در روزهایی که اخبار جنگ، حملات موشکی، تهدید و ناامنی، زندگی روزمره مردم ایران را تحت شعاع قرار داده، تابآوری دردها و رنجها برای همه یکسان نیست. این شرایط هرچند بیسابقه نیست، اما حجم اطلاعات، سرعت انتشار اخبار و احساس ناتوانی شهروندان، تجربه این جنگ را متمایز از گذشتههای دور کرده است.
بهخصوص اینکه بسیاری از شهروندان تهرانی از همان ساعات و روزهای اولیه تهاجم رژیم اشغالگر اسراییل، فشار روانی کمتر شناختهشدهای را متحمل شده و خانه و کاشانه خود را برای نجات جان خود ترک کردهاند.
از سوی دیگر، این نگرانی شهروندان گیلانی که در حال حاضر دور از تهاجم مستقیم دشمن قرار دارند رویه متفاوتی در رابطه با معیشت و کمبود ارزاق و گرانی به همراه داشته است. نگرانیهای مشترکی که خواب را زیر سایه ترس از چشمان نگران مردم گیلان ربوده است.
این روزها احساسات مردم در تلاطم است و هر شهروندی لحظات دلهرهآمیز و شوکآور جنگ را به اشکال مختلف تاب میآورد
این روزها احساسات مردم در تلاطم است و هر شهروندی لحظات دلهرهآمیز و شوکآور جنگ را به اشکال مختلف تاب میآورد. وقتی در تاکسی و خیابان ها و مجامع عمومی با مردم همکلام میشویم برخی سرنوشت خود را در هالهای از ابهام میبینند و با ناباوری از خود میپرسند این بحران تا کجای زندگیشان امتداد خواهد داشت.
و عدهای با امید به فردایی بدون جنگ به پایداری دل بستهاند. اما آنچه بیش از همه مشهود است، این است که هیچ شهروندی از وقوع چنین جنگی خرسند نیست چون دیر یا زود همگان میبایست بهای سنگینی آن را بپردازند.
در این آشفتگیها، بارقههای امید، اندک دلگرمی برای مردم به ارمغان میآورد؛ امیدی که به نظر میرسد این روزها واژهای سخت و دستنیافتنی باشد. مردمی که این روزها دولت را مسؤول برقراری امنیت و آرامش میدانند و از آن انتظار دارند که راهی برای عبور از این بحران بیابند. و انتظار انسجام و همدلی بین مردم را دارند چون همه ما در حفظ یک چیز منسجم هستیم که نامش وطن است.
جوانان و دانشجویان؛ قربانیان خاموش جنگ روانی
از یاد نبریم که جوانان و دانشجویان، به عنوان قشر فرهیخته و آیندهساز جامعه، در این شرایط بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت روانی هستند. نگرانی برای آینده تحصیلی، شغلی و حتی معیشتی بار مضاعفی بر دوش آنها گذاشته است.
مردمی که این روزها دولت را مسؤول برقراری امنیت و آرامش میدانند و از آن انتظار دارند که راهی برای عبور از این بحران بیابند. و انتظار انسجام و همدلی بین مردم را دارند چون همه ما در حفظ یک چیز منسجم هستیم که نامش وطن است
از اینرو لازم است نهادهای آموزشی با ارائه خدمات و درک شرایط آنها به کاهش فشار روانی این قشر کمک کنند تا این مقطع حساس را با فشار روانی کمتری پشت سر بگذارند. امروز در دانشگاه دولتی گیلان، شاهد این نگرانی و تشویش در میان جوانان بودم، جوانانی که به رغم اخبار جنگ درگیر گذراندن ایام امتحان بوده و روزهای پراسترس تجربه میکنند.
