مصر با افتتاحِ «موزه بزرگ مصر» و سرمایهگذاری بیش از یک میلیارد دلار نشان داد که میراث فرهنگی تنها بازمانده گذشته نیست؛ بلکه میتواند زیربنای آینده اقتصادی مؤثر، هویتی و اجتماعی یک ملت باشد.
در سالهای اخیر، تجربههای بینالمللی بهطور فزایندهای نشان داده است که میراث فرهنگی نه فقط ارزش تاریخی دارد، بلکه میتواند موتور رشد اقتصادی، هویتسازی اجتماعی و اعتماد ملی باشد مشروط بر آنکه با محافظت و مدیریت هوشمندانه همراه باشد.
اتحادیه اروپا، سیاستهای تحقیق و نوآوری بهوضوح میراث فرهنگی و صنایع خلاق را بهعنوان محرک رشد، نوآوری و حس تعلق ملی تعریف میکند.
کشورهایی که ریشههای تاریخی خود را میشناسند و در حفاظت و بازآفرینی آن سرمایهگذاری میکنند، درواقع بر سرمایه اجتماعی و اقتصادی خود سرمایهگذاری میکنند.
بهرهبرداری خردمندانه
بهرهبرداری خردمندانه از میراث فرهنگی به معنای تبدیل ظرفیتهای میراثی به منابع درآمدی پایدار است، بدون آنکه اصالت و کارکردهای هویتی تضعیف شوند.
این رویکرد شامل:
تنوع مسیرهای درآمدی (گردشگری فرهنگی، صنایع خلاق، اقتصاد دیجیتال فرهنگی)
مشارکت واقعی جامعه محلی در سودآوری و تصمیمگیری
چارچوبهای شفاف برای قیمتگذاری و مدیریت تجربه بازدیدکنندگان
پژوهشهای اخیر نشان میدهد که برنامهریزی دقیق و مکانیسمهای توزیع منافع برای پایداری اقتصادی پروژههای میراثی ضروری هستند.
حفاظت پایدار
حفاظت پایدار فراتر از مرمت بناهاست و نیازمند سیاستگذاری بلندمدت، دیجیتالیسازی، آموزش نیروهای محلی و تأمین منابع مالی چندگانه است.
حفاظتِ مؤثر یعنی ترکیبی از پیشگیری، مدیریت ریسک، و مشارکت جوامع محلی تا میراث بتواند هم برای نسل حاضر و هم برای نسلهای آینده قابل دسترسی و معنادار باقی بماند.
معنای میراث:
هویت، اعتماد و خودباوری
هویتمندی نسل معاصر، اعتماد ملی و غرور جمعی از مهمترین بازدههای اجتماعی بهرهبرداری از میراثاند.
وقتی موزهها و محوطههای تاریخی به مکانهای گفتوگو، آموزش و تجربه مشترک تبدیل شوند، نسل جوان احساس تعلق و خودباوری بیشتری پیدا میکند.
این عنصر هویتی، که در مطالعات بینالمللی اخیر مورد تأکید قرار گرفته، پشتوانه اصلی پایداری اقتصادی پروژههای میراثی است.
نمونههای بینالمللی
مصر: موزه بزرگ مصر (Grand Egyptian Museum) — نمونهای از سرمایهگذاری کلان با چشمانداز جذب گردشگر و اعتبار ملی.
بیلبائو: «اثر بیلبائو» (Guggenheim Bilbao) — بازآفرینی شهری و رونق گردشگری، اما با ضرورت توجه به توزیع منافع.
ماتِرا (ایتالیا): بازآفرینی شهری مبتنی بر فرهنگ و رویدادهای اجتماعی؛ اهمیت مشارکت محلی در حفظ اصالت.
مولداوی و پروژههای UNDP: ایجاد مسیرهای میراثی روستایی که با آموزش و زیرساخت موجب تقویت اقتصاد محلی و اعتماد اجتماعی شدهاند.
تجربههای نسبتا موفق ایران
نمونههای ارزشمندی وجود دارد که نشان میدهد میراث فرهنگی چگونه میتواند همزمان هویتساز و درآمدزا باشد. شهر تاریخی یزد، نخستین شهر خشتی جهان ثبتشده در فهرست جهانی یونسکو، با احیای بافت تاریخی و توسعه گردشگری فرهنگی، هزاران فرصت شغلی ایجاد کرده و بافت اجتماعی خود را زنده نگه داشته است.
بازار تاریخی تبریز، با بیش از پنج هزار حجره و کارگاه صنایع دستی، نمونهای زنده از پیوند اقتصاد و سنت است که هنوز هم در قلب زندگی شهری جریان دارد.
مدیریت مقصد گردشگری فرهنگی
مدیریت مقصد فرهنگی برای هماهنگی منابع میراثی، تجربه گردشگر و مشارکت جامعه میزبان است.
این ساختار میکند که مقصدی در مناطق تاریخی و میراثی مدیریت، کمک بین حفاظت، بهرهبرداری اقتصادی و مشارکت جامعه محلی را حفظ کند و پایدار بماند.
برخی از اصول کلیدی مدیریت مقصد فرهنگی شامل:
– اصالت و تمامیت: حفظ ارزشهای میراثی در طراحی مسیر گردشگری
– توان و پایداری: مدیریت تعداد بازدیدکنندگان متناسب با توان محیطی و فرهنگی
– تعیین شاخصهای تجربه فرهنگی و رضایت گردشگران
– تفسیر و آموزش: ارائه آموزشی و فرهنگی برای گردشگران
– مشارکت در جامعه محلی: حضور فعال در تصمیمگیری و بهرهمندی اقتصادی و اجتماعی
– نظارت و ارزیابی مستمر: سنجش تاثیر روی و اصلاح سیاستها
-فناوری و دیجیتالی سازی: مدیریت مسیر، حفاظت و آموزش عمومی
پیشنهادهای سیاستی
۱.نقشه راه ملی منطقه پایدار فرهنگی
۲.تضمین مشارکت اقتصادی جوامع محلی
۳.سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی راهنمایان گردشگری، هدفهای مرمتگران و مدیران
۴.دیجیتالیسازی و ایجاد آرشیو مناسب
۵.شفافیت مالی و مدیریتی موزهها و سایتهای میراثی
۶.طراحی شاخصهای ملی ارزیابی پایدار در مقاصد فرهنگی
هرگاه به میراث، نه بهعنوان هزینه بلکه بهعنوان سرمایهای برای خلق اعتماد، هویت و رفاه اجتماعی نگاه کنیم، میتواند به عامل توسعه، جذب گردشگر و تقویت روح ملی تبدیل شود.
در نتیجه، میراث فرهنگی دیگر صرفا یادگاری از گذشته نیست؛ بلکه چشماندازی جهانی برای توسعه، هویت و خودباوری به شمار میآید.