زمان دقیق پیدایش کتابخانهها، مانند چگونگی پیدایش زبان و خط ناشناخته است. شاید بتوان گفت پیدایش کتابخانه به زمان پیش از آغاز عصر تاریخ برمیگردد، یعنی عصری که نگهداری سوابق نوشته شده، مورد توجه انسان قرار گرفت.
کتابخانه در تعریف قدیمی خود، به مجموعهای از مواد نوشتهدار (مانند: گل، چرم، پوست، پاییروس و انواع کاغذ) گفته میشد که برای استفاده یک فرد و یا افرادی آشنا با نوشتهها در مکانی مرتب شده بود.
دکتر محمد معین در تعریف کتابخانه چنین آورده است: «خانهی کتاب، جای نگهداری کتاب، اعم از آنکه اتاق مانند و جای مسقفی باشد، یا محلی که در آن کتابها را فراهم آورند و با نظم و ترتیب خاصی در قفسهها بچینند.» دهخدا نیز ضمن نقل و قول از محمد معین، تعریف دیگری به آن میافزاید: «جایی که در آن کتابهای خطی و چاپی را آورند و با نظم و ترتیب معینی قرار دهند.»
ایرج افشار از آغاز اسلام تا دوران مشروطیت، کتابخانههای ایران را به چهار دسته تقسیم کرده است: کتابخانهی سلاطین و سلوک، کتابخانهی شاهزادگان و رجال مملکتی، کتابخانهی علما و دانشمندان، کتابخانهی مدارس، مساجد و مزارات.
مدارک و شواهد موجود، نشان از آن دارد که دو هزار سال پیش از میلاد مسیح در ایران آشنایی با خط الفبایی وجود داشته است. فرمانروایان و نخبگان، تجربیات و دانستههای خود را ثبت و ضبط میکردند. ایرانیان در دورهی هخامنشی، نوشتههای خود را بر سنگها میکندند و یا بر لوحههای گلی مینوشتند، سپس آنها را مانند آجر میپختند تا در برابر رطوبت استقامت بیشتری داشته باشد.
ابراهیم پورداوود در «یسنا» آورده است که کتزیاس پزشک اردشیر ساسانی که از ۳۹۸ تا ۴۰۱ پیش از میلاد در دربار این پادشاه بوده و کتاب پرسیکا را دربارهی ایران و سفر خود نوشته است، متذکر شده که کتابش را از روی دفترهای پوستی کتابخانهی پادشاهی اردشیر استنساخ کرده است.
ابن ندیم نیز از کتابخانهی بزرگ دیگری در عهد ساسانیان نام میبرد که در دورهی انوشیروان برای دانشگاه گندیشاپور بنا شده بود. ایرج افشار از آغاز اسلام تا دوران مشروطیت، کتابخانههای ایران را به چهار دسته تقسیم کرده است: کتابخانهی سلاطین و سلوک، کتابخانهی شاهزادگان و رجال مملکتی، کتابخانهی علما و دانشمندان، کتابخانهی مدارس، مساجد و مزارات.
در ایران قدیم، کتابخانه را «خزانه»، «دارالکتب» و «بیت الکتب» نیز میگفتند. از افرادی که در کتابخانههای قدیم کار میکردند، میتوان به خازن (کتابدار) و وراق (کتابساز) اشاره کرد.
کتابخانهی ملی رشت
کتابخانهی ملی رشت یکی از قدیمیترین و معتبرترین کتابخانههای ایران است که در سال ۱۳۰۶ خورشیدی شکل گرفت. از پایهگذاران این کتابخانه، میتوان از محمدعلی تربیت نام برد که آن زمان ریاست معارف گیلان را بر عهده داشت.
در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که واژهی «ملی» در آن زمان بار معنایی متفاوتی نسبت به امروز داشت و به معنی آن بود که مسئولیت اصلی تأسیس و ادارهی آن غیردولتی بوده و یا چیزی است که امروزه بهعنوان «سمن» یا نهادهای غیردولتی یاد میشود.
