شما از قبل با مفهوم نسل در خانواده آشنا هستید. پدربزرگ و مادربزرگ، والدین، فرزندان و فرزندان فرزندان شما همگی یک نسل متمایز را در رابطه با شما تشکیل میدهند. اما هر یک از آنها همچنین به دسته پراکندهای از همسالان خود تعلق دارند که بر اساس زمان تولد و آنچه در طول زندگی خود تجربه کردهاند، گروهبندی شدهاند.
دانشمندان علوم اجتماعی نسلها را – از نظر تئوری و البته بیشتر عملی – برای هزاران سال مطالعه کردهاند. متفکرانی مانند آگوست کنت استدلال می کنند که تغییر نسل، موتور پشت سر تغییرات اجتماعی است. به طور خاص، هر نسلی که کم و بیش همزمان وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود، نبض ایجاد تاریخ یک جامعه است.
رویدادهای خاص در مقیاس بزرگ، چشمانداز یک نسل را شکل میدهند و این رویدادها، اغلب در نحوه نامگذاری آنها منعکس میشوند. به عنوان مثال، نسل گمشده به خاطر ناراحتی و سرخوردگی افرادی که در جنگ جهانی اول زندگی کردهاند نامگذاری شده است.
طی سالهای پایانی هزارهی گذشته، جهانبینی هزارهها با حملات ۱۱ سپتامبر و گسترش اینترنت شکل گرفته است. هر نسلی، شامل انبوهی از افراد منحصر به فرد با نظرات، ارزشها، رفتارها و برنامههای خود برای آینده است.
برخی از دانشمندان علوم اجتماعی حتی بر این باورند که تمرین مطالعه نسلها میتواند موجب ابهامانگیزه افراد در سطح فردی شود. نظریههای نسلی را باید با باور ذکر شده، درک و تنها به عنوان روشی برای اندیشیدن و نه به عنوان حقیقت، در مورد جامعه بررسی کرد.
بر این اساس، نسل Z بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۰ متولد شدهاند. آنها بین نسل هزاره و نسل آلفا هستند. هویت آنها در عصر دیجیتال با اضطراب اقلیم و آب و هوا، تغییر چشمانداز مالی و COVID-19 شکل گرفته است. نسل z ها اولین نسلی هستند که با اینترنت بزرگ شدهاند و به عنوان بومیهای دیجیتال شناخته میشوند.
مانند هر نسلی، رفتارشان بر اساس نحوه رشد آنها شکل گرفته است. جوانان امروز در سایه نابودی آب و هوا، قرنطینههای همه گیر و ترس از فروپاشی اقتصادی به بلوغ رسیدهاند. اولینهای این نسل زمانی متولد شدند که اینترنت، به تازگی استفاده گستردهای پیدا کرده بود.
آنها را “بومیهای دیجیتال” مینامند زیرا، آنها اولین نسلی هستند که با اینترنت به عنوان بخشی از زندگی روزمره بزرگ شدهاند. این نسل طیف گستردهای را در بر میگیرد: قدیمیترین ژنرالهای زد، شغل دارند، در حالی که جوانترینها هنوز نوجوان و در سطح جهانی، به سرعت در حال رشداند. به طوریکه بر اساس آمار و پیشبینیها در ربع قرن بیست و یکم، یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل خواهند داد.
این نسل در خود تفاوتهای اساسی دارند به طوریکه گروهی از آنها به عنوان Gen Z شناخته میشود. اما در حالت کلی، اعضای آن چند اشتراک دارند. به عنوان اولین بومیان دیجیتال واقعی، از Gen Zers ها صحبت میکنیم.
آنها برای کار، خرید و دوست یابی آنلاین هستند. بومیان دیجیتال معمولاً هنگام جستجوی هر نوع اطلاعاتی، از جمله اخبار و نظرات قبل از خرید، به اینترنت روی میآورند. آنها بین سایتها، برنامهها و رسانههای اجتماعی جابجا میشوند به طوریکه هر کدام از این موارد، بخش متفاوتی از اکوسیستم آنلاین آنها را تشکیل میدهند.
