بحران آبی در مرز فاجعه؛

آیا باید منتظر تنش‌های بزرگ‌تر بر سر آب در ایران بود؟

0 15

اقتصاد 24- بحرانی که کشاورزان اصفهانی را راهی میدان مناقشه کرده و در نهایت آب یزد را قطع کرد و بحران آبی در کویر ایران را تبدیل به یک بحران ملی کرد می‌تواند چنان گسترده شود که امنیت غذایی کل ایران را تحت تاثیر قرار دهد. امنیتی که شاید از کمترین تبعات آن اعتراضات گسترده‌تر و بحران‌های بزرگ‌تر اجتماعی، نابودی کشاورزی ایران و حتی خالی شدن بیشتر کشور از سکنه خواهد بود.

 

آخرین روز‌های اسفند سالی که گذشت با اخبار ناگوار و تصاویر هراس انگیز از سد‌های خالی ایران همراه بود؛ تصاویری که نشان می‌داد بحران بیخ گوش پایتخت رسیده و حتی پیش از رسیدن به تابستان نیز تهران با فاجعه آبی مواجه است. تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های داخلی ایران از خشک شدن بخش بزرگی از سد کرج، موجی از نگرانی را نسبت به چگونگی تامین آب شرب تهران در ماه‌های آینده ایجاد کرد و حتی بسیاری این تصاویر تکان‌دهنده را با چند دهه گذشته یعنی زمانی که سد کرج از پر آب‌ترین سد‌های ایران بود مقایسه کرده و انگشت اتهام را به سمت سیاست‌های غلط در زمینه مدیریت منابع آبی نشانه گرفتند.

 

اما این تمام ماجرا نبود چرا که مشخص بود باید به زودی منتظر فاجعه بزرگ آبی در منطقه مرکزی و کویر ایران بود، جایی که دستکم چندین استان از جمله فارس، اصفهان، یزد، کرمان و … را به طور جدی درگیر خواهد کرد. این پیش بینی، اما ابدا دور از ذهن نبود وقتی که آب یزد نه تنها قطع شد که حتی این بحران چنان گسترده شد که در نهایت برای روز‌های ۱۶ و ۱۷ فرودین نیز کل استان درگیر تعطیلی شد.

 

بحران آبی و راهکار‌هایی که نیست

در همین شرایط بود که علی شریعت، دبیر کل فدراسیون صنعت آب، در گفت‌وگویی با انتخاب در روز سه‌شنبه ۲۱ اسفند از بحرانی بزرگ و جدی خبر داد و آن طور که او گفت «عملاً چهار سد از پنج سد اصلی تهران از مدار بهره‌برداری خارج شده» و باید منتظر «جیره‌بندی آب» بود.

 

او هم چنین در مورد طرح انتقال آب از جنوب و این که تا چه اندازه قادر به حل مشکل آب است، تصریح کرد که «شاید بتوان تنها از انتقال آب به شهر‌های نزدیک به سواحل مانند سیستان و بلوچستان و با ارفاق به هرمزگان دفاع کرد ولی انتقال آب به استان‌های با فاصله ۶۰۰ تا ۱۴۰۰ کیلومتری جای هیچ دفاعی ندارد چرا که هزینه یک متر مکعب آب از این روش در مقصد حدود ۴ الی ۶ دلار خواهد شد که هیچ توجیه‌ای ندارد.»

 

این سخنان البته در شرایطی مطرح می‌شد که در بهمن ماه ۱۴۰۳ نیز علی کرد، نماینده شهرستان خاش از توابع استان سیستان و بلوچستان در مجلس شورای اسلامی گفته بود که «انتقال آب از دریای عمان به تهران هم مشکلات زیست‌محیطی و هم هزینه‌های زیادی دارد و امری غیر ممکن است.».

