صدای خاموش معدنچیان، کورههای سرد چلنگری و دمی که لب کوره بازمانده از دمیدن.
نمیدانیم کدامین تند باد حادثه از «کله قندی» و «آسمان کوه» وزیدن گرفت و یک آن طاعون به جان معدنچیان و خانوادههای ساکن در«کهنه ماسوله» افتاد. با کاهش جمعیت معدنچیان، کورههای ذوب آهن به سردی گرایید و ساخت ابزارهای فلزی در ارتفاعات ماسوله روبه زوال نهاد.
اکنون در سایت باستان شناسی «کهنه ماسوله» تلاش این معدنچیان کاوش میشود، باد هنوز از ارتفاعات کله قندی زوزه میکشد و در نخستین روز از اردیبهشت ماه 1404، خنکای برف از قله آسمان کوه از مرتفعترین قله ماسوله در میان دشت میپیچد و سوزی از سرما همراه با آفتاب بهاری به تن میرسد.
لابه لای سنگچین و گودالهای کهنه ماسوله، ردپای رییس هیأت کاوش باستان شناسی ماسوله به جامانده است. سعی باد و باران هم نتوانست دست آوردهای «بهروز همرنگ» را از بین ببرد. باستان شناسی که 23 مهر 1397 و در زمان حفاری در سایت کهنه ماسوله، به راز پنهان و خاموش از بین رفتن معادن آهن ماسوله دست یافت، اما پیش از تکمیل پروژه، در همین سایت جان سپرد و راز خاموش از بین رفتن صنعت آهنگری را با خود به نزد معدنچیان کهنه ماسوله برد.
معدنچیانی که کار با صخرههای سخت را برای استخراج سنگ آهن فراگرفته بودند، همین فنون را برای ساخت شهری در دامنه بهکار بستند و اینچنین شهر پلکانی ماسوله دو قرن بعد از کهنه ماسوله ساخته شد و این شهر زیبا از قرن هفتم هجری همچنان بر دامنه کوه استوار ایستادهاست.
سایت باستان شناسی کهنه ماسوله، محوطه تاریخی است که طی چندمرحله کاوش شده و جزو حریم منظر شهر تاریخی ماسوله است
اکنون دستآوردهای کاوش شده در کهنه ماسوله، فرصت دوبارهای برای رفع نواقص از پرونده ثبت جهانی ماسوله شده است. و ارزیابان یونسکو قرار است؛ شهریور ماه امسال دوباره به ماسوله بیایند و این بار از نزدیک یافتههای باستان شناسی کهنه ماسوله را ارزیابی کنند و اطمینان یابند که شکلگیری شهر تاریخی«ماسوله» به عنوان یکی از سکونتگاههای باستانی و با آن معماری شگرفش، بهخاطر معادن آهن، صنعت فلزکاری و تجارت مصنوعات فلزی بوده که دو قرن پیش از آن در کهنه ماسوله انجام میشده است. این یافتهها قرار است در پرونده ثبت جهانی ماسوله تکمیل شده و آذرماه در شورای جهانی بررسی شود.
هفته پیش برخی از منابع خبری اعلام کردند که ماسوله فرصت ثبت در میراث جهانی را از دست دادهاست. خبری که مدیرکل میراث فرهنگی گیلان آن را رد کرده و تأکید دارد که نواقص پرونده رفع و در آذرماه دوباره این پرونده بررسی میشود و این بار برگ برنده در کهنه ماسوله نهفته است.
به همین مناسبت به دعوت اداره کل میراث فرهنگی گیلان، خبرنگاران در نخستین روز از اردیبهشت از کهنه ماسوله دیدن کردند. از رشت تا شهر تاریخی ماسوله، راه هموار است و در اردیبهشتماه، گویی بهشت بر گیلان فرود آمده. به ماسوله که میرسیم، مینیبوس، با احتیاط جاده خاکی را از جاده قدیم ماسوله -خلخال طی میکند.
کوههای سربه فلک کشیده مشرف به ماسوله هنوز پربرف است. آفتاب تند بهاری آخرین برفها را نیز بر تن خسته زمین میبلعد و آب از شیب تند کوه بر سطح خاکی جاده جاری میشود. جاده پیچ در پیچ با شیبهای تند و جویبارهای فصلی، لغزندهتر میشود. راننده میگوید: تا کهنه ماسوله تنها 8کیلومتر فاصله است ولی بهخاطر وضع جاده، یک ساعت طول میکشد.