زندهیاد «جعفرخمامیزاده»، یکی از پژوهشگران و مورخان گیلانی، پیرامون تاریخچهی تاسیس کتابخانهی ملی رشت مینویسد: «خرداد ۱۳۰۴ خورشیدی، جمعیت نشر معارف با ۱۶ نفر کار خود را آغاز کرد. هزینهی اولیه برای تاسیس کتابخانه، ۹۸ هزار تومان بود که در اولین جلسهی جمعیت در منزل «شیخ احمد سیگاری» جمعآوری شد. جمعیت بعدها توانست نظر «سرتیپ فضلالله زاهدی»، فرماندهی قشون گیلان و «دبیرعلائی»، رئیس ادارهی سجل احوال و کفیل بلدیه رشت را نیز جلب کند…»
روزنامهی پرورش که مدیر آن میراحمد مدنی از جنگلیهای سابق بود، در سرمقالهای در بهمنماه ۱۳۰۵ خورشیدی، به تلاش محمدعلی تربیت در آغاز کار اشاره کرده است: «آقای میرزاعلیخان تربیت، گذشته از سوابق مشعشعی که در مشروطیت و آزادی ایران داشته…، بهموجب اطلاعی که بهدست آوردهایم، از بدو ورود به رشت الی اکنون، در صدد تأسیس و افتتاح یک باب کتابخانه و قرائتخانهی عمومی برآمده، چند نفر از جوانان مهذب و علاقمند را برای تهیه و جمعآوری کتب و حفظ و مباشرت آنها انتخاب و در ظرف یک هفته ۲۰۰ جلد کتاب ذیقیمت جمعآوری نموده است».
برای عملی شدن راهاندازی کتابخانه، گروهی از افراد روشنفکر و اهلفرهنگ و دانش برای این منظور انتخاب شدند که عبارت بودند از: حاج سید محمود روحانى (از مجتهدان بزرگ عصر، رییس دادگسترى دوران انقلاب مشروطه و همچنین عضو هیات اتحاد اسلام در قیام جنگل)، شیخ بهاءالدین املشى (از اعضای هیات اتحاد اسلام در قیام جنگل)، شیخ محمدحسن آمن (بازرگان)، محمد على پیربازارى (وزیر دارایى جنگل)، شیخ احمد سیگارى (بازرگان)، على اکبر نهاوندى (بازرگان)، ابراهیم نعمتزاده نامى (بازرگان)، محمد حاتم (رئیس سابق ادارهی نوغان آن دوره)، علىاکبر آصف (کارمند فرهنگ)، تقى راثقى (کارمند فرهنگ)، آقا بزرگ تجلى (کارمند دارایى)، ابراهیم فخرایى (معلم و نویسنده)، سید محمود قائممقامى (کارمند فرهنگ)، میرصالح مظفرزاده (کارمند فرهنگ)، عبدالحسین صادقىنژاد ملقب به امیرمنتخب (مدیر مدرسهی نمرهی یک رشت) و رسول قازانچایى (بازرگان).
زندهیاد «جعفرخمامیزاده»، یکی از پژوهشگران و مورخان گیلانی، پیرامون تاریخچهی تاسیس کتابخانهی ملی رشت مینویسد: «خرداد ۱۳۰۴ خورشیدی، جمعیت نشر معارف با ۱۶ نفر کار خود را آغاز کرد. هزینهی اولیه برای تاسیس کتابخانه، ۹۸ هزار تومان بود که در اولین جلسهی جمعیت در منزل «شیخ احمد سیگاری» جمعآوری شد. جمعیت بعدها توانست نظر «سرتیپ فضلالله زاهدی»، فرماندهی قشون گیلان و «دبیرعلائی»، رئیس ادارهی سجل احوال و کفیل بلدیه رشت را نیز جلب کند…»
این گروه که در آغاز کار شانزده نفر بودند، بعدها به بیست و پنج نفر افزایش یافتند. سرانجام در روز ۱۶ خرداد ۱۳۰۶ خورشیدی، جمعیتى به نام نشر معارف گیلان که هدف عمدهی آنها تشکیل کتابخانهی ملى بود، تأسیس و کمیسیونى براى شروع کار ساختمان کتابخانه تشکیل شد.