ژنرال زرها که با رسانههای اجتماعی، بزرگ شدهاند، خودِ آنلاین خود را با دقت بیشتری نسبت به نسلهای قبل مدیریت میکنند و احتمال بیشتری دارد که به گرایشهای ناشناس ماندن و حضور آنلاین کمتری روی بیاورند، و این یعنی به شدت از رسانهها استفاده میکنند.
ژنرال Zers به گوشههایی از اینترنت هجوم میآورند، جایی که میتوانند در مورد علایق خود – از بازی گرفته تا کی پاپ – با افرادی که در زندگی واقعی میشناسند و افرادی که فقط به صورت آنلاین ملاقات کردهاند، صحبت کنند. آنها با آرمانگراییشان شناخته میشوند که بخشی از مصرفکنندگان فراگیر و رویاپردازان اجتماعی مترقی هستند.
بر اساس نظرسنجی جهانی موسسه بهداشت مک کینزی (MHI) در سال ۲۰۲۲، از بیش از ۴۲۰۰۰ پاسخ دهنده (شامل بیش از ۱۶۰۰۰ پاسخ دهنده Gen Z در ۲۶ کشور) آنها بیشتر از سایر نسلها به احساسات منفی در مورد رسانههای اجتماعی اشاره میکنند.
آنها لزوماً بیشتر از همتایان قدیمی خود از رسانههای اجتماعی استفاده نمیکنند. بیش از ۷۵ درصد از پاسخدهندگان در تمام گروههای سنی میگویند که حداقل ده دقیقه در روز از سایتهای رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
هزارهها ( تولّد این نسل جایی در اواخر دهه۱۹۷۰ آغاز شده و در اوایل دهه۲۰۰۰ به پایان رسیده است) بیشترین احتمال را دارند که آنلاین پست کنند و در حالی که تأثیرات منفی رسانههای اجتماعی در سراسر گروهها گزارش شده بود، تأثیرات مثبت حتی رایجتر بود؛ بیش از ۵۰ درصد از همه گروهها به نتایج مثبتی از زمان صرف شده در رسانههای اجتماعی اشاره کردند.
مقدار زمانی که یک فرد در رسانه های اجتماعی میگذراند میتواند عامل تعیینکنندهای در مثبت یا منفی بودن تجربه او باشد. اثرات منفی رسانههای اجتماعی برای نسلهای جوانتر قابل تامل است.
این نسل، به طور کلی تجربیات تکوینی خاص خود را دارد که از تجربیات بسیاری از هزارهها متمایز است. در آمریکا، آنها عموماً عملگراتر بوده، آرمانگرا هستند و البته نگرانِ آینده. آنها رویای تحقق شغلی شخصی را در سر میپرورانند اما انتظار مشکلات اقتصادی را هم دارند.
آنها دیدگاههای مثبت کمتری نسبت به نسلهای قدیمیتر دارند و سطح رفاه عاطفی و اجتماعی کمتری دارند اگرچه به جامعهای فراگیر و حامی علاقه مند هستند. بیشتر فردگرا هستند و احساس قویتری از بیان شخصی دارند.
آنها بیشتر از نظر سیاسی و اجتماعی فعال هستند و از آنچه در رسانههای اجتماعی بیان میکنند، دفاع میکنند. خود را آگاه به محیطزیست توصیف میکنند و اکثریتشان انتظار دارند که تعهدات پایداری را از سوی شرکتها و سازمانها و دولتها ببینند.
هر نسل جدیدی که وارد محیط کار میشود، مشکلاتی را تجربه میکند. این نسل، اولین شغل خود را در پی یک بیماری همهگیر جهانی بیسابقه، افزایش تورم، تغییرات آب و هوا و درگیریهای ژئوپلیتیکی به دست آورده است.