 

اما ماجرای تنش‌های آبی میان اصفهان و یزد سر دراز دارد و در نهایت شنبه هفته جاری، کشاورزان شرق اصفهان پس از حدود سی روز تجمع در اعتراض به جاری نشدن آب زاینده‌رود، به ایستگاه‌های پمپاژ شماره سه و چهار تعرض کردند و این عمل منجر به خسارت و قطعی آب در یزد شد. این تعرض خسارات سنگین به ایستگاه‌ها وارد کرد و یزد به اجبار در روز‌های ۱۷ و ۱۸ فروردین ماه به مدت دو روز تعطیل شد.

 

جلوه تنش آبی ایران روی لبه باریک دو استان کویری

در شرایطی که همه ایران آماده می‌شد تا پس از دو هفته تعطیلات نوروزی به سر کار خود بازگردند، استان یزد به‌دلیل تشدید تنش آبی، دو روز دیگر (شنبه و یکشنبه، ۱۶ و ۱۷ فروردین) هم تعطیل اعلام شد.

 

اما ماجرا از چه قرار بود؟ روزنامه پیام ما در توضیح این روند خبر داد که در تعطیلات نوروزی، گروهی در اصفهان خطوط انتقال آب به یزد را شکستند و باعث قطع جریان آب از اصفهان به یزد شدند. این اتفاق نه‌فقط یزد را با بحران آب روبه‌رو کرد بلکه در اصفهان نیز موجب افزایش اعتراض کشاورزان به تأمین نشدن حقابه بخش کشاورزی شد.

 

در نهایت این تنش آبی چنان ابعاد بزرگ و ملی به خود گرفت که موضوع را از حوزه استان‌های درگیر خارج کرد و موجب شد معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور هم در موضوع مداخله کند، اما بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد هیچ‌کدام از اقدامات انجام‌شده، چه از سوی استان یزد و چه اصفهان، معطوف به حل مسئله نیست و با دستور استاندار اصفهان سد زاینده‌‍رود به‌منظور تأمین آب مورد نیاز کشاورزی باز شد و استاندار یزد هم اعلام کرد پس از تعمیر و برقراری دوباره اتصال لوله‌های انتقال آب تمام همِّ استان را برای مراقبت از آن به کار خواهد گرفت.

 

اما شرکت مدیریت منابع در جست‌وجوی راه‌حل دیگری است، راه‌حلی که بتواند به یک دعوای قدیمی میان سه استان درگیر در حوضه زاینده‌رود (چهارمحال‌وبختیاری، اصفهان و یزد) پایان دهد و «عیسی بزرگ‌زاده»، سخنگوی صنعت آب می‌گوید که «باید برای بارگذاری‌های اضافه از این حوضه فکری کرد.» «محمدرضا بابایی»، استاندار یزد نیز گفته بود که عملیات بازسازی ایستگاه‌ها آغاز شده و عزم جدی ما بر مرمت خسارت‌های وارده به خط انتقال آب به استان است.

 

تنش آبی با خسارت میلیاردی

در نهایت، اما باید اذعان داشت یک اقدام از سر ناآگاهی و شاید حتی استیصال گروهی کشاورز اصفهانی منجر به یک زیان میلیاردی و به تعطیلی کشاندن یک استان شد. در همین حال اما حسین محمدی، رئیس اتاق اصناف کشاورزی شهرستان هرند در استان اصفهان، اعلام کرده بود که تنها خواسته کشاورزان، جاری شدن آب زاینده‌رود است.

 

مساله این است که با وجود این که مسئولان در سال‌های اخیر برای حل بحران آب وعده‌هایی داده‌اند، این وعده‌ها به‌ندرت به مرحله اجرا رسیده‌اند و باعث تشدید تنش‌ها میان استان‌ها شده است. به گفته کارشناسان، نبود مدیریت یکپارچه و کارآمد منابع آبی، زمینه‌ساز بروز چنین مشکلاتی است.

 

محمدرضا بابایی، استاندار یزد نیز با بیان اینکه تعرض به خط انتقال آب یزد خسارت قابل توجهی به بیت‌المال وارد کرده، گفت: انتظار می‌رود وزارت نیرو، مطالبات مردم منطقه شرق اصفهان و سایر استان‌ها را بیش از پیش بررسی کرده و تدابیر لازم را بیندیشد.

