عکاسی در سال ۱۸۳۹ م/ ۱۲۸۱ ق، در فرهنگستان علوم فرانسه ثبتِ اختراع و به اطلاع عموم رسید. جالب آن است که در همان سال، هیاتی نظامی از فرانسه عازم ایران شد ولی دوربین عکاسی جزء هدایایی نبود که به شاه تقدیم شد (ذکاء،۱۳۸۴). دوربین عکاسی به عنوان یک ابزار نوین شرقشناسی، در نهایت میبایست توسط قطبهای اصلی استعمار جهانی در میانهی قرن ۱۹ م، یعنی ملکه ویکتوریای انگلیس و تزار نیکلای اول روس که بیشک هر دو بر سر ایران، منابع اقتصادی ایران و همچنین منافع سیاسیشان در منطقه در رقابت بودند، وارد ایران شود. دوربین عکاسی روسها، به عنوان پیشکشی به دربار محمدشاه قاجار، بی آنکه او خود بخواهد، اندکی زودتر از رقیب انگلیسیشان، یعنی در سال ۱۸۴۲م/۱۲۵۷ق توسط دیپلماتی به نام نیکلای پاولوف به ایران رسید.
نخستین عکسبرداریها در ایران توسط هیاتهای نظامی، افسران و معلمان نظامی انجام شد. به علاوه، عکاسانی به دربار، کاخ و نزد شاه ایران، یعنی به نزد بالاترین مقام سیاسی و حکومتی ایران، فرستاده شد. اولین عکسها در آنجا برداشته و اولین عکاسخانه هم در آنجا احداث شد.
در دوران قاجار به ویژه عصر ناصری، تحولات زیادی رخ داد که از آنها میتوان به عنوان نشانههای دوران مدرن یاد کرد. این دوره زمان رویارویی سنت با تجدد است. ارتباط با کشورهای اروپایی و ورود اختراعاتی چون عکاسی به ایران، زمینهساز تحولات بسیاری در فرهنگ و هنر کشور شد. عکاسی که کمتر از سه سال پس از ابداع آن در فرانسه، به ایران راه یافته بود، پس از حدود سه دهه از دربار ناصری خارج شد و در میان سایر اقشار جامعهی آن روز ایران رواج یافت. مطالعهی تاریخ دوران قاجار و تامل در عکسهای آن دوران و مقایسهی آن با آثار نقاشی و دیوارنگاری همزمان، روش روشنگری است که بخشهای تاریکی از این دوره تاریخی را روشن میسازد.
میرزا مهدیخان عکاسی یا میرزا مهدی خان پلکوهی که از او به عنوان عکاس میرزاکوچک نیز یاد میشود، یکی از عکاسان پیشگام در گیلان است که بر اساس اسناد و منابع تاریخی میتوان وی را از بانیان صنعت عکاسی گیلان نامید. او متولد ۱۲۵۱ خورشیدی در رشت و فرزند محمدصادق پلکوهی و اماسلمه بود که در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۲۲ نیز در اثر کهولت سن درگذشت.
اولین بار عکاسی و به طور کلی سینما در ایران از طریق بندرانزلی که راه دریایی به اروپا داشت، وارد شد و قبل از هر شهری در ایران، مردم انزلی و رشت بودند که با سینما و صنعت عکاسی آشنا شدند. عکاسی در دوران قاجار ابتدا به صورت سرگرمی و تفنن به کار میرفت. اما کمکم به علت علاقهی شاه به ثبت وقایع، اهمیت جدیتری یافته و به آن رسید که برای روایت یک اتفاق به جای نوشتن از عکاسی استفاده شد و عکاسی روایتگونه در دوران قاجار شکل گرفت. به این ترتیب عکاسی در انعکاس اتفاقات تاریخی و اجتماعی نقش مهمی ایفا نموده و عکسهای بهجاماندهی بسیاری از مکانهای تاریخی، اشخاص و رویدادهای مختلف گواهی این امر است.
پس از انقلاب مشروطه، عکاسی در ایران و گیلان گسترش یافت و اهمیت و اعتبار آن دوچندان شد و از آنجا که همواره مردم علاقهی زیادی به دیدن تصویر رهبران مشروطه داشتند، عکاسان با عکاسی از سران مشروطه و یاران میرزا کوچکخان جنگلی، اقدام به فروش عکسها و کسب درآمد کردند.
میرزا مهدیخان عکاسی یا میرزا مهدی خان پلکوهی که از او به عنوان عکاس میرزاکوچک نیز یاد میشود، یکی از عکاسان پیشگام در گیلان است که بر اساس اسناد و منابع تاریخی میتوان وی را از بانیان صنعت عکاسی گیلان نامید. او متولد ۱۲۵۱ خورشیدی در رشت و فرزند محمدصادق پلکوهی و اماسلمه بود که در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۲۲ نیز در اثر کهولت سن درگذشت.
