روزگار دشواری است. درآمدها ریالی و مخارج زندگی از کرایه خانه و هزینههای درمان گرفته تا خوراک و پوشاک دلاری. در رقابت بین درآمد و هزینهها ، دستمزدها در خط آغاز مسابقه جا میمانند و قیمتها شتابان از خط پایان میگذرند.
اما نوروز که از راه میرسد هرکسی فراخور توان خود میکوشد اقلام عیدانه را سر سفره خانواده ببرد. در میانه این سختیها اما سودجویان راه را بر خوشیهای کوچک مردم هم بسته و کار را به جایی رساندهاند که نرخ سنبل و سیر و سبزه را هم دلاری مطالبه میکنند.
چند روز پایانی سال ۱۴۰۳ قیمت اغلب اقلام در شهر رشت از گوشت و برنج گرفته تا آجیل و سینهای سفره هفت سین افزایش پیدا کرد. در منطقه متوسط نشین شهر رشت قیمت یک گلدان کوچک سنبل بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان، سیب کیلویی ۱۳۰ هزار تومان، سیر تازه کیلویی ۲۰۰ هزار تومان و یک سینی سبزه ۱۰۰ هزار تومان. اینها سوای آجیل یک میلیون تومانی و شیرینی ۳۰۰ هزار تومانی است.
نرخها البته کاملا شناور و سلیقهای است. هر فرد و صنفی بسته به مکان و زمان و شرایط و حتی میل شخصی قیمت اجناس یا خدمات را تعیین میکند. مدیرکل تعزیرات حکومتی گیلان گفته ۲۵۰۰ پرونده تخلف تشکیل و بیش از ۱۵۰۰ مورد رسیدگی شده و متخلفان به پرداخت ۴۱۵ میلیارد ریال جریمه محکوم شدهاند اما این شیوه کنترل بازار شبیه داستان کودک هلندی است که با انگشت خود سوراخ سد را گرفته بود تا شهر را آب نبرد.
علل و اثرات سودجویی
از دیدگاه جامعهشناسی سودجویی را میتوان از زوایای مختلف تحلیل کرد. امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی معتقد بود: در شرایط آنومی Anomie (بیهنجاری) قواعد و ارزشهای اجتماعی تضعیف یا نامشخص میشوند و افراد ممکن است به رفتارهای سودجویانه روی بیاورند. نبود نظم اجتماعی و ضعف کنترلهای اخلاقی، زمینه را برای رفتارهای فرصتطلبانه فراهم میکند.
مدیرکل تعزیرات حکومتی گیلان گفته ۲۵۰۰ پرونده تخلف تشکیل و بیش از ۱۵۰۰ مورد رسیدگی شده و متخلفان به پرداخت ۴۱۵ میلیارد ریال جریمه محکوم شده اند اما این شیوه کنترل بازار شبیه داستان کودک هلندی است که با انگشت خود سوراخ سد را گرفته بود تا شهر را آب نبرد.
به اعتقاد جامعه شناسان سودجویی اثرات اجتماعی منفی زیادی دارد که میتواند بر جنبههای مختلف جامعه تأثیر بگذارد. برخی از مهمترین اثرات آن عبارتاند از: افزایش بیاعتمادی اجتماعی: وقتی افراد یا کسبوکارها به دنبال سود شخصی به هر قیمتی باشند، مردم به یکدیگر و به نهادهای اقتصادی و اجتماعی بیاعتماد میشوند.
تشدید نابرابری اقتصادی: سودجویی میتواند باعث افزایش شکاف طبقاتی شود، زیرا افرادی که از فرصتها و منابع سوءاستفاده میکنند، ثروتمندتر میشوند، در حالی که دیگران به سختی میتوانند پیشرفت کنند.
تضعیف اخلاقیات و ارزشهای انسانی: وقتی سودجویی به یک رفتار عادی تبدیل شود، ارزشهایی مانند انصاف، همدلی و مسئولیتپذیری در جامعه کمرنگ میشوند.
