معماری، صحنهای برای حافظه جمعی
نوشته «کف» با ساختاری متشکل از سیزده پرده و یک پایان، به بازنمایی حافظه جمعی و فروپاشی تدریجی فضاهای زیست در ایران معاصر میپردازد. متن با بهرهگیری از صحنههای نمایشی و نشانههای معماری، از نفتخانهها و مساجد تا ویلاها، جادهها، رودخانهها و میدانهای شهری، بستری میسازد که در آن بحران اجتماعی، محیطزیستی و فرهنگی به تصویر کشیده میشود.
این متن با رویکردی بینرشتهای، پیوند میان نمایشنامه، معماری و مطالعات شهری را بررسی میکند. از یکسو، معماری در «کف» نه صرفا بهعنوان پسزمینه، بلکه بهمثابه کنشگر اصلی روایت…