یحیی ذکاء دربارهی میرزا مهدیخان مینویسد: «او مردی شریف و از عکاسان قدیمی گیلانی بود که عکسهای فراوانی از رخدادهای جنگل و میرزاکوچکخان و یارانش برداشته که این عکسها در دست خاندانهای گیلانی باقی است».
ایرج افشار نیز در کتاب گنجینهی عکسهای ایران، میرزامهدیخان را تنها عکاسی معرفی میکند که در رشت عکاسخانه داشته است. عکاسخانه و خانهی میرزامهدیخان عکاسی در مقابل مسجد صالحآباد، روبروی دکان مشهدی کاسآقا، دوست باوفا و یکی از یاران میرزاکوچک قرار داشت. آنگونه که کریم کشاورز در کتاب یادگارنامه فخرایی نوشته است، میرزامهدیخان برای یاد گرفتن عکاسی و خریدن دوربین به تفلیس رفته بود. او از دوستان میرزاحسین خان کسمایی (شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه گیلانی) و برادرش محمدخان کسمایی (نقاش برجستهی گیلانی) بود. به گفتهی کشاورز، دوربینی که میرزا مهدیخان از تفلیس خریداری نموده بود در زمانهی خود بسیار دقیق و معروف بوده و لنز ابژکتیو ۱۸ در ۲۴ داشته است.
میرزامهدیخان ظاهری آراسته داشت و از آنجا که سیبیلی چخماخی شبیه به روسها یا فرنگی داشت و دارای فکل بوده و کراوات میزد و ردنگت میپوشید به «مهدی ارس» معروف بود. میرزا مهدیخان عموما در زیر عکسهای چاپشده در عکاسخانهی خود، عنوان «عکاسخانهی میرزامهدیخان» را درج مینمود.
پس از کشتهشدن «مفاخرالممالک» رئیس وقت نظمیهی گیلان، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی، خانهی میرزامهدیخان برای پیداکردن سرنخهایی در ارتباط با جنگلیها تفتیش میشود و وی مدتی به دلیل برداشتن چند شیشه عکس از میرزا کوچک و هوادارانش به اتهام ارتباط با قوای جنگلی تحت استنطاق قرار میگیرد. میرزامهدیخان به دلیل مصلحت، ارتباط با جنگلیها را منکر میشود: «اداره نظمیه رشت، سواد راپرت دایره تامینات به تاریخ ۱۰ دلو [۴ ربیع الثانی] لوئی ئیل ۱۳۳۵ه.ق. مقام محترم ریاست تشکیلات نظمیه رشت و ازلی دام اقباله، حسبالامر مبارک منزل میرزامهدیخان عکاسی که مظنون بود، رفته، تمامی کاغذجات و عکسها و غیره مشارالیه به دست نیامد. مگر آنکه در میان کاغذجاتش مراسلهای بیرون آمد که ردیف دوسیه است به خط و امضای حسینخان کسمایی خطاب به مهدیخان عکاس که مشارالیه را دعوت به یک ملاقات محرمانه مینماید. از این جهت مهدیخان را در تحت استنطاق آورده اظهار داشت که یه هیچ وجه تاکنون مناسباتی با حضرات جنگلیها نداشته و هیچ وقت به جزعکاسی ،شغلی پیشه ننموده و با کسی مراورده نمینماید… در جوف عکسهای مشارالیه سه صفحه عکس میرزاکوچک خان پیدا شد که بعضی ازجنگلیهای دیگر هم عکسشان در ضمن همان شیشههاست، اظهار میدارد مفاخرالممالک مرحوم به او داده بود تا عکس از روی آنها چاپ کند. شیشههای مزبور توقیف دایره تامینات گردید. این است خلاصهی تحقیقاتی که در حق مهدیخان عکاس تا به این تاریخ به عمل آمده، حال هر طور مقتضی میدانید رفتار شود»(فتحالله کشاورز، ۱۳۸۱).
فهرست منابع
- افشار، ایرج (۱۳۸۰)، گنجینهی عکسهای ایران، تهران: نشرفرهنگ ایران.
- ذکاء، یحیی (۱۳۷۶)، تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
- طهماسب پور، محمدرضا (۱۳۸۷)، ناصرالدینشاه عکاس، تهران: انتشارات تاریخ ایران.
- کشاورز، فتحالله (۱۳۸۱)، نهضت جنگل؛ اسناد محرمانه و گزارشها، تهران: سازمان اسناد ملی ایران.
- کشاورز، کریم (۱۳۶۳)، مقاله یادبودها، یادگار نامه فخرایی، تهران: نشر نو.