 

استاندار یزد با اشاره به مطالبات کشاورزان منطقه و مسائل و دغدغه‌های آنها، اظهار کرده بود: اگر مطالبات آنها به حق باشد باید مورد توجه قرار گیرد؛ در غیر این صورت، افراد باید نسبت به عدم حقانیت مطالبه خود، مجاب شوند.

 

یک بحران آبی ملی و دو روایت استانی

در این بین باید توجه داشت که بحران آب در یزد، یک مساله روزمره است. سال‌ها پیش، زمانی که تشنگی یزد بیش از همیشه حس می‌شد، ایده‌ای در ذهن مهندسان و تصمیم‌گیران شکل گرفت و آن انتقال آب از دل کوه‌های زاگرس به قلب کویر بود؛ پروژه‌ای که در دهه ۶۰ شمسی طراحی شد، با امید آن که عطش یک شهر را فرو بنشاند و از کوچ ناگزیر مردم جلوگیری کند.

 

مسیر این طرح، خط لوله‌ای به طول ۳۳۰ کیلومتر بود که از سرشاخه‌های زاینده‌رود در کوهرنگ آغاز می‌شد و پس از عبور از دشت‌ها و کوه‌ها، به یزد می‌رسید. در ابتدا، قرار بود ۷۸ میلیون مترمکعب آب در سال برای شرب و صنعت تأمین شود، اما با افزایش جمعیت و توسعه‌ صنعتی، این میزان به ۹۸ میلیون مترمکعب رسید. امروز، این خط لوله، شاهرگ حیاتی یزد است.

 

جواد محجوبی، مدیرعامل آب منطقه‌ای یزد با اشاره به میزان وابستگی آب شرب یزد به خط انتقالی آب از اصفهان بیان کرده بود: وابستگی آب شرب یزد به خط انتقالی آب چیزی حدود ۵۰ درصد است. همچنین از ۱۲ شهرستان استان، ۹ شهرستان از آب انتقالی استفاده می‌کنند.

 

او با اشاره به میانگین مصرف آب شرب توسط خانوار‌های یزد تصریح کرده بود: میانگین مصرف آب شرب توسط خانواده‌های یزدی از متوسط کشوری کمتر بوده است که نشان از آن دارد که یزدی قدر آب را می‌داند.

 

در این شرایط، اما روایت مردم در استان اصفهان متفاوت است و آنان می‌گویند که در شرایطی که وضعیت آبی بحرانی شده و دیگر حق آبه خود زاینده رود به درستی پرداخت نمی‌شود و آبی که باید از کوهرنگ برای سه استان هزینه شود به دلیل خشکسالی با کاهش جدی مواجه است، دیگر زاینده رود آبی ندارد که به یزد ارسال شود.

 

تنش آبی بزرگ‌ترین بحران ایران در دهه آتی

فارغ از آنچه در روز‌های اخیر در کویر ایران و میان شهروندان دو استان رخ داد، اما شاید اکنون صدای پای تنوره خشکسالی و بی آبی و تنش‌های امنیتی پیامد این بحران پس از بیش از یک دهه اخطار مداوم بالاخره در گوش مسولان کشور نیز شنیده شود.

 

کم‌آبی در ایران مدت هاست که به بحرانی فراگیر بدل شده و بخشی از روستا‌های استان پرآب کهکیلویه به دلیل تنش آبی خالی از سکنه شدند. این تخلیه پس از تخلیه روستا‌های بسیار در خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان (به خصوص روستا‌های مهم و امنیتی و مرزی) و خوزستان شاید دیگر تیر خلاص آخر بر توهمات مسئولان کشور باشد.

 

متروک و خالی از سکنه شدن روستا‌ها به دلیل کم‌آبی خبری است که پیش از این بیشتر از مناطق خشک و کم‌آب ایران به گوش می‌رسید، اما اکنون به استان کهکیلویه و بویراحمد به عنوان استانی با بارش هم رسیده و این یعنی خطر بسیار از تصور ما بزرگ‌تر است و وضعیت آن چنان بحرانی شده که رئیس شورای شهر تهران می‌گوید، کل ایران با بحران کمبود آب روبروست و آب پایتخت از جای دیگر تامین می‌شود.

