یک جهان، بدون ایران

149

خبر آنلاین- صلاح الدین خدیو/

نظام جهانی کنونی که ایران از ناراضیان آن است، عمدتا بر مبنای ترجیحات و علایق این کشورها به عنوان قدرت‌های پیروز جنگ دوم جهانی شکل گرفته است. با این استثنا که سه کشور آلمان، ژاپن و ایتالیا از مغلوبان جنگ بودند که با «معجزه‌ی اقتصادی» پس از جنگ‌شان، نه‌تنها در نظم جدید ادغام شدند، بلکه در قله‌ی آن قرار گرفتند.

در حالی که ایران درگیر انتخابات ریاست‌جمهوری است، دیروز رهبران گروه هفت کشور بزرگ صنعتی در جنوب ایتالیا با حضور پاپ عکس یادگاری گرفتند. رهبران ترکیه، هند، برزیل و امارات هم به عنوان مهمان در اجلاس حضور داشتند.

گروه هفت مرکب از آمریکا، بریتانیا، فرانسه، کانادا، آلمان و ژاپن و ایتالیا است. هفت اقتصاد پیش‌رو که دارای نظام سیاسی دمکراتیک‌اند.

باشگاه ثروتمندان، رهبران شمال جهانی، کشورهای متروپل و به اصطلاح زعمای جهان آزاد از دیگر القاب این گروه است. به زبان دیگر این بخشی از جهان است که ایران آن را استکبار جهانی می‌خواند و حدود نیم قرن است برای برانداختن آن شاخ و شانه می‌کشد.

مشت‌هایی که هر از گاه در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها حواله می‌شوند، قرار است به دهان این پریزیدنت‌ها بخورد!

دستور کار اجلاس ایتالیا هوش مصنوعی، جنگ اوکراین، چین و خاورمیانه بود. لابد موضوع ایران هم در لابه‌لای پرونده‌های اوکراین و خاورمیانه مطرح شده است.

نظام جهانی کنونی که ایران از ناراضیان آن است، عمدتا بر مبنای ترجیحات و علایق این کشورها به عنوان قدرت‌های پیروز جنگ دوم جهانی شکل گرفته است. با این اسنثنا که سه کشور آلمان، ژاپن و ایتالیا از مغلوبان جنگ بودند که با «معجزه‌ی اقتصادی» پس از جنگ‌شان، نه‌تنها در نظم جدید ادغام شدند، بلکه در قله‌ی آن قرار گرفتند. استثنای اصلی البته روسیه است.

یکی از قدرت‌های فاتح جنگ دوم جهانی و بنیان‌گذاران نظم بین‌المللی که از همان اوان راه خودش را از سایرین جدا کرد. روسیه‌ی شوروی به مدت نیم قرن درگیر یک رقابت مرگ‌بار تسلیحاتی، ایدئولوژیک و اقتصادی در زمینه‌ی ژئوپولتیک جنگ سرد با غرب گردید. پس از آن‌که در سال ۱۹۹۱ رسما با ایدئولوژی وداع و تصمیم به ادغام سیاسی و اقتصادی در جهان غربی گرفت، گروه هفت به پاس آن پاداشی ویژه به مسکو داد: تبدیل گروه هفت به گروه هشت با هفت به علاوه‌ی یک!

به دلیل عقب‌ماندگی و کوچک بودن اقتصاد روسیه، این امتیاز بیش‌تر یک مشوق سیاسی برای کشوری سرگردان میان هویت غربی و اورآسیایی با تخیل قاره‌ای و سرگشته بین توسعه‌ی اقتصادی و عظمت‌طلبی ناسیونالیستی بود.

یکی از پیامدهای مداخله در اوکراین و پس‌رفت دمکراتیک منظم روسیه در پانزده سال گذشته، اخراج از گروه هفت بود.

چین داستان متفاوت‌تری دارد. این کشور به جای تلاش برای پیوستن به ائتلاف‌های ماهیتا غربی و دمکراسی‌مآب، دنبال تشکیل و تحکیم بدیل‌های آن‌هاست. سازمان‌ها و لیگ‌هایی نظیر شانگهای و بریکس، عمدتا حاصل موازنه‌سازی‌های چینی‌هاست. پکن برخلاف ایران که ناتوان یا بی‌میل از ادغام در اقتصاد جهانی است، با ائتلاف‌ها و شراکت‌های اقتصادی مشکلی ندارد. این کشور صرفا در پی حذف هنجارهای سیاسی و فرهنگی بین‌المللی نظیر دمکراسی و حقوق بشر و گرفتن یک مجوز دائمی برای نظام اقتدارگرای خود است.

از سوی دیگر اجلاس اخیر درست یک هفته پس از انتخابات پارلمانی اروپا برگزار شد که با هراس قدرت گرفتن راست‌های ناسیونالیست همراه بود: متحدان ایدئولوژیک بالقوه‌ی اقتدارگرایی‌های نوین در مسکو و پکن.

انتخاباتی که درست مصادف با هشتادمین سالگرد «روز دی» برگزار شد. در روز یادشده آمریکا، بریتانیا و نیروهای فرانسه آزاد در سواحل نرماندی فرود آمدند تا فرانسه را از اشغال آلمان نازی آزاد و آن را به سکویی برای نجات اروپا تبدیل کنند. می‌توان گفت عملیات نرماندی و ائتلاف آزادکننده‌ی فرانسه، گام اولیه در تشکیل اتحادیه‌ی اروپای کنونی و عبور از ناسیونالیسم جنگ‌افروز بود. شگفتا هشتاد سال پس از آن، هم جنگ و هم ناسیونالیسم و هم قسمی فاشیسم به اروپا بازگشته است. ایده‌هایی که تصور می‌شد برای همیشه مرده‌اند، در قالب‌هایی مشابه گذشته بازگشته و چشم‌اندازهای سیاسی و ژئوپولتیک هراس‌انگیزی ایجاد می‌کنند.

اما در حالی که خاطره‌ی “D- day” تحت الشعاع “E- day” (رای‌گیری الکترونیک پارلمان ایتالیا ) قرار گرفت، اجلاس ایتالیا و تصویب بسه‌ی کمک پنجاه میلیارد دلاری برای اوکراین نشان داد که فرمان و دیوان هنوز در غرب است. چین نهایتا ناچار است مخفیانه و دزدانه از روسیه حمایت کند و ایران به‌تنهایی بار اتهام هم‌سویی با مسکو را به دوش بکشد.

درس‌آموزتر از این، حضور اقتصادهای نوظهور مانند هند و برزیل و ترکیه بود. این سه کشور هم از توبره می‌خورند، هم از آخور! هم در لزوم کسب جایگاه بین‌المللی شایسته‌تر با چین هم‌داستان‌اند و هم به حضور در راهروها و حواشی گروه هفت مفتخر و شادمان‌اند. آن‌ها مانند ایران بابت از دست دادن قرن بیست اندوهگین‌اند و چشم امید به سده‌ی جدید دوخته‌اند، اما مانند ایران همه‌ی تخم‌مرغ‌ها را در سبد شرق نمی‌گذارند.

در انتخابات اخیر نه‌تنها به مسائل بنیادین سیاست خارجی پرداخته نمی‌شود، بلکه گویی در جهانی جدا و خارج از سیاره برگزار می‌شود.

نظرات بسته شده است.