چای داخلی؛ جدال واردات بیپایه و مزایده چای دبش
حل معادلات چند مجهولی صنعت چای داخلی نیازمند توجه و اهتمام و اجرای چند بخش از نهادهای دولتی و حاکمیتی دارد. آنچه در پویایی یک صنعت کشاورزی حایز اهمیت است اینکه تعادل بازار هدف و میزان سرانهی مصرف به درستی از سوی متولیان امر رصد شده و از آمارسازیها و ارقام غیرواقعی پرهیز شود.
طبق بازدید میدانی و پژوهشهای مختلف میتوان سالانه از میزان مصرف چای داخلی و خالی بودن انبارهای بخش خصوصی و کارخانجات مطلع شد و نباید وزارتخانه جهاد کشاورزی و سازمان چای کشور اسیر سودجویان بخش واردات شوند، تا توازن بازار چای داخلی و خارجی برهم نخورده و مشکلات چند سالهی اخیر گریبانگیر کشاورزان عزیز و کارخانجات تولیدکننده چای داخلی و حتی خود واردکنندگان نشود.
آنجایی که اولویت مصرف با کالای داخلی است، تقریبا کلیه قراردادهای ارگانی، نهادها، ادارات و سازمانها، به صورت یکطرفه و ترک تشریفات از چای خارجی مصرف میکنند، آیا میتوان به مصرف چای ایرانی در داخل کشور خوشبین بود؟
طبق قوانین مجلس شورای اسلامی، تبلیغ هرگونه کالای خارجی در رسانه ملی ممنوع است. نکته قابل توجه این است که در وزارت جهاد کشاورزی چه خبر است؟
در چند ماهه اخیر آغاز به کار دولت چهاردهم وزارت جهاد کشاوزی همواره حاشیههایی داشته است که به نظر میرسد این وزارت مهم و کلیدی کشور چندان توجهی به نارضایتیهای مردمی یا لایههای پایینتر مرتبط با خود ندارد و برای شنیدن درد آنها متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد.
اولین اقدام وزیر محترم جدید در مورد گرهی چندین سالهی چای داخلی میتوانست برداشتن برگشت ارز حاصل از صادرات و رفع انحصار واردات چای (افراد خاص) و جداسازی فروش چای خشک از حوالهی اختصاص داده شده به تولید داخلی باشد.
تا بتواند این دستور، مُسکن مقطعی تقریبا خوبی برای مشکلات روز ما باشد تا تولیدکنندگان و کشاورزان زحمتکش بتوانند در فرصت مناسبتر، طرح جامعی را به کمک مقام استاندار و مجمع نمایندگان استان برای آیندهی صنعت چای به تصویب برسانند.
تحقیقات و پایش بازار چای کشور نشان میدهد که برای شکوفایی نسبی چای داخلی باید حداقل روی ده آیتم کار شود که متاسفانه بدنه وزارتخانه جهاد کشاورزی و سازمان چای کشور یک مقاومت خیانتگونهای نسبت به اقتصادی شدن تولید برای کارخانجات و کشاورزان دارند.
نگاه ضد تولید و مافیایی در بدنهی همهی دولتهای ۳۰ سال اخیر در چای، بلای جان این محصول ۱۲۰ساله در کشور بوده و هست.
در شرایط عادی وقتی محصولی که از کیفیت سلامت بالایی برخوردار است و خود نیاز ۴۰ درصد از مصرف کشور است نباید سالیانه رسوب کالایی در انبار کارخانجات وجود داشته باشد و کشاورزان زحمتکش در دو استان گیلان و مازندران برای تحویل محصول خود مشکلی را احساس کنند.
منتهی معدل واردات ۵ ساله در تمام دولتها به گونهای بوده که مصرف چای داخلی با مشکل جدی مواجه میشود. البته با تلاش خوب تولیدکنندگان در بهسازی کارخانجات و کشاورزان ما در به زراعی باغات در یک دهه گذشته توانسته کیفیت این محصول استراتژیک را به صورت سالیانه بهتر کرده و مصرفکنندگان جدیدی سالیانه نسبت به چای داخلی رغبت بیشتری نشان میدهند.
آنچه از طرف بخشخصوصی با سرمایهگذاری و تلاش برای بهبود کیفیت بود انجام گرفته، ولی آنچه از وزارتخانه جهاد کشاورزی و سازمان چای به عنوان پدر معنوی محصولات کشاورزی انتظار بود به غلط انجام نشده و کشت و تولید چای در شمال ایران با مشکلات بسیاری دست به گریبان است.
در حالی که در دههی گذشته بیش از ده کشور به کشت چای و توسعه باغات خود روی آوردهاند ما بیش از ۳۰ درصد باغات خودمان را از دست دادهایم. نگاه واردات محور و توجه بیش از حد به واردات بیرویه (واردات معقول مد نظر بنده نیست) بزرگترین آسیب در همهی سنوات گذشته بوده و هست.
در جایی که ذینفعان اصلی (کشاورزان و تولیدکنندگان) هیچ گونه دخالتی در خلق مصوبات و تصمیمات کلان صنعت چای ندارند توقع بیشتری نمیتوان داشت. از متولیان امر تقاضای نگاه ملی به محصول چای مورد توقع همهی ماست.
آقای وزیر،
چشمها را باید شست
جور دیگری باید دید…
نظرات بسته شده است.