اشاره
کمی دقت در اخبار خبرگزاریهای گیلان این روزها پر است از نشانههای فعال شدن هرچه بیشتر پدیدههای مختلف حرکات دامنهای یا تودهای در آن. از خبر لغزش شدید در آبادی شیلهوِشت تالش تا لغزش مسیر جیرگوابَر و شیرنساء در لاهیجان گرفته که اخیراً رخ داده است. تکرار و اهمیت این مسئله را حتی در اولین نطق سال ۱۴۰۴ نماینده شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل که در مجلس اعلام کرد که این شهرستانها، ۶۰ نقطه رانشی فعال دارند، میتوان دید.
وقتی نمایندهای از موضوعی در صحن علنی مجلس صحبت به میان میآورد و از شرایط بحرانی آن میگوید بدون شک نشان از اهمیت و شرایط بحرانی آن است. این تنها اخبار منتشر شده رسمی است.
نگاهی به تصاویر گوشهوکنار فضای خبرگزاریهای محلی نشان از رخداد حرکات دامنهای کوچک و بزرگی است که این سو و آن سوی در صفحهها و کانالهای گروههای روستایی استان نمایش داده میشود.
در واقعیت هم وضعیت خیلی بهتر نیست، معمولاً خبرها وقتی منتشر میشوند که منجر به تخریب یا حادثهای شده باشند وگرنه کمی دقت در اطراف شهر و دیار مناطقی که در کوهپایههای شرقیِ کوههای تالش و شمالی رشتهکوه البرز وجود دارند نشانههایی از انواع این پدیدهها از جمله لغزشهای کوچک و جریان مواد چه در کنار ساختمانهای تازهساخت، دیوارهای تفکیک زمینها و باغها و همچنین مجموعه نشستهایی در بسیاری از جادههای آبادیهای به وضوح، نمایان است. انگار در هر گوشه و کنار این سرزمین، زمین زیرپای ما لغزان است و به حرکت درآمده است.
همه اینها در همراهی با اتفاقی که اخیراً در یکی از مناطق اطراف لاهیجان افتاده، انگیزه یک بررسی خلاصه و اعلام یک هشدار در این زمینه بودهاست. اما چه شد که این اتفاق افتاد؟ چرا از گوشهوکنار استان گیلان خبرها و نشانههایی از افزایش فراوانی انواع پدیدهای حرکات دامنهای (تودهای) دیده میشود؟
***
شروع داستان
آبادی سوستانِ لاهیجان، یکی از مناطقی که سالهای نه چندان دور، سال ۱۳۹۵، دچار لغزشی قابلِ توجه شد. این لغزش به ۱۰ واحد مسکونی خسارت عمده وارد کرد و ۳ خانه در مجموع تخریب شد. اثرات این لغزش تا همین امروز بعد از گذشت ۸ سال وجود دارد. خانههای تخریب و جابهجا شده در جاده سوستان به اُطاقوَر که اتفاقاً یکی از مسیرهای گردشگری لاهیجان میباشد قابل مشاهده است.
نکته جالب توجه ایجاد ترکهای فراوان در اواخر زمستان ۱۴۰۳ و بهار ۱۴۰۴در جاده سوستان به اُطاقوَر است که نشان از فعالیت دوباره این منطقه لغزشی دارد و البته ترمیمهای گذرا با آسفالت و بتن به شکل لکهگیری برای زمینی که در حال رفتن است! روستای سوستان یکی از مثالهای شاخص در این مورد است که در اینجا به آن اشاره شد.
بارگزاری پیوسته و ساخت زمین در مناطق روستایی در همراهی به عدم توجه به راهسازی اصولی، این منطقه را در معرض انواع حرکات دامنهای و نشستها قرار داده است
بهخاطرِ اینکه روستای سوستان لاهیجان این روزها از شهرتی زیاد به دلیلِ تالاب و مناطق کوهستانیاش برخوردار است. سالهای نه چندان دور این آبادی بلافصل لاهیجان از شهرتی که اکنون برخوردار است برخوردار نبود. وجود تالاب زیبای سوستان و موقعیت کوهپایهای این آبادی سبب توجه بیش از حد به این آبادی و افزایش قابل توجه قیمت زمین در آن شد.
همین امر، ویلاسازی را در این منطقه به شدت رواج داده است. بارگزاری پیوسته و ساخت زمین در این مناطق در همراهی به عدم توجه به راهسازی اصولی، این منطقه را در معرض انواع حرکات دامنهای و نشستها قرار داده است.
گیلان سرزمین مخاطرهها
حرکات دامنهای در میان دیگر مخاطرات محیطی تاثیرپذیری بیشتری از نقش فعالکننده انسان در مقیاس زمانی کوتاهتر در تحریک به وقوع آن دارد. نه اینکه برای سیل نمیتوان این نقش را قائل شد، ولی اثرگذاری انسان در رخداد این پدیده در مقیاس زمانی مؤثرتر است. جغرافیای طبیعی گیلان یک جغرافیایی خاص است که این جغرافیای خاص دربرگیرنده ترکیبی از مولفههای محیط دریایی، کوهستان و آبوهوایی خاص در یک محیط جغرافیایی کوچک است.