حضور خانوادههای دانشجویان بخصوص دانشجویان خوابگاهی در کنارشان نیز در این ایام دلگرمی برای آنها به همراه دارد. اگرچه گیلان از روزهای اولیه جنگ در آرامش بهسر میبرد اما نباید فراموش کنیم که سلامت و آرامش روانی نیز در این ایام از اهمیت ویژهای برخوردار است و فرصت دهیم که دانشجویان این روزها را با خیال آسودهتر پشت سر بگذارند.
یک دانشجوی این دانشگاه به خبرنگار مرور به تشویش و نگرانیاش اشاره میکند که تمرکزی برای گذراندن امتحانات باقی نگذاشته است.
زهره م، میگوید: اهل تهران است و خانوادهاش از روز گذشته وارد استان شده و در منزل یکی از اقوام مهمان شده اند. اما حضور او در خوابگاه و دور از پدر و مادر و نبود چشمانداز روشنی از پایان این اقامت ناخواسته و نگرانی از سرنوشت خانه، استرس زیادی بر خود و خانوادهاش وارد کرده است.
استراتژی بقا یا بحرانزایی؟
یکی از پدیدههای قابل توجه در این روزها، هجوم مردم به فروشگاهها برای تهیه مایحتاج زندگی بویژه کالاهای اساسی است. این رفتار، اگرچه در نگاه اول به عنوان یک استراتژی برای تامین نیازهای ضروری به نظر میرسد، اما در بلندمدت میتواند تبعات منفی به همراه داشته باشد.
خرید بیش از حد و احتکار خانگی که امروز در فروشگاههای بزرگ مرکز شهر و حتی هایپرهای بزرگ چهارگوشه شهر از سوی مردم شهر و صفهای طولانی نمایانگر شدت نگرانی مردم از کمبود کالاها در آینده است
خرید بیش از حد و احتکار خانگی که امروز در فروشگاههای بزرگ مرکز شهر و حتی هایپرهای بزرگ چهار گوشه شهر از سوی مردم شهر و صفهای طولانی نمایانگر شدت نگرانی مردم از کمبود کالاها در آینده است.
بهطوریکه محمد الف یک شهروند ساکن رشت معتقد است: اگر امروز مایحتاج خانواده اش را تهیه نکند با این حجم از حضور مسافران معلوم نیست فردا کالای مورد نیازش در قفسه فروشگاهها موجود باشد.
این اظهار نظر مشترک بسیاری از شهروندان رشتی است که این روزها با گرانی و کمبود برخی اقلام اساسی خانوار مواجه شده اند. هر چند که مسوولان از ذخایر مناسب مواد غذایی در استان خبر میدهند اما تداوم خریدهای هیجانی میتواند باعث اختلال در نظام توزیع کالا، افزایش قیمتها و کمبودهای غیرواقعی را در پیش داشته باشد.
م. ی ساکن تهران که با مهاجرت موقت چند روز اخیر برای تهیه کالاهای اساسی در این شهر مشغول بوده است می گوید: صفوف نانوایی ها طی ۴۸ ساعت گذشته یادآوری سالهای آغازین جنگ تحمیلی ایران – عراق است. بحرانی که با تدبیر استاندار و دستگاههای زیربط به نظر میرسد در حال ساماندهی است. مسئله ای که چنانچه رفع و رجوع نشود می تواند به تنهایی بحرانی را در زندگی روزمره شهروندان بیافزاید که برای عموم مردم کلافهکننده است.
این امر به نوبه خود، فشار مضاعفی بر اقشار آسیبپذیر جامعه وارد کرده و باعث تشدید نابرابریها در آینده نزدیک میشود. بهترین راهکار در شرایط بحرانی، مدیریت صحیح منابع و پرهیز از خریدهای هیجانی است. تا با همدلی و همراهی مردم بتوانیم از این پیچ تاریخی عبور کنیم. چه آنکه، ما به روزهای صلح و آرامش و به ثبات در دوره پرنوسان تحریم و رکود نیازمندیم. روزهایی که در آن، آرامش روحی، صلح و رفاه، جایگزین خشنونت، تفرقه و ناپایداری اقتصادی است.