مهرهها در دست چه کسی بود؟ کنکاش در آنچه که در شورای پنجم شهر رشت گذشت و نگاه بر آثاری که عملکرد این شورا بر شهر باقی گذاشت ما را به سوی یک سوال بسیار مهم سوق میدهد؛ مهرههای سفیدبختی را چه کسانی از آستین اجرایی شورا میدزدیدند و با آن کلاهی نمدی برای برای خود فراهم میکردند. ده مرد و یک زن در شورای پنجم چهار سال در راس پارلمان شهری یکی از شناختهشده ترین شهرهای کشور به دنبال یافتن چیزی بودند که خود نیز از چیستیاش تصوری نداشتند. اجتماع کهنهکاران و جوانان سیاستبازی که تمام تلاششان این بود سربازهایشان را روی صفحهی شهرداری طوری حرکت دهند که خود در قلعهی شورا تکیهگاه مطمئنی بیابند؛ غافل از آنکه عرصهی شطرنج رندان که بنا داشت با ایجاد شورا نظم جدیدی به مدیریت شهری بدمد؛ شاه را نه در قلعه بلکه سوار بر اسبی میخواست که در ترافیک روزافزون رشت گیر نیفتد و پای سوارش در چالهی خیابانها تَرَک بر ندارد. اصلی که اعضای شورا تا آخرین نفس در برابر دریافتنش مقاومت کردند.
آنگونه که آمارهای گزارش عملکرد شورای شهر پنجم رشت نشان میدهد، در حدفاصل پاییز سال ۹۶ تا انتهای زمستان سال ۹۹ بیش از ۱۶۰ جلسهی رسمی برگزار شده است. از میان کمیسیونها، کمیسیون عمران و توسعه با برگزاری بیش ۱۹۵ جلسه بیشترین جلسات و کمیسیون حملونقل و ترافیک با برگزاری ۶۶ جلسه کمترین جلسات را برگزار کردهاند.
شاید اگر اضافه شدن شوراها به جمع نهادهای نظارتی حاکمیت سیاسی ایران، عرصه را برای سایر نهادهای نظارتی نظیر مجلس تنگ نمیکرد امروز ستارهی شوراها در آسمان ابری نظام سیاسی خاموش نشده بود. شوراهایی که هرچه جلوتر آمدند ناکارآمدتر شده و بانیان ناکارآزمودهتری بر صندلیهایش تکیه زدند. بسیاری معتقدند تا پیش از آنکه آییننامههای اجرایی شورا از حالت داخلی و غیررسمی (که در شورای اول مصوب شد) خارج شوند، شوراها حیات سالمتری داشتند. اما به وجود آمدن نهادی که به عقیدهی بسیاری قرار بود در کنار نهادی مثل مجلس بنشیند و در چارچوب شهر به عملکرد شهرداری نظارت کند هرگز بیحاشیه نبود. در رشت مدام از کیفیت شورای اول و دوم میشنویم؛ هم نیروهای انسانی و هم درایت سیاسی شورا تقریبا زبانزد همگان است. برخی از کارشناسان میگویند اگر محمود احمدینژاد، رییس جمهور وقت ایران دو سال به دورهی نمایندگی شوراهای سوم اضافه نمیکرد شاید در رشت انحلال این نهاد شهری رقم نمیخورد. شورای سوم شاید حد سقف نقشی بود که نهادهای شهری میراث خاتمی میتوانستند در معروفترین شهر شمال ایران اجرا کنند.
کنکاش در شورای پنجم
آنگونه که آمارهای گزارش عملکرد شورای شهر پنجم رشت نشان میدهد، در حدفاصل پاییز سال ۹۶ تا انتهای زمستان سال ۹۹ بیش از ۱۶۰ جلسهی رسمی برگزار شده است. از میان کمیسیونها، کمیسیون عمران و توسعه با برگزاری بیش ۱۹۵ جلسه بیشترین جلسات و کمیسیون حملونقل و ترافیک با برگزاری ۶۶ جلسه کمترین جلسات را برگزار کردهاند.