شهرداری، زمین مورد نیاز را در اختیار جمعیت نشر معارف گیلان قرار داده و به منظور تسریع در کار احداث ساختمان، مبلغ سه هزارتومان نیز به عنوان هدیه براى احداث کتابخانه پرداخت.
کتابخانهی ملى رشت، ساعت پنج بعدازظهر روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه ۱۳۱۳ خورشیدی، مصادف با جشن هزارهی فردوسی، با حضور فرهنگیان، افراد سرشناس شهر و مدیران ادارات، با طنین موزیک شهرداری افتتاح شد. کتابخانهی ملی رشت، هنگام گشایش ۱۷۵۹ جلد کتاب خطى، چاپى، فارسى، عربى و خارجى داشت که همهی آنها اهدایی اعضای جمعیت و افراد نیکوکار شهر بود. یکى از مغازههاى پایین، اختصاص به قرائتخانهی عمومى یافت تا مردم در ساعات فراغت به طور رایگان در آنجا به خواندن روزنامه و مجله بپردازند.
متاسفانه هفتسال پس از آغاز به کار کتابخانهی ملی رشت، در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی، با هجوم اشغالگران روس کتابخانه تعطیل شد. چراکه روسها، محل کتابخانه را اشغال کردند و در این میان بسیارى از روزنامهها و نشریات مهم هنگام جابهجایی از بین رفت.
متاسفانه هفت سال پس از آغاز به کار کتابخانهی ملی رشت، در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی، با هجوم اشغالگران روس، کتابخانه تعطیل شد. چراکه روسها، محل کتابخانه را اشغال کردند و در این میان بسیارى از روزنامهها و نشریات مهم هنگام جابهجایی از بین رفت.
در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، یعنى بیستسال پس از صدور نخستین سند مالکیت کتابخانه، شهردارى رشت زمینى را که متصل به کتابخانه بود، به کتابخانه واگذار کرد و در سال ۱۳۴۶خورشیدی، زمین بایرى که بعد از احداث خیابان اعلمالهدى، جلوى دروازهی بنا باقى مانده بود، به مالکیت کتابخانه درآمد.
کتابخانهی ملى همواره مورد توجه و بازدید شخصیتهاى علمى و فرهنگی برجستهی ایران، چون: علامه دهخدا، ملک الشعرای بهار، ادیبالسلطنه سمیعى، عباس اقبال آشتیانى و دکتر محمد معین قرار داشت.
محمدعلى پیربازارى، اولین مدیر کتابخانهی ملى رشت بود. او ریاست بیمارستان پورسیناى رشت را نیز که آن هم با همت مردم همین شهر ساخته شده بود، به عهده داشت. بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، کتابخانهی ملی رشت به هیأت مدیره دیگرى واگذار شده و دکتر سرور ایزدى مسئولیت امور کتابخانه را به عهده گرفت. او نیز توانست با توسعهی ساختمان فعلى کتابخانه و با خرید دستگاههاى تهیهی میکروفیلم و دوربین عکاسى، دستگاه نمایش میکروفیلم و مانند آن، تأثیر قابل توجهى در پیشرفت این کتابخانه به جاى گذارد.
لازم به ذکر است که کتابخانهی ملی رشت از نظر حقوقی به جایی وابستگی ندارد و کاملا مستقل است. این کتابخانه به صورت هیأت مدیره که هر پنج سال یکبار از طریق انتخابات برگزیده میشوند، اداره میشود.
امروزه موجودی مخازن این کتابخانه، بیش از ۴۶۵ هزار جلد کتاب بوده و در بخش موزهی آن، نسخ خطی، مرقعات و مخطوطات بسیاری در معرض دید عموم قرار گرفته است.