لالایی مادران نقله‌بر؛

چارواداری در تونل آمریکایی دفن شد

0 ۲۷

از میانه‌ی دوره قاجار، رقابت دو کشور روسیه و انگلیس بر سر منابع در ایران بالا گرفت. با جدایی هرات از ایران، پای کشور فرانسه به‌عنوان میانجی به ایران باز شد و «موسیو بوهلر» -که پیش از این در ارتش فرانسه خدمت می‌کرد- به‌عنوان معلم دارالفنون به ایران آمد و مدتی هم در ارتش ایران خدمت کرد.

 

بوهلر به دستور ناصرالدین شاه، مامور می‌شود تا گزارشی از وضع راه‌های گیلان و مازندران تهیه نماید. او که در دارالفنون نقشه‌کشی و ریاضیات تدریس می‌کند، وضع راه‌های سواحل گیلان و مازندران را همراه با آمار دقیق بررسی نموده و مکان‌های سوق‌الجیشی را با نظرات پیشنهادی در زمینه تدافعی ارائه می‌دهد.

 

با کسب امتیاز احداث راه شوسه رشت – قزوین در سال ۱۲۷۱ خورشیدی از سوی روسیه، احتمالا ماموریت بوهلر، ضمن بررسی وضع راه‌ها، رصد فعالیت‌های روسیه هم بود. با کشمکش قدرت‌های اروپایی بر سر منافع ایران، قدرت نوظهور دیگری از راه می‌رسد و در دهه ۳۰، مهندسان آمریکایی، سه تونل نظامی در گیلان می‌سازند که احتمالا، بوهلر آن را مکان‌سنجی کرده بود. سازه‌هایی در «نقله بر، گلسرک و هشت‌پر» که بعد از انقلاب در جنگل مدفون شد.

 

تونل‌های «نقله‌بر» و «گلسرک»، مشابه هم و بر کوه‌پایه مشرف به جاده رستم‌آباد و امام‌زاده هاشم ساخته شده‌اند. این گزارش، اشاره به راه شوسه‌ای دارد که زندگی مردم منطقه را تحت تاثیر قرار داد و بعدها تونل‌های نظامی در آن ساخته شد.

 

***

 

زمانی آرزو برای آتیه بهترِ طفل نورسیده، «چارواداری نقله‌بر» بود. ولی صدسالی می‌شود که این لالایی مادرانه در کوه‌های امام‌زاده هاشم نمی‌پیچد. آن زمان احداث راه شوسه، راهدارخانه‌ی «نقله‌بر» را بر سر زبان‌ها انداخته بود. با احداث اتوبان، این آرزو گم شد و روستایی که تنها ۴۵کیلومتر تا مرکز گیلان فاصله دارد، در انبوه درختان جنگلی، تنها طبیعت‌گردان را فرا می‌خواند و راه آسفالته‌ی نقله‌بر در پایان به جاده خاکی و مسدود «پیرسرا» می‌رسد. کوره‌راهی که گالش‌ها، گله‌های خود را به ییلاق می‌برند.

 

بعد ازدریافت امتیاز احداث راه شوسه رشت به قزوین در سال ۱۲۷۱ توسط روسیه، فرانسوی‌ها سعی کردند نقاط سوق‌الجیشی نظامی در ایران به‌ویژه گیلان را شناسایی کنند تا جلوی نفوذ روسیه را بگیرند

 

از جاده قدیم امام‌زاده هاشم که به سمت سد تاریک بروید، جاده پیچ در پیچ نقله‌بر (یا با نام قدیم و صحیح آن نُغُل‌بر) تو را به جنگل بکری می‌برد که بی‌صدا تخریب و ویلاهای جدید، حائل برکوه ساخته می‌شود.

