در حالیکه بسیاری از مردم هاری را جدی نمیگیرند، آمار حیوانگزیدگی در بسیاری از شهرهای کشور مانند رشت و دیگر شهرهای گیلان هر سال روند افزایشی دارد و این نشان میدهد که این بیماری یکی از تهدیدهای واقعی سلامت جامعه ماست. آماری که بیشترین سهم آن، مربوط به سگگزیدگی است.
در ایران، تزریق واکسن هاری برای همهی افراد حیوانگزیده رایگان انجام میشود (که متناسب به کیفیت گزیدگی سه تا ۴ دوز واکسن و در برخی موارد سرم نیز نیاز است)؛ اقدامی انسانی و حیاتی، اما با هزینهای بسیار سنگین برای نظام سلامت کشور که حدودا هر حیوانگزیدگی مشکوک به هاری ۲۰تا ۲۴ میلیون هزینه دارد.
با درنظرگرفتن آمار بالای حیوانگزیدگی در سطح کشور (در سال ۱۴۰۳ تنها در گیلان بالای ۲۴ هزار مورد حیوانگزیدگی گزارش شده که بیش از نصف آن مربوط به سگگزیدگی بوده است) هزینههای ناشی از تأمین این واکسنها به میلیاردها تومان در سال میرسد؛ رقمی که از بودجهی عمومی تأمین میشود، در حالیکه بسیاری از این موارد قابل پیشگیری هستند.
بخصوص در شرایطی که کشور با محدودیتهای اقتصادی، هزینههای سنگین دارو و درمان و چالشهای تأمین منابع ارزی روبهروست، پیشگیری از حیوانگزیدگی و کنترل علمی جمعیت سگهای بلاصاحب، شاید نه فقط یک ضرورت بهداشتی، بلکه بتواند یک استراتژی اقتصادی هوشمندانه باشد.
افزایش حیوانگزیدگی در ایران تنها یک موضوع بهداشتی نیست؛ بلکه بازتاب تغییرات فرهنگی و اجتماعی است. چرا که در سالهای اخیر، حمایتهای احساسی و گاه غیرمنطقی زیادی را در کوچه و خیابان و محله و فضای مجازی از حیوانات، بهویژه سگها و گربهها را دیدهایم که باعث افزایش تغذیه و تکثیر بیرویهی سگهای بلاصاحب و گربههای خیابانی در حاشیهی شهرها شده است.
بسیاری از این حیوانات بهدلیل وابستگی به غذاهای آماده و دخالت انسان، غریزهی طبیعی شکار و جستوجوی غذا را از دست دادهاند و در زمان کمبود خوراک یا تحریک، رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهند همچنین در برخی مناطق رشت و اطراف آن، نوعی ترکیب ژنتیکی از گرگ و سگ با نام گرگاس مشاهده میشود؛ حیوانی قویتر، سریعتر و غیرقابلپیشبینیتر از سگ معمولی. پس باید بدانیم که مهربانی با حیوانات، اگر با برنامه و نظارت نباشد، میتواند به تهدیدی برای خود انسان تبدیل شود.
در بسیاری از کشورهای دنیا، بحران حیوانگزیدگی سالها پیش با همکاری میان نهادهای مختلف کنترل شده است.
برای مثال: در تایلند و ترکیه برنامههای واکسیناسیون سراسری سگهای ولگرد و خانگی اجرا میشود. در آلمان، نگهداری حیوانات بدون شناسنامه و واکسن سالانه ممنوع است و حتی همراه داشتن سگ در معابر عمومی قوانین خاص خود را دارد. در هند، کمپینهای آموزش عمومی و مدرسهای دربارهی رفتار ایمن با حیوانات اجرا میشود. در بسیاری از کشورها، تغذیهی حیوانات در معابر عمومی تخلف محسوب میشود و بهجای آن پناهگاههای ایمن و کنترلشده وجود دارد.
در کشور ما نیز لازم است ابتدا برای حل این چالش بزرگ و جدی به یک پذیرش حاکمیتی دست پیدا کنیم و سپس کنترل مؤثر حیوانگزیدگی نیازمند همکاری واقعی و عملگرا فرای جلسات روتین و کارگروههای پشت میز، بین وزارت بهداشت، سازمان دامپزشکی، شهرداریها و مردم نیازمند است.
شهرداریها باید برنامهی منسجم و البته کاملا انسانی برای جمعآوری، عقیمسازی، واکسیناسیون و نگهداری موقت سگها داشته باشند.
دامپزشکیها موظفند واکسیناسیون حیوانات خانگی و نظارت بر مراکز خصوصی را بیشتر جدی بگیرند و صاحبان حیوان را به ثبت و شناسنامهدار کردن آنها ملزم کند. چالشی بسیار بزرگ که کمترین توجه و جدیت روی آن است. در این راستا نظارت بر حیوانگردانی در شهر بهتر از تغییر رویکرد داده و به سمت ارزیابی شناسنامه و ثبت حیوانات سوق پیدا کند.
وزارت بهداشت باید دادههای حیوانگزیدگی را تحلیل کند تا سیاستگذاریهای بهداشتی بر پایهی شواهد انجام گیرد و از سویی دیگر در راستای آگاهی رسانی به عموم مردم بخصوص در دل روستاها تلاش بیشتری کند.
و در نهایت، مردم باید بدانند که تغذیهی بیهدف به سگهای بلاصاحب نه مهربانی، بلکه بیاحتیاطی است.
هاری، برخلاف بسیاری از بیماریها، صددرصد کشنده و در مقابل صددرصد قابل پیشگیری است. حل این معضل نه فقط با واکسن، بلکه با منطقی مبتنی بر واقعیت، همکاری و احترام متقابل انسان و طبیعت ممکن است.
در پایان لازم میدانم از این طریق به همه مردم عزیزی که مطلب را میخوانند یادآوری کنم که ویروس هاری به نور و اکسیژن حساس است پس در صورت حیوان گزیدگی، ابتدا و به سرعت خراش را با آب و صابون به مدت ۱۵ دقیق بشویید و زخم را در معرض هوا قرار داده و به سرعت خود را به نزدیکترین مرکز بهداشتی محل سکونت برسانید.
اگر در رشت هستید، مرکز هاری در ساعات غیراداری در حال حاضر در داخل بیمارستان پورسینا مستقر است.