در طول عمر شورای پنجم ریاست شورا بر عهدهی سه عضوآن یعنی امیرحسین علوی، اسماعیل حاجیپور و احمد رمضانپور نرگسی بود که از میان این سه علوی پیش از اتمام دوران ریاستش استعفا داد و حاجیپور جانشین او شد.
بنا بود پروژهی رینگ شهری رشت یا بزرگراه دوم شهر، با اتصال محور رشت به لاهیجان به محور رشت به انزلی و ادامه آن تا محلهی پستک و میدان قلیپور، ترافیک روزافزون رشت را اندکی تعدیل کند. پروژهای که کارشناسان امر میگویند شورا به جهت منافعی که در عدم تملک زمینهای این پروژه داشت، عامدانه در اجرای آن تعلل کرد. اعضای شورا اصرار دارند پروژه ژ ۵ نه از جادهی لاهیجان بلکه از ابتدای جادهی انزلی یا همان بلوار ولیعصر امتداد یابد.
شورا دارای شش کمیسیون است که در دورهی پنجم کمیسیون برنامه و بودجه با طرح بیش از ۲۳۰ مصوبه و کمیسیون تلفیق با کمتر از پنج مصوبه کمکارترین کمیسیونهای شورای پنجم بودهاند.
شورای پنجم در سودای اجرای چه پروژههایی بود؟
به نظر میرسد دورنمایی که شورای پنجم برای رسیدن به نقطهی مطلوب عملکردش تعریف کرده بود، چندان مبتنی بر واقعیت نبود. پروژههایی که از یک رویا برای اجرا به یک رویا برای همان عالم رویا باقی ماندند.
پروژه ژ ۵: پروژهی رینگ شهری رشت یا بزرگراه دوم شهر، بنا بود با اتصال محور رشت به لاهیجان به محور رشت به انزلی و ادامه آن تا محلهی پستک و میدان قلیپور، ترافیک روزافزون رشت را اندکی تعدیل کند. پروژهای که کارشناسان امر میگویند شورا به جهت منافعی که در عدم تملک زمینهایی که این پروژه از آنها میگذرد، در اجرای آن عامدانه تعلل کردهاند. اعضای شورا اصرار دارند ژ ۵ نه از جادهی لاهیجان بلکه از ابتدای جادهی انزلی یا همان بلوار ولیعصر کشیده شود.
تالاب عینک: مدیران شهرداری و سایر دستگاههای متولی دههها و دورههای بسیاری است که به دنبال تبدیل تالاب عینک به یک تفریحگاه مدرن، روزگار میگذرانند. اما وضعیت تالاب شهری رشت نه تنها بهتر نمیشود و عاملی سودآور برای اقتصاد شهری رشت نیست، بلکه مثل بغضی چرکین، دائما در گلوی شهر رشت ترشح می کند.
پارک آبی رشت: پروژهی پارک آبی شهر رشت که در جلسهی ۲۵ شهریور ۹۸ شورای شهر رشت آن را عاملی برای تحول اقتصاد شهری توصیف کردند، هنوز در گیرودار ایدهپردازی است. پروژهای که بنا بود با جذب سرمایهگذار هرچه سریعتر وارد فاز اجرایی شود. شورای پنجم آنقدر در تصور اجرای این پروژه غرق بود که حتی وعده داد این پروژه بیشتر از پارک آبی شهر مشهد موفق شود.
مدیران شهرداری و سایر دستگاههای متولی، دههها و دورههای بسیاری است که در خیال خوش تبدیل تالاب عینک به یک تفریحگاه مدرن، روزگار میگذرانند. اما تالاب شهری رشت نه تنها وضعیتش بهتر نمیشود و عاملی سودآور برای اقتصاد شهری رشت نیست، بلکه مثل بغضی چرکین، دائما در گلوی شهر رشت ترشح می کند.
حال آنکه قیاس شهر بسیار بزرگ و پیشرفتهتری همچون مشهد با شهر کوچک و گرفتار مشکلات متعددی همچون رشت، چقدر قیاس درستی است، به کنار. پارک آبی از ابتکارات شورای پنجم بود که این شورا نیز بدش نمیآمد با جذب سرمایهگذار آن را اجرایی کند. پروژهای که نیاز به هزار و پانصد میلیارد تومان اعتبار و اراضی وسیعی داشت که بنا بود زمینهای ازران آرامستان باغ رضوان را برای آن پیش بینی کنند، اما انتظار بزرگ مردم رشت به عمر کوتاه شورای پنجم قد نداد و آنها هم رفتنی شدند.