 

تغییرات اقلیمی یا مدیریت آبی ناکارآمد؟

مرداد ماه سال ۱۴۰۳ بود که فیروز قاسم زاده، کارشناس آبی با بیان این که تغییرات اقلیمی باعث کاهش “بارندگی موثر” شده خبر داده بود: «بارندگی‌های مؤثر به بارندگی‌هایی اطلاق می‌شود که لایه‌های خشکی خاک را خیس کنند و منجر به شکل‌گیری روان‌آب شود که به سمت رودخانه هدایت شود و به مخازن سد‌ها انتقال پیدا کند.»

 

بسیاری از کارشناسان معتقدند، در کنار پیامد‌های تغییرات اقلیمی، مدیریت ناکارآمد منابع آب و بی‌توجهی مسئولان به برطرف کردن معضلات با توجه به منابع موجود، از علت‌های اصلی بروز تنش‌آبی در ایران است که تقریبا تمام استان‌ها را درگیر کرده است. هم چنین علی احمدزاده، استاندار کهکیلویه و بویراحمد نیز در مرداد سال ۱۴۰۳ گفته بود که، در این استان که ۱۰ درصد روان آب‌های ایران در آن جریان دارد برخی روستا‌ها به دلیل تنش آبی خالی از سکنه شده‌اند.

 

هر چند احمدزاده به تعداد روستا‌های خالی از سکنه اشاره نکرده، اما امید صالحی، مدیرعامل آب و فاضلاب استان کهگیلویه و بویراحمد پیش از این گفته بود: «از مجموع ۱۸۹ روستایی که در تعهد بسیج و وزارت نیرو بود به ۹۸ روستا آب‌رسانی شده است.» وزیر نیرو وقت دولت رئیسی نیز در سال ۱۴۰۲ گفته بود، حدود هشت میلیون نفر جمعیت روستایی ایران درگیر تنش آبی هستند.

 

فاجعه بحران تنش آبی

 

جنگ آبی میان روستا‌ها و استان‌های کشور

برای درک عمق فاجعه همین بس که محمدرضا نامی، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور فروردین سال ۱۴۰۳ در سفری به استان مازندران هشدار داده بود، اگر توجه ویژه‌ای به معضل کم‌آبی منطقه نشود در ۱۵ سال آینده شاهد بیابانی شدن این استان خواهیم بود و توجه کنید این اخطار درباره مازندران صادر شده است، یعنی یکی از پرآب‌ترین استان‌های ایران!

 

البته که این هشدار در مورد مناطق خشک‌تر ایران، از جمله مناطق شرقی و مرکزی بسیار جدی‌تر است. معاون بهره‌برداری آب منطقه‌ای خراسان رضوی نیز باز در مرداد سال گذشته و در اوج روز‌های بحرانی در تابستان خبر داده بود که ۹۹ درصد مساحت این استان دچار حشکسالی بی‌سابقه است.

 

در سال‌های اخیر علاوه بر افزایش اعتراض‌ها به خاطر قطع مکرر و بی‌کیفیتی آب لوله‌کشی، درگیری‌هایی نیز بر سر انتقال آب بین مردم استان‌های مختلف رخ داده است. چنانچه عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی سیاستمداران کشور را متهم کرد که به توسعه پایدار اعتقادی ندارند و هشدار داد، جنگ آب بین استان‌ها شروع شده و به روستا‌ها می‌رسد.

 

تشدید یک تنش شاید با انتقال آب بین حوضه‌ای

اما حال و در شرایطی که تنش آبی و شاید حتی پیش بینی جنگ آبی به طور جدی به وقوع پیوسته، باید اذعان داشت که همگرایی تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بحران بارش در کشور با مدیرت ناکارآمد آبی کشور حال ابعاد فاجعه را از همیشه بزرگ‌تر کرده است.