افزایش فساد و رانتخواری: در جوامعی که سودجویی رایج است، احتمال بروز فساد اقتصادی و سیاسی بیشتر میشود، زیرا افراد و گروهها به دنبال منافع شخصی خود از طریق روشهای غیرقانونی و غیراخلاقی هستند.
کاهش کیفیت خدمات عمومی: وقتی سودجویی در حوزههای مهم مانند آموزش، بهداشت و حملونقل نفوذ کند، کیفیت خدمات عمومی افت میکند و جامعه متضرر میشود.
افزایش نارضایتی اجتماعی و تنشهای طبقاتی: نابرابری و بیعدالتی ناشی از سودجویی میتواند نارضایتی عمومی را افزایش داده و منجر به اعتراضات و تنشهای اجتماعی شود.
آسیب به حقوق مصرفکنندگان: سودجویان ممکن است با عرضه کالاهای بیکیفیت، افزایش قیمتهای غیرمنطقی یا فریب دادن مشتریان، حقوق مصرفکنندگان را زیر پا بگذارند.
نقش دولت در کنترل قیمتها
کارشناسان اقتصادی میگویند دولت میتواند با مدیریت نرخ ارز و حمایت از اقشار ضعیف، کنترل نقدینگی و تورم، تقویت تولید داخلی، نظارت بر بازار، از افزایش قیمتها جلوگیری کند. کاهش چاپ پول، حمایت از تولید، مبارزه با گرانفروشی، تثبیت نرخ ارز و ارائه یارانههای هدفمند از راهکارهای مؤثر در این زمینه هستند. همچنین، اصلاح ساختارهای اقتصادی و کاهش فساد میتواند به کنترل تورم و ثبات قیمتها کمک کند.
سهم مردم در کنترل قیمتها
سودجویی یک عامل مخرب برای سلامت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است و کنترل آن نیازمند قوانین قوی، نظارت مستمر و ترویج فرهنگ اخلاقمداری است.
اگر سودجویی به یک فرهنگ تبدیل شود، نهتنها به افراد خاصی، بلکه به کل جامعه لطمه خواهد زد. در چنین شرایطی، بیاعتمادی جای همکاری را میگیرد، نابرابریها عمیقتر میشود و ارزشهای انسانی مانند انصاف و همدلی تضعیف میشوند.
کسبوکارها و خدمات عمومی از کیفیت میافتند، فساد گسترش پیدا میکند و شکاف بین مردم و نهادهای رسمی بیشتر میشود. در نهایت، جامعهای که در آن سودجویی ارزش محسوب شود، دچار آشفتگی و فروپاشی اخلاقی خواهد شد، زیرا وقتی هرکس فقط به منافع شخصی خود فکر کند، هیچ بنیانی برای پیشرفت و همبستگی باقی نمیماند.
اگر سودجویی به یک فرهنگ تبدیل شود، نهتنها به افراد خاصی، بلکه به کل جامعه لطمه خواهد زد. در چنین شرایطی، بیاعتمادی جای همکاری را میگیرد، نابرابریها عمیقتر میشود و ارزشهای انسانی مانند انصاف و همدلی تضعیف میشوند.
بدیهی است که مردم بدون سیاستهای صحیح و کارآمد دولتی کار چندانی از پیش نخواهند برد با این همه مردم و صاحبان اصناف و مشاغل و خدمات با پرهیز از سودجویی و دامن زدن به گرانی، مدیریت هزینه ها و خرید آگاهانه، گزارش تخلفات، حمایت از تولید داخلی می توانند حداقل به این نابسامانی دامن نزنند. بخش خصوصی نیز با افزایش تولید، رقابت سالم، شفافیت و سرمایهگذاری میتواند تا اندازه ای از گرانی جلوگیری کنند.
در روزگاری که سودجویی آتش در خرمن جامعه زده، مقابله با آن، نهتنها یک انتخاب، بلکه یک وظیفه است. دامن زدن به این آتش، چیزی جز بیاعتمادی، نابرابری و فروپاشی ارزشهای انسانی نصیبمان نخواهد کرد. وجدان بیدار و انصاف، ستونهای یک جامعه پایدارند؛ اگر فرو بریزند، تنها رقابت بیرحمانه برای منفعت باقی میماند.