بازآفرینی شهری: شهر رشت، با محلات، خیابانها و خانههای تاریخی بسیارش همیشه برای ثبت و مراقبت از تاریخش فریاد حسرت کشیده است اما مدیران شهری از جمله شورا، شهرداری و آن بخش از ادارهی میراث فرهنگی گیلان که در پروژهی بازآفرینی نقش داشتند این فریاد را طوری شنیدند، که دوست داشتند. بازآفرینی شهر رشت درحالی از چند سال پیش کلید خورد که انتظار میرفت به وسیلهی آن بتوان از تخریب بناها و محلات قدیمی جلوگیری کرد و با استفاده از ظرفیت گردشگری آنها، به سودآوری رساندشان. اما طرح ناکام بازآفرینی حتی نتوانست موارد معدود بازآفرینی خانهها را نیز به سرانجام برساند. جالب آنکه اگر برخی از بناها شانس این را پیدا میکردند تا بازآفرینیشان به پایان برسد، بعد از پایان، بنای جدید، هیچ شباهت کالبدی و زیباییشناختی به بنای قدیمی نداشت.
چتر قرارگاه خاتمالانبیا بر پروژههای عمرانی شهر رشت
در تیرماه ۹۹ و در زمان تصدی ناصر حاجمحمدی بر شهرداری رشت، بنا بود قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا پنج پروژهی بزرگ را به ارزش تقریبی چهار هزار میلیارد تومان اجرایی کند. طرحهایی همچون زیرگذر میدان شهرداری و روگذرهای نیروی دریایی و امام حسین (ع). پروژههای عجیبی که شورای شهر رشت قول انجام آنها در مدتی کوتاه را میداد درحالی ایدهریزی میشدند که تنها چند سال قبل در میدان شهرداری و قبل از آنکه زمزمهی ساخت زیرگذر باشد، در این میدان با هزینههایی گزاف پیادهراه ساخت تا مثلا تراکم خودروها را در محدودهی تاریخی شهر کم کند. پروژهای که نه تنها منجر به کاهش بار ترافیکی نشد بلکه تمام کوچههای آن محدوده را بدل به خیابان کرد و ماشینها دسته دسته برای گریز از ترافیک کشندهی رشت، در کوچهها سرازیر میشدند.
تراموا و اتوبوس تندرو؛ جمع اضداد مدیریت یک شهر: تراموای رشت درحالی بنا بود اجرایی شود و حملونقل شهری رشت را دگرگون کند که هنوز پوست شهر از اجرای ناقص طرح اتوبوسهای تندرو زخمی بود. بریدن درختها، ضربه به اقتصاد کسبه و بلااستفاده بودن اتوبوسها سبب شد که شهرداران پس از محمدعلی ثابتقدم ـ شهرداری که این پروژه را اجرایی کرد ـ این طرح را برچینند. پروژهای که با صرف هزینه و هیاهوی فرآوان اجرایی شده بود در سکوت تمام برچیده شد. شهرداران پس از ثابتقدم به جای آنکه به فکر کاربردی کردن این طرح و رفع نواقص آن باشند، ترجیح دادند صورت مسئله را از اساس پاک کنند تا رشت بماند و تعدادی تاکسی فرسوده و بسیاری اتوبوس کندرو که تاثیر چندانی در رونق حمل و نقل به حاشیههای شهر و افزایش سرعت جابهجایی شهروندان نداشتند. با این وجود اجرای تراموا را نیز باید در امتداد زنجیرهی خیال شورای شهر و شهرداری به حساب آورد که بر روی سوال بی جواب اتوبوسهای تندرو خط کشیدند و با قلمی سفید برای اجرای تراموای شهری ایدهپردازی کردند. درست مثل سقوطی با لب خندان و چشم بسته که پرواز در عالم خیال را به درمان چالههای مدیریت شهری ترجیح میدهد.