ورود بالغ بر ۱۵ میلیون نفر به نوار ساحلی خزر طی جنگ ۱۲ روزه. این آماریست که وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گزارشی به خبرنگاران داده است.
نوع سفر با توجه به اینکه با چه هدفی شکل میگیرد تعریف میشود با این اوصاف ما انواع سفر در حوزه فرهنگ و طبیعت را داریم که با توجه به نوع هدف شکل گرفتهاند و هر کدام با توجه به مدیریت مقصد دارای ارز آوری و سود آوری برای جامعه میزبان محسوب میشوند. اما در روزهای جنگی گذشته ما شاهد شکلی از سفر بودیم که به اجبار و در شرایط بحرانی جنگ شکل گرفت. شرایطی که بسیاری از مردم شرایط مالی برای سفر را نداشتند و اگر هم داشتند بدلیل وضعیت مجهول سیاسی و اقتصادی در حالت مدیریت هزینهها به سر میبردند.
این اتفاق در شرایطی رخ داد که غرب؛ جنوب و مرکز ایران در شرایط بحرانی جنگ قرار داشت و ناامنی جایگزین امنیت شده بود. بسیاری از مردم شمال کشور داوطلبانه پذیرای مهمان نوازی از مسافران مناطق جنگی شدند و در این بین بسیاری از اماکن اقامتی استان با اعمال تخفیف ۲۰- ۳۰ و ۵۰ درصدی حتی برخی هم رایگان، جهت تسهیل اقامت مسافران مشارکت کردند. در این روزها بسیاری از بومگردیها و خانه مسافرها با همدلی و رضایت کامل شرایط رایگان برای مسافران جنگی که شرایط پرداخت هزینه در این شرایط را نداشتند نیز پذیرش کردند. این در شرایطی بود که جادهها بهسمت شمال بشدت شلوغ بود و مسافران حتی بالای ۱۵ ساعت در ترافیک مانده بودند. از طرفی بحران کمبود بنزین مشکل دیگری بود که سبب شد بسیاری از افراد قادر به خروج از مناطق بحرانی نبودند.
قاعدتا در ایام اوج سفر ما شاهد تشکیل ستاد سفر برای مدیرت بحران و مقصد هستیم اما این شرایط به قدری ناگهانی و بدون هیچگونه پیشبینی قبلی بوده که جمعیت استان از دو میلیون و هشتصد هزار نفر به بیش از دو برابر افزایش یافت؛ چنانکه مطابق آمارها در طی تنها ۱۲ روز حدود سه میلیون و ششصد هزار هموطن از اقصی نقاط کشور وارد گیلان شدند. و این موضوع نیازمند تامین نیازهای اولیه مهمانان بوده. اسکان خوراک و تامین نیازهای اولیه. در این میان از ظرفیت مدارس، و اماکن هلال احمر نیز برای اسکان، بهره برده شد تا کسی بر زمین نماند.
افزایش جمعیت در شرایط بحرانی که استرس و اضطراب رفتار حاکم بر جامعه محسوب میشود یعنی افزایش مصرف اقلام خوراکی مثل نان و مواد غذایی افزایش مصرف بنزین افزایش مصرف دارو و اقلام پزشکی، مدیریت شبکه آب و برق و گاز؛ افزایش ساعت کاری بخشهای خدماتی…. که همه نیازمند مدیریت بحران از سوی مدیران و جامعه میزبان است.
و این شرایط در حالی بود که گیلان نیز بعد از چند روز مورد حمله قرار گرفت و شرایط اضطراری اعلام شد. و در این شرایط بسیاری از مسافران به سمت مازندران کوچ کردند. طبق آمارهای اعلام شده از سوی جامعه هتلداران استان گیلان با وجود سرازیر شدن جمعیت بالا به داخل استان ظرفیت هتلها کامل پر نشده بود که این سوال را پیش میآورد که این مسافران کجا اسکان داشتند. باید خاطر نشان کرد با توجه به اینکه شرایط جنگی بوده بسیاری از مسافران در خانههای اقوام و دوستان خود اسکان یافتند و تعدادی هم مهاجرینی بودند که در گیلان دارای ویلا و خانه شخصی هستند.
با توجه به اینکه ما در این روزها شاهد همدلی و وحدت مردم بودیم و برای همه ما یک هدف وجود داشت آن هم، وطن و هموطن بود. بسیاری از اماکن اقامتی کنسلی مهمانان را بدون دریافت جریمه پرداخت کردند. و بسیاری از هتلها و اماکن اقامتی با تخفیف بالا امکانات در اختیار مسافران قرار دادند و این درحالی بود که سایر بخشها در استان گیلان در حین دادن خدمات به مسافران درآمدهای خود را داشتند اما خدمات گردشگری استان به ویژه در بخش اقامتی یکی از بخشهایی بود که بدون در نظر گرفتن سود و درآمد در این روزها همراهی بسیار بالایی داشتند. ولی باید این موضوع را در نظر گرفت که اگر درگذشته عاملی مثل آلودگی، شلوغی، کم آبی دلیلی برای مهاجرت از شهرهای بزرگ به سمت شمال بوده این روزها ناامنی نیز به این موضوع اضافه شده و انگیزه برای مهاجرت به استانهای شمالی که فاصله زمانی کمی با پایتخت دارد بالا خواهد رفت. یادمان باشد که این موضوع نیازمند مدیریت مدیران و جامعه میزبان در کنار هم میباشد. و به تنهایی قابل بررسی نیست با توجه به اینکه در حال حاضر هم روزهای پایانی هفته بدلیل حجم زیاد گردشگر امکان تردد برای بومیها و استفاده از امکانات تفریحی سخت شده و حتی بسیاری از آژانسهای بومی بخاطر شلوغی پایان هفته مجبور به اجرای سفر در اوایل هفته هستند. در کنار همه اینها موضوع مدیریت زباله و پسماند به تنهایی مسیله مهمی است که از آن بعنوان معضل میتوان یاد کرد. بررسی سطح نارضایتی جامعه میزبان از حضور گردشگر از موارد بسیار مهمی است که باید بررسی شود تا در آینده بتوان مدیریت درستی را اعمال نمود.