تمام محیطهای پیشگفته، همگی اینها بهعنوانِ منشاء پدیدههای مخاطرات طبیعی هستند. بنابراین درهمقرارگیری این مجموعه در کنار هم، شرایط را برای تنوع مخاطرات طبیعی فراهم کرده است. به همین دلیل است که اگر به آمارهای فراوانی مخاطرات طبیعی استانهای ایران نگاه کنید، گیلان از رتبههای بالای جدول برخوردار است. تنوع گونههای مخاطرات از ویژگیهای استان گیلان در زمینه مخاطرات طبیعی است.
رشتهکوههای جوان البرز، هم وجود پهنه آبی دریای کاسپین و هم آبوهوایی که فقط ۱۲ گونه آبوهوایی در همین استان کوچک دارد خود بیانگر این تنوع هستند و البته شاخصترین مخاطرات آن زلزله، سیل و برفهای سنگین هستند با توجه به میزان خسارات و تلفاتی که به جای میگذارند که میتوان از آن از مثلث بحران نام برد اما انگار این مثلث در حال تبدیل شدن به مربع بحران است حداقل فراوانی رخداد و خسارات حرکات تودهای و دامنهای این مسئله را مشخص میکند.
در آمارهای فراوانی مخاطرات طبیعی استانهای ایران، گیلان از رتبههای بالای جدول برخوردار است. تنوع گونههای مخاطرات از ویژگیهای استان گیلان در زمینه مخاطرات طبیعی است
در این میان شرایط توپوگرافیکی استان گیلان یک ویژگی دارد که به شدت در ایجاد بسیاری از مخاطرات و همچنین تشدید آن مؤثر است. شیب. علیرغم اینکه گیلان بهعنوانِ نمادی از سرزمین جگلهای شناخته میشود با توجه به نقش شیب در تعریف کوهستان، بخش بزرگی از مساحت گیلان بالای ارتفاع ۱۰۰ متر، را میتوان جزء مناطق کوهستانی دانست و اتفاقا همین مناطق جز مناطق پرحادثه استان محسوب میشوند.
چرا زمین زیر پای ما لغزانتر شد؟؟؟
اتفاقی که این روزها شرایط ژئوموفولوژیکی و محیطی گیلان را بهسمتِ افزایش فراوانی و شدت پدیدهها و مخاطرات حرکات تودهای کشانده است به شکل مستقیم با قیمت زمین و تَبی که این روزها اقتصاد گیلان را بهویژه در یک دهه اخیر درگیر خود کرده، ارتباط دارد هرچند نمیتوان مسئله دیگر تغییرات آب و هوایی به شکل واضحتر ناهنجاری بارش و افزایش قابل توجه بارشهای شدید و سنگین استان گیلان غافل بود اما ابر اساس وزندهی و همچنین تاثیر زمانی، مورد اول مؤثرتر است.
اما آنچه محرک اصلی و بیواسطه در این بین است، داستان ساخت و سازهای بیرویه و عملیاتهای عمرانی ناشی از آن، در گوشه و کنار استان است. معاملات زمین به تبع اشتیاق فراوان مردم در ایران به داشتن یا خانههای اصلی یا خانههای دوم (ویلا) در گیلان موتور محرکه آن میباشد. این اشتیاق الزاماً به مردمان برآمده از فلات خشک ایران بر نمیگردد که تنها خشکی را لازمه این اتفاق بدانیم.
بلکه تعداد خانههای دوم میان مردم خود گیلان هم بهاندازه دیگرانی که مثلاً از یزد میآیند کمتر نیست. بنابراین این روند ویلاداری الزماً ریشه در خشکی و تهدیدات زیستمحیطی آن سوی البرز ندارد بلکه ریشه هم در اقتصاد قدرتمند دلالی زمین و نه الزاماً اقتصاد ناشی از ساختوساز، تغییر ذائقه مردم بهویژه افزایش عمق مصرفگرایی از نوع لیبرالیستی در جامعه ایران، عدم توازن رفتار خصوصی مردم با رفتارهای ظاهری در جامعه که ناگزیر، گریز به محیط پنهان خارج از شهر را ایجاب میکند، تغییر ذائقه مردم بهدلیلِ گسترش شهرنشینی و رجوع دوباره به طبیعت و محیط روستا و البته که مسئله رفتاریِ تاریخی و البته ریشهای چشم و همچشمی میتواند باشد.
به هر روی به هر دلیلی، که از حوصله این نوشتار خارج است و البته از تخصص نگارنده. تقاضایی فزاینده در همراهی با این موج و البته نقش پول و کم توجهای عامدانه به قانون، دامنه مسئله را وسعت داده است.