 

اگر روزگاری، حریم این کوه‌ها، کلبه‌های چوبی و آغل گوسفندان اهالی؛ «جمشیدآباد، مازیان، سیاه‌رود، سیاه‌رود پشته، حبیب‌آباد، پولک، خولک و پیرسرا» بود، حالا ویلا جای سازه‌ی چوبی را گرفته. و من لالایی مادرانی را زمزمه می‌کنم که درگورستان آرمیده‌اند و آرزویشان چارواداری برای آتیه فرزندانشان بود: «ریکای ریکای چاروادار ببی ایشالا، نغل‌بر راهدار ببی ایشالا»

همین لالایی به ظاهر ساده، تغییر در فرهنگ معیشت چوپانان منطقه را نشان می‌دهد که احداث راه شوسه، بلندپروازی مادرانه را درپی داشت که کودکش به جای گالش، چاروادار راهدارخانه شود.

 

جهانگیر سرتیپ‌پور در معرفی «نقله‌بر» می‌نویسد:«این ناحیه پس از احداث شوسه رشت و تهران چند ایستگاهی برای راهداری داشته، به همین سبب «راهدار پشته» هم نامیده می‌شد. در آن زمان که وجود ایستگاه راهداری، نغل‌بر را نسبت به آبادی‌های مجاور پرجنب و جوش‌تر کرده بود، بیت زیر به هنگام خواندن لالایی ورد زبان مادران یا پرستاران بود: «ریکای ریکای چاروادار ببی ایشالا، نغل‌بر راهدار ببی ایشالا».»

 

امروز نه آن راهدارخانه باقی مانده و نه معیشت چوپانی. اما تونل‌های نظامی ساخته شده بر شانه کوه، روایت‌گر تلاش نظامی کشوری است که می‌خواست راه نفوذ رقیبش روسیه را مسدود کند.

 

جوانترها، چیزی درباره تونل‌ها نشنیده‌اند. فقط می‌دانستند؛ خان روستای پیرسرا یعنی آخرین نقطه‌ی کورِ نقله‌بر، «پیرخیرالدین» بود و برادرش «پیرمعین‌الدین» خان روستای پشته. جوانی، مسجد و آرامگاه جوار محله را نشان داده و می‌گوید: کنار مسجد، بقعه چوبی و قدیمی پیرخیرالدین است. از این‌جا به بعد دیگر راهی نیست. تنها راه‌های مال‌روی قدیمی؛ رضا چال، آریا چال، ریحان سر، بیلکی که صبح زود کوهنوردان ماشین خود را جلوی مسجد پارک کرده و پیاده می‌روند. راه مالروی دیگری هم با چند ساعت پیاده‌روی به «امام‌زاده ابراهیم» و «پشته» رستم آباد می‌رسد.

گلایه اهالی، فقدان شغل مناسب و کوچ ناشی از نبود مدرسه است. جوانانی که به زادگاه بازگشته‌اند، نه برای سکونت دائم، بلکه برای ساخت ویلا و اجاره به مسافرانی است که در روزهای تعطیل به این منطقه جنگلی هجوم می‌آورند. یکی از ایشان می‌گوید: محله شورا ندارد تا فکری به حال رهاسازی زباله از سوی مسافران نماید. یک دهیار است و چندین آبادی. ماهی یک بار برای خرید نفت به جیرنده می‌روم تا زباله‌ها را آتش بزنم.

 

و من در میان بطری‌های پلاستیکی، ردی از تونل‌های نظامی را می‌جویم که کسی از وجودش باخبر نیست. پس از پرس و جو معلوم می‌شود تونل «نقله‌بر» در محدوده محصوری است که تابلوی ورود ممنوع برآن نصب شده. این محدوده محصور، بر کوهپایه‌ای مشرف به جاده قدیم است و از همین بالا می‌توان علاوه‌بر جاده قدیم، آزادراه و تاسیسات سد را هم دید. نقطه خوبی برای دیده‌بانی، همان‌طور که «موسیو بوهلر» گزارش کرده بود.