نظرسنجی مک کینزی از ۲۵۰۰۰ آمریکایی جزئیاتی را فاش میکند. در این نسل، پاسخ دهندگانی که کار میکنند، بیشتر از کارگران مسنتر، مشاغل مستقل یا چندین شغل دارند.
آنها کمتر از نسلهای قدیمی تر انتظار دارند که این دوره ناامنی مالی پایان یابد همچنین نسبت به شانس خود برای خرید خانه یا بازنشستگی بدبین هستند. به طور تمام وقت مشغول به کار هستند، اما حقوقی که دریافت میکنند به آنها امکان زندگی با کیفیت را نمیدهد.
با جمعبندی ویژگیهای اختصاصی یا مشترک، اما بُلد شده در این نسل موارد زیر قابل جمعبندی است. بر این اساس، تصمیمسازیهای آموزشی، فرهنگی و تربیتی مربوط به آنها و البته نسل بعد از آنها یعنی نسل آلفا باید با این چشمانداز واقعبینانه ترسیم شود.
فناوری همهی زندگی زومرهاست و زندگی بدون آن برایشان قابلتصور نیست. این نسل توانایی بالایی در پردازش سریع اطلاعات دارند. همچنین انجام حرفهای بازیهای مجازی، از اصلیترین مشغولیتهای آنان است. در لحظه زندگی میکنند و نسبت به تغییرات لحظهای دنیای اطراف خود انعطاف زیادی دارند.
خواسته اصلی آنها از جهان پیرامونشان این است که دیده و شنیده شوند. هر مانعی را که بر سر راه آزادی خود ببینند، کنار میزنند.کنجکاو هستند. بنابراین، بهطور دائم خود را در حال جستوجوگری میبینند. کمتر از نسلهای قبل درگیر راضی نگهداشتن دیگران از خودشانند و اولویت را به نیازهای خودشان میدهند.
محدودیتی برای خود نمیبینند و اصولی که والدینشان تعریف میکنند، برای آنها موضوعیت ندارد. با خطاها مشکلی ندارند و توان پذیرش و بخشندگی بالایی دارند. عملگرا و واقع بینند. خیالپردازانی قدرتمندند.
به علت دسترسی بالا به اطلاعات با دنیای بیرون از خودشان راحت ارتباط میگیرند. از شرح و تفصیل بیزارند و زندگی را در تمام ابعاد آن بهصورت فشرده میخواهند. سلطهناپذیرند. بنابراین، مطمئناً روشهای کهنه ارتباطی برای ارتباط با آنها مؤثر نیست.
داشتن حریم خصوصی برای آنها بسیار اهمیت دارد. در دسترس بودن جزئی جداییناپذیر از وجودشان است، تلفن همراهشان را نزدیکترین و سهلالوصولترین وسیله برای ارتباط با نزدیکان خود میبینند.
تمایلی به تفکیک دنیای مجازی با دنیای واقعی ندارند و برایشان تفاوت چندانی بین تجربههای دنیای حضوری با دنیای مجازی و برخط وجود ندارد. برای یادگیری، در فضای تعامل و بحث، نتایج بهتری می گیرند.
خودآموزند و با اشتراکگذاری دانش و اطلاعات با دیگران مشارکت میکنند. توانایی مطلوبی در شخصی سازی آموزش دارند با این حال، علاقه مندند که تسهیلگر و راهنمایشان (معلمشان) در دسترس باشد. این نسل در عین ساختن دنیای فردیشان، تمایل دارند در گروه باشند و نقشآفرینی کرده و یاد بگیرند.
پذیرش امر و نهی را ندارند، قاعدهناپذیر و الگوستیزند و در چهارچوبها نمیگنجند. منطق ارسطویی در موردشان صادق است و فاز خارج از منطق غالب خود را نمیپذیرند. برای زومرها، تحت سلطهبودن یا نبودن یک مسئله از پیش تعیینشده است. کنترل، ممنوع!
نظرات بسته شده است.