تا آثار تاریخی یزد و شیراز، هر یک از این بناها گنجینهای است که هویت و تاریخ ما را بازگو میکند.