 

این سرتیپ فرانسوی که مدتی هم در ارتش دوره ناصری خدمت کرد، در سفرهایش به گیلان و مازندران، نقاط سوق‌الجیشی را برای مقابله با قشون روسیه و ترکمانان پیشنهاد داده بود. و مشخصا پیرامون کوه‌های مشرف به راهی، که از رستم آباد عبور می‌کرد، می‌نویسد: «و فاصله دو دامنه کوه از یکدیگر نیم فرسخ است و پس از گذشتن از نقطه مزبور جمیع راه جنگل است و انار در آن بسیار است و نشیب‌های این راه چندان سخت نیست. و در جلو دامنه کوه‌ها تپه فراوان است و چنان‌چه آلات توپ و ادوات جنگ در آن مکان گذارده شود، بسیار خوب و با موقع است. و هرگاه دو طرف این نقطه را به واسطه قلعه‌های فوری و دائمی محکم کنند عبور دشمن از آن‌جا بسیار صعب سخت خواهد بود و ممکن‌العبور برای او نخواهد بود.»

 

با احداث راه شوسه رشت به قزوین، ایجاد راهداری در نقله‌بر و پشته رستم‌آباد و دریافت عوارض، شغل چارواداری و راهداری آرزویی برای گالش‌های منطقه شد

 

بوهلر، کمی جلوتر و بر تپه‌های مشرف به کیاآباد، چادرهای دو کشور رقیب، یعنی قنسول‌های روس و انگلیس را مقابل هم دیده بود. و درباره «نقله‌بر» هم می‌نویسد: «پس از عبور از رستم‌آباد که از طرف چپ سپید‌رود عبور می‌نماید راه به قدر ده ذرع ارتفاع دارد و جاده در آن مکان تنگ و به‌طور مرتبه مرتبه واقع است. و پس از طی یک فرسخ نقله‌‌ور واقع است که مشتمل است از دو خانه بر بنایی که در یکی از آن‌ها کدخدای راه منزل دارد و مشغول اخذ وجوه از رعایا و عابرین است. و از قرار مذکور سالی مبلغ یک هزار و دویست تومان دریافت می‌کند. و پس از طی دو فرسخ از نقله‌ور به امام‌زاده هاشم می‌رسد.»

 

«علی آدم‌سرا» (متولد۱۳۲۴ خورشیدی)، ساخت تونل‌های سه‌گانه گیلان را به‌خاطر داشت. او، اهل زرندیه ساوه است و برای خدمت سربازی، وارد ارتش در پادگان تهران می‌شود. کمی بعد او را به‌عنوان راننده کامیون به پادگان منجیل می‌فرستند. وظیفه روزانه‌ی او، حمل مصالح برای ساخت تونل‌های «نقله‌بر» و «گلسرک» بود که همزمان و تقریبا در یک مسیر جغرافیایی بر دامنه کوهی که مشرف به جاده است، ساخته می‌شد.

 

آدم‌سرا، مشاهداتش را این‌گونه شرح می‌دهد: «هر دو تونل به لحاظ سازه شبیه یکدیگر هستند، مشابه این‌ها، تونل دیگری همزمان در «هشت‌پر» ساخته می‌شد. مهندسین تونل‌ها، آمریکایی بودند. مکان تونل‌ها به‌گونه‌ای است که مسیر جاده رشت قزوین و حریم آن، از چندین کیلومتر دورتر قابل مشاهده است. این تونل‌ها از ابتدا کاربرد نظامی داشت و ۱۸ برجک دیده‌بانی دارد. تونل را در دل کوه ساختند و شامل یک شبکه زیرمینی و برج‌های دیده‌بانی است. فقط ورودی دیده‌بانی را بازگذاشتند و روی بقیه تاسیسات را به طور کامل با خاک پوشاندند. روی آن‌ها را هم درخت و فضای سبز، کاشتند.