 

هرچند که انتقال بین‌حوضه‌ای منابع آبی برای برقراری توازن و توزیع همگون این منابع، در کشور‌های در حال توسعه به‌عنوان یکی از موثرترین راه‌های تامین نیاز آبی در مناطق کم‌آب‌تر محسوب می‌شوند، اما به نظر می‌رسد که در ایران طرح‌های انتقال آب عمدتا با هدف سودآوری برای مافیای آب و برای مصارف کلان صنعتی انجام شده که این امر تبعات و پیامد‌های منفی بسیاری را به دنبال داشته است.

 

چنان چه طرح موسوم به “قُمرود” یکی از طرح‌های انتقال آب در ایران بود که در سال‌های اخیر صدمات جبران‌ناپذیری به بخش کشاورزی در استان لرستان وارد کرد و خشک شدن سفره‌های آب زیرزمینی در شرق استان لرستان، خشک شدن بیش از ۱۰ چشمه در روستای عسگران از توابع الیگودرز، نابودی کامل سفره‌های آب زیر زمینی و خشک شدن ده‌ها قنات و بیش از ۱۷۰ حلقه چاه، از جمله در روستا‌های مغانک بالا، مغانک پایین و شهریار و تخریب گسترده محیط زیست در این منطقه، تنها بخشی از تبعات منفی طرح انتقال آب از الیگودرز به قم بوده است.

 

هم چنین انتقال آب از لرستان به قم در حالی انجام شده که طبق آمار‌های رسمی، در حال حاضر بیش از ۹۰۰ روستا در استان لرستان با مشکل تأمین آب آشامیدنی مواجه هستند و بسیاری از روستانشینان در سال‌های اخیر، به‌دلیل نابودی کشاورزی و عدم وجود منابع آب کافی، به کلان‌شهر‌ها و استان‌های همجوار مهاجرت کرده‌اند.

 

در مورد دیگری نیز طرح انتقال آب بهشت‌آباد یکی دیگر از طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران بود که آب را از سرچشمه‌های رودخانه کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری به استان‌های اصفهان، یزد و کرمان منتقل کرد و این طرح هم که مانند سایر طرح‌های انتقال آب در ایران منجر به بروز خسارت‌های جبران‌ناپذیری در سفره‌های آب زیرزمینی و به تبع آن کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شده، با وجود اعتراض گسترده کشاورزان و فعالان محیط زیست، از سال ۱۳۸۸ آغاز شده است.

 

اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد در حالی است که ده‌ها روستا و هزاران هکتار زمین کشاورزی در استان چهار محال و بختیاری با کمبود منابع آب مواجه شدند و بر پایه گزارش‌های موجود، قرار است در صورت بهره‌برداری از این طرح، بخش اعظم از آب منتقل‌شده به مصارف صنعتی نظیر کارخانه‌ها و شرکت‌های تولید فولاد برسد.

 

این شرایط در حالی است که با سیاست‌گذاری‌های اشتباه و همچنین وجود مافیای آب در ایران، وضعیت کشاورزی به‌عنوان منبع اصلی تامین مواد غذایی در کشور روز به روز وخیم‌تر می‌شود و نابودی تدریجی کشاورزی، یکی از دلایل اصلی بالا رفتن قیمت مواد غذایی و عدم توانایی شهروندان برای تأمین غذا در ایران است.

 

در حقیقت بحرانی که کشاورزان اصفهانی را راهی میدان مناقشه کرده و در نهایت آب یزد را قطع کرد و بحران آبی در کویر ایران را تبدیل به یک بحران ملی کرد می‌تواند چنان گسترده شود که امنیت غذایی کل ایران را تحت تاثیر قرار دهد. امنیتی که شاید از کمترین تبعات آن اعتراضات گسترده‌تر و بحران‌های بزرگ‌تر اجتماعی، نابودی کشاورزی ایران و حتی خالی شدن بیشتر کشور از سکنه خواهد بود.

https://eghtesaad24.ir/fa/news/294033/

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.