در سال ۱۳۳۷، سازمان چای برای کنترل واردات در جهت حمایت از تولید داخلی تاسیس و تا سال ۱۳۴۷ عملکرد بسیار مثبت و قابلقبولی داشت. از سال ۱۳۴۸ با توجه به رشد شرایط اقتصادی سایر کشت و صنایع که در رقابت بازار آزاد بودند، متأسفانه چای تحت شرایط نظارت مستقیم دولت از پویایی آن کاسته شد.
بعدها، از فردای پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۹ و در شرایط جنگی سازمان چای بهصورت غیرقانونی کلیه تولید، فرآوری و توزیع چای را در انحصار خود در آورد و این انحصار موجب کاهش رسیدگی به خاک، بوته، فرآوری و پویایی در بستهبندی چای ایرانی شد. دولت بودجه سازمان چای از محل دریافت ارز دولتی را برای واردات و فروش آن به قیمت بالاتر در نظر گرفت و سازمان از محل واردات هم بهصورت قانونی و هم از ارتباط در معامله چای خارجی بهصورت پورسانت غیرقانونی سود میبرد.
بنابراین سازوکار واردات و فروش چای خارجی برای سازمان چای همراه با منافع بوده و تولید چای داخلی ضررده شد، در این شرایط معلوم است چه بر سر تولید داخلی آمد، پس از جنگ در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، سازمان چای از وزارت بازرگانی به وزارت کشاورزی انتقال یافت، این وزارتخانه با پرداخت وام، تسهیلات و افزایش قیمت برگ سبز چای حمایت بسیار قابلتوجهی به تولیدکنندگان چای کرد. البته بدون توجه به تولید چای، یعنی با حمایت از تولیدکنندگان موجب افزایش سطح زیرکشت و تاسیس کارخانههای جدید چایسازی شد. ولی بودجه سازمان چای کماکان از محل واردات و تسهیلات بانکی تامین و هیچگونه توجهای به مصرف و فروش چای داخلی نشد و چای ایرانی فروش نرفته کلیه انبارهای سازمان چای و انبارهای استیجاری را پر کرد تا جاییکه در سال ۱۳۷۸ سازمان قادر به جمع آوری چای داخلی نبود.
از سال ۱۳۷۹ تولید چای ایرانی بهظاهر به بخش خصوصی واگذار شد و همچنان تولیگری سازمان چای ادامه پیدا کرد و همچنان بازار مصرف چای در اختیار واردکنندگان بود، این طرح که به (طرح اصلاح ساختار تشکیلاتی کشت، صنعت و بازرگانی چای ایرانی بود) معروف بود، هیچگونه ساختار تشکیلاتی در پی نداشت و در سال ۱۳۸۲ با شکست مواجه شده و در سال ۱۳۸۳ مقرر شد که در ازای پرداخت هر هکتار ۷۰۰ هزار تومان به کشاورزان چایکار سازمان چای برگ سبز چای را خریداری نکند، در نتیجه در این سال بیش از دو، سوم باغات چای از تولید خارج شدند، در نتیجه این عملکرد نادرست و ایجاد تشنج اجتماعی از سال ۱۳۸۴ خرید برگ سبز چای به سازمان تعاون روستایی واگذار شد، تا سال ۱۳۸۸ ابن سازمان هم با دریافت چای خشک و فروش آن به قیمت بسیار نازل بیشتر موجب تخریب بازار مصرف چای داخلی شد، از سال ۱۳۸۹ سازمان چای با ساختار جدید بهعنوان زیر مجموعه معاونت باغبانی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی استان شروع به کار کرد و در مقابل خرید برگ سبز به خریداران چای تولیدی کارخانه داران امتیاز واردات چای خارجی داد، این روش موجب فروش چای خشک به واردکنندگان و صدور امتیاز واردات به آنها و در نتیجه فروش چای ایرانی به قیمت نازل شد.
چنانچه شرح داده شد از سال ۱۳۴۷ متأسفانه سازمان چای هر اقدامی که کرد در جهت تخریب بازار فروش براساس جلب نظر مصرفکنندگان بوده و هیچگونه اقدام مؤثری برای جلب و افزایش و رونق بازار چای ایرانی با توجه به قیمت تمامشده براساس توجیه اقتصادی تولید چای ایرانی نداشته است و بهنظر من عملکرد سازمان چای از نظر رونق اقتصاد چای قابلدفاع نیست.
و در نتیجه میتوان این جمعبندی را داشت که پیش از انقلاب سازمان چای یک بنگاه درآمدزا برای دولت بود ولی پس از انقلاب در تمام دولتها بودجههای کلان در اختیار سازمان چای قرار میگرفت اما با اینحال، در تمام دوران هم کشاورزان، هم کارخانه داران، هم مصرف کنندگان ناراضی بودند و هیچ خروجی قابلقبولی حاصل نشد.
* رئیس اسبق هیأتمدیره و مدیر اجرایی سندیکای کارخانجات چای شمال