لابه لای سنگچین و گودالهای کهنه ماسوله، ردپای رئیس هیات کاوش باستان شناسی ماسوله به جامانده است. سعی باد و باران هم نتوانست دست آوردهای «بهروز همرنگ» را از بین ببرد. باستان شناسی که 23 مهر1397 و در زمان حفاری در سایت کهنه ماسوله، به راز پنهان و خاموش از بین رفتن معادن آهن ماسوله دست یافت
و من از شیشهی مینیبوس، دامنهی کوه را مینگرم که گلهای پامچال به شکوفه نشسته است. انگار بهار تازه به ارتفاع 2 هزار متری از سطح دریا رسیده است. هرچه بالاتر میرویم، خورشید شعلههایش را بیشتر میکند و تازه میفهمم چرا نام قدیم ماسوله «خورتاب خانی» بوده است. جایی که خورشید چنان میتابد که به ظهر نرسیده، گرما، نفسها را به شماره میاندازد. بیدلیل نبود که «جیمز فریزر» (سیاح و نقاش اسکاتلندی 1823 م) در سفرنامهاش مینویسد:« در تابستان گرمای هوا در دهکده غیرقابل تحمل است.»
در کهنه ماسوله پوشش جنگلی تنها در درههای عمیق دیده میشود و مدیرکل میراث فرهنگی گیلان در جمع خبرنگاران میگوید: دلیل کاهش پوشش گیاهی در این منطقه، قطع بیرویه درختان برای استفاده در کارگاههای ذوب سنگ آهن بوده است.
اگرچه مسیر تا سایت باستانشناسی کهنه ماسوله به سختی طی شد، ولی جای خوشحالی است که این جاده جزو حریم منظر ماسوله است و قرار نیست آسفالت شود وگرنه ویلاسازان بر منابع طبیعی ماسوله هجوم میآوردند و همچون ییلاق اولسبلانگاه که درست پشت کوه مشرف به سایت کهنه ماسوله است، دیگر دشت سالم نمیماند.
«رسول فروغی» مدیر پایگاه میراث فرهنگی ماسوله در جمع خبرنگاران توضیح میدهد؛ که این جاده به خلخال و ماسال و جاده دیگری از همین مسیر به زنجان میرود. با شنیدن نام «زنجان»، یاد مرغوبیت چاقوی زنجان میافتم. کسی چه میداند چند چاروادار، آهن استخراج شده از کهنه ماسوله را با اسب و قاطر در جاده مالرو تا زنجان رساندهاند.
ماسوله، زمانی تمامی ابزارهای آهنی گیلان و بعضا استانهای همجوار را تامین میکرد و منابع تاریخی همچون «لویی رابینو»، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، گزارش داده که در زمان فتحعلی شاه قاجار در ماسوله برای توپخانه قشون قجری گلوله توپ میساختند.
رابینو همچنین مینویسد؛ در نزدیکی منجیل و ماسوله و مرز ولایت خلخال که مجاور آن است ذغال سنگ، مس و آهن دیده میشود. واردات از ماسوله به فومن «آرد روغن، اسب، کفش، میخ، داس و تبر است.»
درباره معماری شهر ماسوله نیز مینویسد: «در اینجا جز دهکده ماسوله دهکدهای وجود ندارد و آنهم در ارتفاع 1050 متری و در فاصله 36کیلومتری مغرب فومن قرار گرفته است. ماسوله را از سه طرف کوهستانهایی احاطه کرده و این ناحیه روی شیبی تند که غالبا بهمنهایی از سنگ از آن فرو میریزد واقع شده است.»
فریزر نیز درباره ماسوله چنین نوشته است: «ماسوله یکی از دیدنیترین نقاط است که تاکنون دیده شده و روی دامنهای که در طول یک شیب تقریبا عمودی کوه به سمت مغرب کشیده شده بنا گردیده و مشرف به کوه مشجر و دهشتانگیزی است.»