 

آن زمان، تعدادی راننده کامیون به صورت شیفتی مسؤول آوردن مصالح مورد نیاز برای ساخت تونل‌ها بودند. شن و ماسه را از معادن امام‌زاده هاشم و روستای اسکولک می‌آوردیم و سنگ لاشه هم از همان کوه‌های نقله بر استخراج می‌شد.

 

از این‌که این تونل‌ها، در گذشته قلعه‌های دیده بانی بوده یا خیر، اطلاعی ندارم، فقط یادم هست که کار من آوردن شن و ماسه از امام‌زاده هاشم و اسکولک بود. من سال ۱۳۴۳ از تهران به پادگان منجیل منتقل شدم و بعد از سربازی هم در ارتش ماندم. کار ساخت تونل‌ها چندسال زودتر از ورود من شروع شده بود. مهندسان طراح و ناظر، آمریکایی بودند، هرسه ماه یک بار با اسکورت برای بازبینی و اجرای درست کار از تهران، به نقله‌بر و گلسرک می‌آمدند. در زمان حضور آمریکایی‌ها، کار تعطیل می‌شد و فقط نماینده کارفرما حضور داشت و ما اجازه ورود نداشتیم. هرجاکه کار با نقشه‌ها پیش نرفته بود و یا استحکام لازم را نداشت، دستور تخریب می‌دادند و باید از نو ساخته می‌شد.

 

آن‌زمان می‌گفتند؛ هدف از ساخت این برجک‌ها، دیده‌بانی است برای آن‌که از حضور نظامی نیروهای روسیه مطلع شوند و بتوانند تا رسیدن نیروی کمکی جلوی روس‌ها را سد کنند. هرسال هم یک نفر می‌آمد و شاخه‌های درختانی را که جلوی دید برجک‌ها را گرفته بود، قطع می‌کرد.

 

در «هشت‌پر» نیز تونلی مشابه گلسرک و نقله‌بر، مشرف به جاده و بر دامنه کوه ساخته بودند. من تونل هشت‌پر را ندیدم، ولی راننده‌هایی که مسؤول بردن بار به هشت‌پر بودند، تعریف می‌کردند.»

 

علی آدم‌سرا، سال ۱۳۵۰ دوباره به تهران منتقل می‌شود و اطلاعات دیگری درباره کاربری این تونل‌ها ندارد. او بعدها دوباره به گیلان بازگشته و اکنون ساکن منجیل است. فقط یادآور می‌شود؛ «بعد از انقلاب، این تونل‌ها دیگر کاربری نداشت. تونل نقله‌بر، در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت و محصور ماند، ولی تونل گلسرک رها شد. و چون پوشش گیاهی منطقه زیاد از حد رشد کرده، برج‌های دیده‌بانی هم از دیدرس خارج شده است.»

 

چون تونل «نقله‌بر» امکان بازدید ندارد، به منظور مشابه‌سازی، از تونل «گلسرک» بازدید می‌کنیم. تونلی که هرچند ورود به آن ممنوع نبود، ولی جز اهالی، کسی از وجود آن خبر نداشت. چهارسال پیش، پروژه تعریض جاده رشت به قزوین، تونل «گلسرک» را بر سرزبان‌ها انداخت. و دوستداران میراث فرهنگی خطر تخریب آن را در اثر تعریض جاده متذکر شدند و در تخمین قدمت آن تا جایی پیش رفتند که این تونل بر بقایای قلعه قدیمی «کُوهدَم» در دوره کیائیان ساخته شده است.

