به بهانه نشست خبری استاندار و پرسش های بی پاسخ خبرنگاران؛
استاندار،سرنشینان کشتی و دریای مواج اقتصاد
نشست خبری روز گذشته استاندار گیلان تقریبا یک ماه واندی پس از روز خبرنگار در حالی برگزار شد که باز هم همانند دیگر نشستهای استاندار، با انبوهی از پرسشهای بی پاسخ پایان یافت.
نگفته پیداست که در گیلان به دلیل رتبه بالای کشوری از حیث کمیت تعداد رسانههای مکتوب و مجازی و تعدد کثیری از روزنامه نگاران و خبرنگاران روزنامه ها، مجلات، صفحات اینستاگرامی و گروههای تلگرامی؛ همواره نشستهای خبری مقامات عالی استان با حضور بیش از ۱۰۰ خبرنگار برگزار میشود.
مسالهای که اکنون دیگر به یک آسیب اجتماعی – اقتصادی در رسانههای گیلان بدل شده و مانع از پاسخگویی کامل و جامع مقام عالی دولت در استان به پرسشهای ضروری و حیاتی کارشناسان خبری تبدیل شده است.
پرسشهایی که همواره اذهان رسانههای حرفهای و تخصصی را بهعنوان نمایندگان افکار عمومی درگیر کرده و متأسفانه این مهم در هر نشست خبری موجب شده بسیاری از دغدغهها در هالهای از ابهام باقی بماند.
طبق روال همه نشستهای خبری، روز گذشته نیز، استاندار ابتدا به بیان دستاوردهای ۱۲ ماه گذشته خود در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پرداخت. عملکردی که برنامهریزی و کلنگ آغاز آن از سوی بخش خصوصی، نهادهای عمومی و خیرین دلسوز، حتی پیش از حضور مدیریتی وی در مقام عالی استان به زمین زده شد اما افتخار افتتاح آن بهنام دولت مطبوع وی به ثبت رسید.
روز گذشته نیز انتظار این بود بنا به سابقه و پیشینه مدیریتی ایشان در پستهای متعدد کشوری و استانی، ایشان با رویکرد مدبرانه و عالمانه به دغدغههای واقعی استان بپردازد و گرههای ذهنی حاضران و در نتیجه افکار عمومی را بگشاید. با اینهمه، حق شناس پیش از آنکه به برنامه ها، اقدامات و دستاوردهای توسعهای خود در گیلان اشاره کند اغلب از پاسخ به پرسشهای خبرنگاران با معادله سوال از سوال عبور میکرد. بنحوی که در این کنفرانس، تکلیف برخی از معضلات حیاتی استان را با پاسخهای کلیشهای پاسخ داد که چندان مورد توجه رسانههای مطالبه گر واقع نشد.
در یک مورد، او در حالی برای حل معضل پسماند دست یاری از مردم و رسانهها دراز کرد که خود از فرصت حضور یک روزه پزشکیان در رشت برای ترسیم واقعی معضل محیطزیستی در لندفیل سراوان بهره نبرد و پزشکیان را در مراسم ختم مادر یکی از نمایندگان استان همراهی کرد. فرصتی که به راحتی از کف رفت و به فرصتسوزی مبدل شد. شاید او ترجیح داد با حضور و همراهی پزشکیان در این مجلس ختم، توکنهای سیاسی خود را برای آینده نسوزاند.
در مورد دیگر استاندار حتی از اعلام نام بانکهای عامل استان که به نسبت سپرده هایشان از ارایه وام به مردم هم امتناع کرد و صرفا با کلی گویی همیشگی از آن عبور کرد.
چنانچه در پاسخ به سوال مرور درباره موضع استاندار در احداث جاده غیرقانونی مسیر جنگلهای هیرکانی شفت و تخلف فرماندار نیز به بیان جمله «در دست بررسی اداریست» اکتفا کرد.
او حتی شتابزده از برخی پرسشهای محیطزیستی حاضران عبور کرد؛ بودجه احیای تالاب انزلی و مطالبه حق آبه واقعی سپیدرود از استانهای بالادستی از جمله موضوعاتی بودند که ایشان چندان روی آنها مکثی نکرد و بی پاسخ رها کرد. او تنها به حفظ جایگاه حقوقی حق آبه اکتفا کرد اما به چند و چون معادله اداری و عملیاتی این حق اشارهای نکرد.
حق شناس حتی در پاسخ به معضل ترافیک چند کیلومتری مسیر منجیل ـ رودبار و منطقه سراوان در روزهای تعطیل و قفل شدگی خطوط جاده ای نیز به یک مغلطه نمایشی روی آورد و بی آنکه اشارهای به ادامه تکمیل و احیانا مرمت و بازگشت آزاد راه در مسیر رودبار و سایر محورهای برون شهری پرترافیک، تردد آرام خودروها در روزهای تعطیل، تامین نان، مایحتاج عمومی و سوخت کافی را نشانه تدبیر مدیریتی خود در استان بیان کرد.
مع الاسف، آنچه که میبایست بهعنوان محتوای خبری از این نشست در خروجی رسانههای محلی قرار میگرفت، کمتر قرابت و تناسبی با گزارش واقعی عملکرد استان طی دوره مدیریتی او داشت و بیشتر به آمال و آرزوهایی اشاره داشت که بعضا شاید هیچگاه در گیلان محقق نشود.
شاید اشاره پایانی او به این عبارت تاریخی که «همه سوار یک کشتی شده ایم و یک سرنوشت» را رقم خواهیم زد، بیش از آنکه اشارهای به وضعیت بحرانی کشتی نشستگان داشته باشد، بیشتر به دریای مواج و طوفانی اقتصاد این سالها و نقش خطیر کاپیتان آن داشته است و البته دست حمایتی که به سوی بخش خصوصی میبایست در شرایط اضطرار دراز کند.