در آستانه سال نو ۱۴۰۴ و تنها دو هفته پس از انتصاب یک سرپرست جدید برای کارخانه چوب و کاغذ ایران، چوکا، خبر انتصاب سرپرستی جدید شوکآور بود.
از اواسط شهریور سال جاری تا این لحظه مجتمع عظیم صنعتی چوکا سه سرپرست به خود دیده است. ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ مصطفی سعیدی به سرپرستی چوکا منصوب شد و ۲۷ اسفند با برکناری وی، محمد هاشمزاده عنوان جدیدترین سرپرست این کارخانه را به نام خود ثبت کرد.
کارخانهای که از کاهش تولید، بدهی بالا و زیان انباشته بیش از رقم سرمایه خود در رنج است و در تنگنا قرار دارد؛ بارها شاهد تجمعات کارگران خود برای حقوق و دستمزد معوقه و مطالباتی چون برکناری سرپرست و اوضاع سوءمدیریتی داخلی بوده است. این تغییرهای پی در پی سکانداری نه تنها نشانه خوبی نیست که به نوعی بازتاب پیچیدهتر شدن وضعیت آن و رنگباختگی ترسیم چشماندازی مثبت میتواند باشد.
وزیر کار، در بازدید ۲۷ آذر از کارخانه چوکا در حضور برخی مسولان از جمله استاندار گیلان و همچنین نماینده مجلس حوزه تالش، رضوانشهر و ماسال برخی از دلایل وضعیت بحرانی کنونی چوکا را « سومدیریت» عنوان کرد و گفت، « چوکا نیاز به فردی متخصص و غیرسیاسی» دارد. در ادامه، وزیر کار استاندار را «مأمور» معرفی یک فرد متخصص جهت سکانداری چوکا ظرف یک ماه آینده کرد.
اما دو ماه بعد از سفر وزیر، اواسط اسفندماه، مصطفی سعیدی عضو هیأت مدیره چوکا از طرف اسدزاده، مدیرعامل تاسیکو( سهامدار عمده)به عنوان سرپرست جدید این مجموعه انتخاب شد. انتصابی که انتقادهای متعددی در سطح رسانه های محلی به دنبال داشت.
برخی از عضویت وی در جناح اصولگرا و سیاسی بودن این چهره گفتند. برخی از سالها عضویت وی در هیأت مدیره چوکا زمانی که این کارخانه همزمان و هر روز بیشتر در بحران فرو میرفت و اعضای هیأت مدیره اقدام قابل تاملی در حل مشکلات چوکا انجام ندادند، سخن گفتند و آن را غیرموجه دانستند.
اما پخش فیلمهای نشست سرپرست جدید با اعضای هیأت مدیره و نماینده کارگری از طریق صفحه رسمی اینستاگرامی چوکا انتقادی جدی و جدید را به میان آورد؛ سعیدی در آن جلسه که به سختی در حال صحبت بود و در برخی موارد از ادای درست واژهها ناکام، ضمن تشکر از حمایت یاسر اسلام دوست نماینده مجلس افزود،« دکتر حق شناس، استاندار گیلان و دوست خوبم! ساعت ۱۱ شب با من تماس گرفت»، و صحبتها نیمه تمام قطع میشد.
همین تصویر کافی بود که ناتوانی مصطفی سعیدی و حدس و گمانهایی از درگیری سرپرست جدید با بیماری یا بیماریهایی به میان آید. در ادامه، شدت انتقادات نسبت به نماینده و استاندار گیلان بعد از انتشار احتمال بیماری جسمی و عدم توانایی سعیدی در مدیریت چنین کارخانه بحرانی افزایش یافت.
نهایتا، دوشنبه ۲۷ اسفند ماه تنها دو هفته بعد از انتصاب سعیدی، روابط عمومی هلدینگ تاسیکو( از سهامداران عمده چوکا)، از مراسم معارفه یک سرپرست دیگر خبر داد و اعلام کرد، «در این مراسم که با حضور دکتر اسدزاده، مدیرعامل محترم هلدینگ تاسیکو و معاونین و مدیران هلدینگ صنایع سلولزی برگزار گردید، محمد هاشمزاده طی حکمی به عنوان سرپرست جدید شرکت صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) منصوب شد.»
با اینکه تاسیکو، هاشمزاده را از مدیران باسابقه دو دهه مدیریت درهلدینگهای متنوع و بزرگ معرفی کرد، اما سوابق چندانی از وی در دسترس عموم قرار ندارد. همچنان دلیل یا دلایل اصلی این تغییر مشخص نیست! و هیچ یک از مسولان شهرستان، استان و خود شرکت شستا، به عنوان سهامدار عمده در خصوص این تحولات پاسخی شفاف ارایه نکردهاند.
اینکه آیا فشار رسانهای موجب این تغییر شد، یا حامیان انتخاب سعیدی از بیماری وی اطلاع کافی نداشتند یا باز عوامل سیاسی دیگری در میان است یا دلیل دیگری! تنها یاسر اسلام دوست در نشست اخیر با فعالان ستاد انتخاباتی خود با بیان اینکه،« ایشان متاسفانه به دلیل مشکلاتی که داشتند که بعدها متوجه شدیم نمیتوانستند این مسئولیت را داشته باشند و عذر ایشان خواسته شد» به نوعی اذعان به دخالت در برکناری و تعیین سرپرستان اخیر چوکا کرد.
بدون تردید، مدیران تاسیکو و شستا، به روشنی از وضعیت بحرانی چوکا آگاهی دارند؛ از زیان انباشته بیش از ۷۶۰۰ میلیارد ریالی، بدهی جاری بیش از ۲۲۰۰ میلیارد ریالی، تعداد ۴۰۰ کارگر مازاد، تا تولید ماهیانه اندک چوکا، بنابراین علت یا عوامل این تغییر پی در پی سرپرست چوکا چه میتواند باشد؟
چرا با وجود آگاهی مسولان از وضعیت کنونی چوکا، اعتصابات و هزینههای سیاسی آن و پتانسیلهای جدی چوکا برای اشتغالزایی در منطقه اوضاع چوکا رو به بهبود نمیرود؟
در حالت خوشبینانه، با وجود عدم دسترسی به سوابق مدیریتی ادعایی منتسب به سرپرست جدید، آیا این تغییر سریع و با توجه به توصیههای اکید دکتر میدری، وزیر کار دولت چهاردم، به نوعی میتواند جدال پشت پرده مابین برخی نیروهای سیاسی و صاحب نفوذ و برخوردار از منافع وضعیت کنونی چوکا ارزیابی شود؟
آنچه که مشخص است، کارخانه چوکا برای برون رفت از وضعیت اسفناک تولید و مالی خود و بهبود مشکلات کارگران علاوه بر توصیههای وزیر کار، مبنی بر انتخاب مدیری «متخصص» و «غیرسیاسی»، به یک مدیریت باثبات با برنامههای میانمدت و بلندمدت نیاز دارد؛ چیزی که نشانهای از آن در حوالی چوکا، همچنان دیده نمیشود.