او گزارش میدهد؛ که ماسوله دو حمام، دو یا سه کاروانسرا برای کاروانها در آنجا دیده و بازاری با چهارصد دکان دارد که بیشتر آنها در زمستان خالی میماند… .
مردم ماسوله اکثر چموشدوز و آهنگرند. در آخر پائیز این مردم به گیلان مخصوصا به دهکدهها و بازارهای شفت و فومن میروند. و نزدیک هفت ماه از سال را در آنجا میگذرانند.
هرچه بالاتر میرویم، خورشید شعلههایش را بیشتر میکند و تازه میفهمم چرا نام قدیم ماسوله «خورتاب خانی» بوده است. جایی که خورشید چنان میتابد که به ظهر نرسیده، گرما، نفسها را به شماره میاندازد
از مردم این سامان شاید فقط 500 نفر تمام سال را در ماسوله میگذرانند و در بین این مردم عدهای بازرگان هستند که مختصر تجارتی با رشت و زنجان دارند… همه جمعیت این ناحیه در حدود 700 خانواده است که 600 خانواده در دهکده ماسوله و بقیه طالش و گالش هستند که در کوهستانها به سر میبرند.
بیشتر آلات آهنی که در دهکدههای گیلان به کار میرود از کارهای صنعتی آهنگران ماسوله است. آلات آهنی ماسوله مانند کارهای دباغی آنجا شهرت دارد. میان مردم بومی گیلان ماسوله به علت داشتن معدن آهنی که در کوره آهنگران نزدیک ییلاق خلیل دشت است دارای شهرت فراوانی دارد.»
«ج. ه. لیدل» نیز که در سال 1308 هجری ماسوله را دیده است، مینویسد: «در معدنی که 12 کیلومتری جنوب ماسوله است رگههای آهن وجود دارد که میگویند از زمانهای بسیار قدیم مورد استخراج قرار گرفته است. به علت قرار گرفتن این رگهها در ارتفاع زیاد جز در فصل تابستان نمیتوانند در آن کار بکنند. کارگران معدن عقیده دارند که این رگهها عمودی است و در حدود 9 متر عمق دارد ولی نمیتوان به گفته آنها اعتمادکرد.
آهن استخراج شده را در شش یا هفته کوره که با ذغال چوب روشن میشود ذوب میکنند. شکل کورهها گنبدی است. که یکی از کورهها در فاصله 6 و نیم کیلومتری شهر قرار دارد و به کار مشغول است. ما به دیدن آن رفتیم. این کوره از داخل 90 سانتیمتر قطر و 1 و نیم متر ارتفاع دارد و آن را با خاک رس و سنگ میسازند. دمهائی که برای کورهها کار گذاشتهاند دستی است.
یکی از قطعات آهن که از کوره خارج شده بود 20 در 15 سانتیمتر ضخامت داشت و میگویند چناچه کوره کار بکند میتواند روزانه در حدود 400 کیلو محصول بدهد. از زمانیکه دهانه معدن با ریزش سنگ مسدود میشود دیگر از آن آهن استخراج نمیشود.»
حرفهی چلنگری یا آهنگری، یکی از صنایع فعال در ماسوله بود که به گفته اهالی ماسوله تا یک دهه پیش، 40 آهنگر داشت و حالا در تمام شهر ماسوله، تنها 2 استادکارآهنگری میبینیم که با وجود سن بالا، افتان و خیزان به کار خود ادامه میدهند.
اکنون در سایت کهنه ماسوله، چند کوره آهنگری از دل خاک بیرون آمده که به گفته فروغی، در کاوشهای باستان شناسی سال گذشته کشف شده است. کورههایی که سنگ آهن را تبدیل به آهن اسفنجی میکرد تا برای ساخت مصنوعات فلزی آماده شود.
فصل جدید کاوش باستانشناسی در کهنه ماسوله در خردادماه با حضور هیات چینی انجام میشود و ارزیابان یونسکو در شهریورماه، حریم و منظر ماسوله را با همراه با کهنه ماسوله بررسی میکنند
مدیر پایگاه ماسوله توضیح میدهد؛ که این کوهها تک مرحلهای تا چند مرحلهای بودند تا آهن زودتر ذوب شود. و یادآور میشود که آب مورد نیاز برای آهن گداخته نیز از چشمههای اطراف تامین میشده است.