 

در میانه دهه ۳۰ تا ۴۰، مهندسان آمریکایی، تونل‌های نظامی سه‌گانه را در جنگل‌های «نقله‌بر، گلسرک و هشت‌پر» ایجاد کردند. تونل‌هایی برشانه کوه و پنهان شده در زیر خاک که بعد از انقلاب رها شد

 

همان زمان، مدیران میراث فرهنگی و فرماندار وقت رشت نیز از تونل گسلرک بازدید نمود و با تشکیل پرونده شناسایی به منظور ثبت ملی، سایه تخریب از تونل گلسرک برداشته شد. اگرچه حریم این تونل کاوش باستان‌شناسی نشد، درعوض پای حفاران غیرمجاز و ماجراجویان فضای مجازی به تونل‌هایی باز شد که پیش از این محل زندگی خفاش‌ها بود.

 

دهیار گلسرک، راهنمای من برای بازدید از تونل گلسرک می‌شود. راهی صعب‌العبور با شیبی تند. از ورودی یکی از برجک‌های دیده‌بانی وارد تونل می‌شویم، برخی از دیوارهای داخلی، به‌خاطر رانش زمین، کج شده‌اند ولی هنوز استحکام لازم را دارند.

 

سجاد صولت شهرستانی، دهیار گلسرک، ویژگی‌های تونل را این‌گونه تشریح می‌کند:« ۱۶برج نگهبانی دارد که از ۳۰۰ متری دامنه کوه شروع می‌شود. دو تا از این برجک‌ها در حوزه جغرافیایی امام‌زاده هاشم و بقیه در گلسرک است. برج‌های نگهبانی با یک رشته تونل‌های زیرزمینی بهم متصل هستند. تونل‌ها، راهروهای جداگانه ای دارد که هر راهرو به یک برجک نگهبانی می‌رسد. برجک‌ها بر لبه کوه و در جایی قرار گرفته که به تمام اطراف دیده داشته باشد. سه اتاق بزرگ دارد. یک محوطه وسیع مسقف که حدود ۴متر عرض و ۸متر طول دارد.

 

درباره تاریخ ساخت این تونل‌ها اختلاف نظر هست. من در راهروها دو تاریخ ۱۳۳۷ و ۱۳۴۴ دیدم که به‌نظر می‌رسد در زمان ساخت و یا در زمان مرمت بر دیوارها حک شده باشد. آن‌گونه که سالخوردگان محله تعریف می‌کنند، آن زمان سربازان را برای آوردن مصالح اجیر کرده بودند. راه دسترسی به این سازه، بسیار سخت و به‌قولی «بز رو» است و حتی قاطر و اسب هم نمی‌توانست مصالح را ببرد. بنابراین سربازان را ردیف از ابتدای جاده تا بالای کوه به خط کرده بودند و مصالح را دست به دست به بنا می‌رساندند.»

شخصا، از ورودی برجکی- که مشرف به کاروانسرای لات بود- می‌توانستم تمام جاده اصلی، سپیدرود، جلگه و روستاهای اطراف، کاروانسرا و آیند و روندگان را مشاهده کنم. و نتیجه آن شد که تونل «نقله‌بر» نیز با همین کارکرد و توانایی ساخته شده بود. و تونل «هشت‌پر» که نمی‌دانیم پابرجاست یا آن هم در جنگل مدفون و ناپیداست.

 

نقاط سوق‌الجیشی که «موسیو بوهلر» در دوره قاجار شناسایی و در سفرنامه‌اش گزارش داده بود، بالاخره توسط مهندسان آمریکایی، مورد توجه قرار گرفته و به صورت تونل‌های زیرزمینی و با اهداف نظامی ساخته می‌شود. اما، پیش از آن‌که سه تونل نظامی به بهره‌برداری برسد، ایدئولوژی چپ، خزنده و فزاینده خود را به پایتخت رسانده بود.

 

 

منابع:

  • بوهلر،«سفرنامه و جغرافیای گیلان و مازندارن، به کوشش م.پ. جکتاجی، لاهیجان: انتشارات گیل، چاپ اول: ۱۳۵۷.
  • سرتیپ‌پور، جهانگیر «نام‌ها و نامداران گیلان» گیلکان، چاپ اول: ۱۳۷۱.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.