جنگی که این روزها در سطح جامعه به شکل ناپیدا میان سه ضلع مرم بهعنوانِ متقاضی، مردم بهعنوانِ فروشنده و مالک زمین و نهادهای مرتبط با زمین در جریان است را شاید حجم پروندههای تخلفات در ادارت مرتبط و مراجع قضایی بیان کنند.
شرایط توپوگرافیکی استان گیلان یک ویژگی دارد که به شدت در ایجاد بسیاری از مخاطرات و همچنین تشدید آن موثر است
ولی رویه ظاهری این جنگ چندان هم ناپیدا نیست، وجود بنگاههای املاک ملکی به تعداد زیاد در مسیرهای گردشگری، در دورترین روستاها، در کف شهرها، به آناندازه است که نشان از حجم جریان زیرپوستی معاملات میدهد بنابراین تنها پروندههای مفتوحه نماینده این اتفاق نیست.
در این بین شیب یک نقش جدید هم علاوه بر نقش مؤثر در ژئومورفورلوژی و مخاطرات بازی میکند. نقشی که در افزایش قیمت زمین دارد!! زمینهای شیبدار، بر روی دامنه، خطالراس، کوهپایهای و کوهستانی در مجموع منابع ایدهآلی برای این مفهوم هستند. هرچه مرتفعتر، هرچه منظر ابدیتر، قیمت نجومیتر، گاهی هم بیقیمت!
بنابراین اینجا شیب هم از لحاظ اجتماعی و هم از لحاظ زمینشناسی بستر مساعدی برای لغزش ایجاد میکند و ترکیب خطرناک این دو مسئله سبب افزایش مشخص انواع حرکات دامنهای شده و دورنمای تیرهای را برای هم سرمایهگذاریهای انجام شده و هم خسارات و تلفات احتمالی فراهم میکند.
پهنه مناطق کوهپایهای استان در بخش رو به شمال البرز و رو به شرق تالش از آستارا تا چابکسر مهیای این اتفاق است چه به شکل رخدادهایی که در حال وقوع است و دور نیست که خبرهایش از گوشه و کنار به گوش برسد و چه اتفاقاتی که در پیش است و همین اتفاقات پیشرو، دورنمای ترسناکی را نمایان میسازد.
داستان لغزشها این روزها، اما، بخش مهمی از مسیرهای روستایی گیلان را طعمه خود کرده است، امری که هر روزه نه تنها مردم محلی بلکه گردشگران را به شدت بغرنج کرده است. در اینجا هم نقش ساخت و سازهای خانههای دوم خود را نمایان میکند.
بسیاری از راههای فعلی روستاهای گیلان برگرفته از راههای مالرو و قدیمی است که تنها با کمترین اصول مهندسی تبدیل با راه شوسه شده و در دو دهه اخیر با توجه به پیگیریهای انجام شده آسفالت شده است.
محرک اصلی و بیواسطه در زمین لغزش های گیلان، داستان ساخت و سازهای بیرویه و عملیاتهای عمرانی ناشی از آن، در گوشه و کنار استان است
علاوه براین بهویژه در مناطق کوهستانی جنگلی با صدها کیلومتر را جدید در میان خود آبادیها کشیده یا تعریض شده است. حضور پیوسته وساسل نقلیه جهت انتقال مصالح به برای ساخت ویلاها، صدمات زیادی به آسفالتهای کم جان این منطقه وارد آورده و میآورد و ترمیمهایی که بسیار رفع تکلیفی هم هستند تاکنون نتوانسته کمکی بکند.
گیلان سرزمینی است که به دلیل شرایط جغرافیایی درهم تنیده و پیچیده خود، از تعادل ژئومورفولوژیکی و اکولوژیکی مرزی و حساسی برخوردار بوده است. این سرزمین که از کم ارتفاعترین منطقهاش، ۲۶- تا مرتفعترین ۳۷۰۳، ۱۰ کیلومتر بیشتر نیست در دورانی بسر میبرد، که مرزهای تعدالش در حال فروریخته شدن است.
این جغرافیایی پیچیده، رفتار ظریف و مؤثرتری را در مواجهه میطلبد و اگر بالاترین مقام سیاسیاش، استاندار گیلان از شرایط بحرانی فعلی استان نام میبرد، تازه پیرامون مسائل جلگه مرکزی گیلان است.
این تعادل در حال فروپاشی است. و این فروپاشی در حال نمایان شدن، شیلهوِشت، لَلیم، سوستان تنها نوک کوه یخی است که بیرون زده است.
یخی از جنس گِل، از جنس لغزیدن. همه چیز مهیا است. زمین زیر پای ما لغزان است لغزان نه به معنای فقط لغزیدن، به معنای لزارن بودن همه چی، چه داراییهایمان چه خودمان.