و من در لابه لای گودالها، سنگ بارههای زنگ زده را میبینم و به این میاندیشم که از آهن اسفنجی کهنه ماسوله، شمشیرهای برندهای ساختند برای مبارزه با قشون عثمانی در دوره صفوی و گلوله توپ برای جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار.
در عصر معاصر نیز، اگر به خاطرات «یان کولارژ»، تکنسین چک تباری که در سال آخر به جنبش جنگل پیوست، رجوع کنیم، میخوانیم که «حسن خان آلیانی» (یکی از سران اصلی جنبش جنگل و خان فومنات در 2 سال آخر) هم فن استخراج آهن را میدانسته و هم میدانست در کدام ناحیه رگههای آهن یافت میشود. او کارگاه ذوب آهنی در زادگاهش «کیش دره» ساخته بود و یان کولارژ مامور ساخت و تعمیر اسلحه از آهن استخراجی بود.
رسول فروغی که مدیریت میراث فرهنگی شهرستان فومن را نیز برعهده دارد میگوید: خوشبختانه هنوز هم چند صنعتگر در ماسوله داریم که روش ساخت تفنگ سرپر را بلد هستند و چند نمونه از این تفنگهای سرپر را در پایگاه ماسوله موجود داریم.
در محوطه سایت باستان شناسی کهنه ماسوله، مدیر کل میراث فرهنگی هم توضیح میدهد: مردمانی که توانایی کندن صخره را داشتند تا شهر ماسوله را در دل کوه ایجاد کنند، صنعتگران همین کهنه ماسوله بودند. شکل گیری شهر تاریخی ماسوله، مدیون آهنگران و صنعتکارانی بود که خانهشان نزدیک به معادن آهن «کهنه ماسوله» قرار داشت.
نردیک به سایت باستان شناسی کهنه ماسوله، دو تابلو از سوی اداره میراث فرهنگی، نصب شده است؛ بر تابلوی سبزرنگ نوشته شده است: «محوطه تاریخی کهنه ماسوله متعلق به قرن 4 و 5 هجری قمری بوده و به شماره 15666 در تاریخ 25/12/1380 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. این محوطه در حریم منظر بافت تاریخی ماسوله قرار دارد.»
بر تابلو دوم که قهوهای رنگ و جدیدتر است نوشته شده «محوطه کهنه ماسوله درتاریخ 28/3/1385 ثبت ملی شده و جزو حریم منظر ماسوله است که در تاریخ 26/11/1393 مصوبه و ابلاغ شده است.»
از مسولان حاضر، کسی علت این تفاوت در ثبت تاریخ را به درستی توضیح نمیدهد و عجیبتر آنکه در میان توضیحات مدیرکل میراث فرهنگی و مدیر میراث شهرستان فومن نیز اختلاف است که چند فصل کاوش باستان شناسی در کهنه ماسوله صورت گرفته. 4 فصل کاوش صورت گرفته باشد یا 6 فصل، از سال 80 کهنه ماسوله ثبت شده باشد یا 5 سال بعد، همین محوطه کاوش شده، برگ برنده ثبت جهانی ماسوله خواهد بود.
و قرار است کاوش جدیدی در خردادماه در اطراف سایت اصلی کهنه ماسوله هم انجام شود. اما این بار یک هیأت چینی باستان شناسان گسیل شده از وزارت میراث فرهنگی را همراهی خواهند کرد. این را مدیرکل میراث فرهنگی گیلان میگوید و توضیح میدهد:
«با مجوز وزارت میراث فرهنگی و تامین اعتبار آن، فصل جدید کاوش باستانشناسی در کهنه ماسوله، در خرداد ماه امسال و با ورود هیأت باستانشناسی چینی، آغاز میشود و ارزیابان یونسکو نیز برای بررسی مستندات تاریخی کهنه ماسوله و ارزیابی منظر فرهنگی ماسوله، در شهریورماه امسال از سایتهای باستانشناسی کهنه ماسوله بازدید خواهند کرد. و با رفع نواقص پرونده ثبت جهانی ماسوله و تکمیل پرونده با تأکید بر حفظ حریم و منظر کهنه ماسوله، امیدواریم شهرتاریخی ماسوله ثبت جهانی شود.»