آبان، بی‌آبان، بیابان…!

0 204

نیما فریدمجتهدی/ سمانه نگاه

چند سالی است که رکوردهای آب‌‌وهوایی در کشورمان در حال شکسته شدن است. هر ماه و هر سال، شاهد ثبت رکوردهای دمایی و بارشی جدید هستیم. گرما و کم‌بارشی ماه آبان امسال و از قضا یک دهه اخیر بر کسی پوشیده نیست. مسئله‌ای که دقیقاً منتج از شرایط تغییر آب‌وهوا است. یعنی افزایش نوسان و تغییرپذیری دما و بارش در رژیم بارشی استان اتفاق افتاده‌است. هرچند که ظاهرا گرمایش هوا هم امری معمول در پاییز و زمستان‌های گیلان شده‌است.

 با ‌این‌حال آبان امسال یکی از خشک‌ترین آبان‌های تاریخ گیلان بود و کاهش بارش در آن قابلِ توجه بود. مثالی در ادبیات فارسی ایران وجود دارد که می‌گوید جوجه را آخر پاییز می‌شمارند. اتفاقاً پاییز مهم است به‌ویژه برای کشاورزی. در آب‌وهوای ایران، پاییز و زمستان نقش کلیدی در رفتار سالانه ما دارد.‌ سرما و بارش این دو فصل، بقای ما را در گرمای فصل گرم تضمین می‌کند و هر اتفاقی ناگواری آب و هوایی که برای فصل سرد ما بیافتد؛ سال سخت پیش رو را نوید می‌دهد.

اتفاقاً به همین دلیل است که اصطلاحاتی چون سال زراعی و آبی در علوم کشاورزی و آب رواج دارد. ما در دوره پاییز و زمستان‌های بهارگونه هستیم. پاییز و زمستان‌ها‌ی گرم با نوسان شدید در الگوی زمانی بارش، تغییر در نوع بارش و افزایش بیشتر بارش‌های مایع و همچنین، خشکی، خشکی و خشکی.

 و البته مشکل آنجاست که هرچه قدر آب‌وهوا تغییر کرده است ما و رسم و نحوه زندگی‌مان تغییری نکرده است. آبان امسال، می‌توان آزمونی باشد برای دورانی که می‌خواهیم به آن پا بگذاریم. بنابراین، خیلی خوب خواهد بود، فارغ از هر تعارفی، خردمندانه برای روزهای سخت پیش‌رو فکری کنیم و تصمیم بگیریم. فارغ از نمایش، شعار و سحطی‌نگری.

چرا آبان، آبان نمونه‌ای بسیار مهم برای اتفاقاتی است که در آینده استان گیلان خواهد افتاد، آزمونی برای تجربه، برای زیستن در شرایط پیش رو؛ که تمامی شواهد نشان از بهنجار نبودن آن دارد. مطابق آمار، آبان، پُربارش‌ترین ماه در رژیم ماهانه بارش در جلگه مرکزی است. بنابراین آبان را می‌توان یک شاخص آب‌وهوایی مناسب برای سنجش شرایط بارشی در استان گیلان، تحت تاثیر شرایط گرمایش جهانی و تغییر آب‌وهوا دانست. علاوه‌براین، آبان به یک دلیل دیگر نیز ماهی مهم در آب‌وهوای استان گیلان است. آبان به‌طورکلی نماد شروع فصل سرد سال در گیلان است. اولین بارش‌های قابلِ توجه برف در مناطق کوهستانی البرز و تالش در آبان صورت می‌پذیرد. اما آبانِ امسال، گرم بود و این گرمی را هرکسی که در استان بود تجربه کرد. اگر ساکن یا بومی استان گیلان باشید بدون شک، میتواند این مسئله را تأیید کنید.

 اما آمار هم گواه این مسئله است. آبان امسال رکوردی جدید شکسته شد، رکورد قریب ۷۰ ساله دمای آبان ماه گیلان، آن هم با اختلافی ۵/۴ درجه سلسیوسی. این رکورد با اختلاف فاحشی که از خود به جای گذاشت تفاوت مشخص با رکوردها و گرمایش‌های مستمری بود که حداقل در یک دهه اخیر به جای گذاشته بود. در ده سال اخیر، ما ۵ آبان گرم را تجربه کرده‌ایم. نکته حائز اهمیت، رکورد بالاترین دمای کمینه در طی دوره ۶۳ ساله بوده است. آبان ۱۴۰۲ با ثبت رکورد دمای کمینه ۲/۱۰ درجه سلسیوس، بالاترین رقم دمای کمینه در دوره آماری را ثبت کرده است.

این اتفاق در دیگر پارامترهای دمایی هم افتاده است، ثبت بالاترین میانگین دمای بیشینه با رقم ۲/۲۴ درجه سلسیوس و ثبت بالاترین دمای میانگین دمای کمینه با رقم ۸/۱۳ درجه سلسیوس. از هر سوی نگاه می‌کنید امسال استان گیلان در رقابتی تناتنگ با جهان، پاییزی گرمی را شروع کرد. گویی پیام دبیرکل سازمان ملل متحد و اشاره با آغاز دوره جوشش جهانی به جای گرمایش جهانی خیلی زود تعبیر شد.

مطالعه رفتار بارش در طی ۶۳ اخیر نشان می‌دهد که آبان امسال دومین ماهِ خشک در آبان‌ ماه‌های ۳۰ سال اخیر و سومین ماه خشک در طی دوره ۶۳ ساله بوده است. علاوه‌براین، لازم به ذکر است که دو مورد از قابل‌توجه‌ترین کاهش بارش‌های آبان در استان گیلان یعنی رتبه اول و سوم دوره آماری تنها در ده سال اخیر اتفاق افتاده است. طی یک دهه اخیر در ماه آبان، حداقل ۶ بار شاهد ناهنهجاری منفی یا همان کاهش بارش در استان گیلان بوده‌ایم این رقم قابل توجه است. یعنی در طی ده سال اخیر، در پربارش‌ترین ماه سال، تنها ۴ بار بارش بالاتر از نرمال بوده است.

نمودار دمای استان در آبان ۱۴۰۲ یک نکته مهم را یادآوری می‌کند آن هم این است که هنوز ابعاد زیادی از مسئله گرمایش جهانی و تغییرآب‌وهوا آشکار نشده‌است. خوش‌بینی و اعتماد به پیش‌بینی‌ها و سناریوهای منتشر شده توسط نهادهای بین‌المللی حتی در حالت بدبینانه آن شاید از اتفاقاتی که ما برای جهان رقم زده‌ایم و جهان بعد از این برای ما پیش خواهد آورد، متفاوت باشد. ما اما حتی برای سناریوهای مثبت نیز آماده نیستیم.

شاید زمانی باور کنیم دردی که به جان مان افتاده سرطانیست که درست است که به وجودش آگاهیم ولی آن را بی درمان رها کرده‌ایم. اما یادمان رفته، برای آن بیماری هم شانسی برای درمان است چنین بی‌عملی راهکار نیست…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.