«بیاعتمادی» پُلی برای «قانونگریزی»
شاید از زمانی که افلاطون منطق حاکمان آرمانشهرش را برتر از قانون و عدالت میپنداشت، هیچ یک از معاصرانش فکر نمیکردند که انسان تا قرنها بعد در تکاپوی قانون، آب در هاون بکوبد.
تعاریف مختلفی برای قانون ارایه شده است و به سادگی نمیتوان آن را در چند بخش یا چند پاراگراف خلاصه کرد. شاید سادهترین تعریف قانون این باشد: «مجموعهای از هنجارها که به منظور توازن اخلاقی جامعه تدوین شدهاند و علاوه بر اینکه مورد پذیرش بخش اعظم یک نظام اجتماعی هستند، همه در برابر اجرای آن موظفند و در صورت سر باز زدن مجازات خواهند شد.»
اما چه میشود که…