بازارها در ایران سابقهای تاریخی داشته و حیات اقتصادی آن به فرآوردههای دامی، صنایعدستی و محصولات صنعتی آن منطقه بستگی دارد. بازارها همواره در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شدهاند.
بازار کلمهای مرکب از «با» به معنای خورش و «زار» به معنای جا و مکان است. در گذشته، بازار محل فروش خوراک بوده و این واژه در پهلوی به صورت «واکار» و یا «واجار» به کار میرفته که بعدها به بازار تبدیل شده است. بازار در لغتنامهی دهخدا نیز چنین تعریف شده است: «… دو رسته از دکانهای بسیار در برابر یکدیگر که غالبا سقفی آن دو دسته را به یکدیگر میپیوندد… »
استان گیلان از دیرباز، مرکز تجارت محلی بوده و بازارهای هفتگی آن از عصر قاجار، نه تنها فضایی برای مبادله کالا، بلکه محوری برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه به شمار میرفته است. این بازارها همواره در سفرنامههای سیاحان داخلی و خارجی، نمایی از زندگی اقتصادی و سنتهای مردم این خطه را بازتاب دادهاند.
به طور معمول آن دسته از بازارهای هفتگی که در روزهای مختلف هفته در شهرها و روستاهای مختلف گیلان تشکیل میشوند، نام آن روز را به خود میگیرند. مانند: شنبهبازار، یکشنبهبازار و مانند آن. در این بازارها که از دیرباز نقش موثری در اقتصاد منطقه داشتهاند، محصولات کشاورزی و صنایعدستی و سایر فرآوردههای روستایی به فروش میرسد.
استان گیلان از دیرباز، مرکز تجارت محلی بوده و بازارهای هفتگی آن از عصر قاجار، نه تنها فضایی برای مبادله کالا، بلکه محوری برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه به شمار میرفته است.
از دیرباز بازار مکان برخورد و رویارویی گروههای مختلف اجتماعی در گیلان بوده است. اکثر خریداران و فروشندگان در این بازارها یکدیگر را میشناسند؛ آنها در روز بازار دیداری تازه میکنند و حتی مشکلات و مسائل پیش آمده بین خود را نیز حل و فصل میکنند. در روزهای بازار، جدا از جنبههای اقتصادی و خرید و فروش کالا، بساط بازیهای محلی و پهلوانی نیز گرم است که یک حرکت اجتماعی و فرهنگی در این منطقه محسوب میشود.
محصولات در بازارهای هفتگی گیلان به شیوههای مختلفی عرضه و توزیع میشود: سلفخرها، خریداران دورهگرد و سیار، شرکتهای تعاونی روستایی، مغازهداران محلی.
از گذشته تا حال سلفخرها ، کسانی هستند که با روستاییان خرید و فروش داشته و قبل از تولید محصول، آن را با قیمت نازل خریداری میکردند. خریداران سیار نیز معمولا در فصول درو و برداشت محصول در منطقه حضور یافته و محصولات خریداری شده را در مکانی جمع آوری کرده و به مناطق شهری و بازارهای عمدهی فروش، حمل میکنند.
شرکتهای تعاونی روستایی نیز از آغاز دههی پنجاه فعالیت خود را آغاز کردند. تعاونیها در خرید برخی از محصولات روستاییان و عرضهی نیازهای مردم نقش مهمی دارند. در این تعاونیها، انواع وسایل کشاورزی، ابزارآلات، مواد خوراکی، پوشاک و نفت به فروش میرسد.
مغازهداران محلی نیز در روستا، گاهی نقش دلالان خرید و فروش را بازی میکنند؛ به این شکل که آنان قسمتی از احتیاجات روزمرهی روستاییان را به آنها فروخته و در ازای آن برخی از محصولات آنها را میخرند و البته دوجانبه سود میبرند.
بازارهای هفتگی در گیلان سابقهای طولانی داشته و در شکلگیری شهرنشینی و پیدایش شهرها، نقش موثر و تعیینکنندهای ایفا کردهاند. با پدید آمدن شهرها و روستاهای گیلان و شکلگیری داد و ستد و معاملات پایاپای در گیلان، بازارهای محلی نیز رواج یافته است. حرفههایی چون: تعزیهخوانی، نقالی، معرکهگیری، ریسمانبازی، مارگیری، فالگیری و نامهنویسی و مانند آن نیز، در روزهای بازار، رونق زیادی دارند.
بازارهای گیلان را با توجه به کارکردشان می توان اینگونه تقسیم کرد:1- بازارهای هفتگی که معمولا در یک تا دو روز برگزار میشوند. 2- بازارهای مناسبتی که به دلیل مناسبتهای خاصی چون: کشتی گیلهمردی و لافندبازی و امثال آن برگزار میشود. 3- بازارهای مذهبی که به مناسبت علمواچینی و یا در مراکز مذهبی و امامزاده ها در روزهای جمعه برگزار میشود. 4- بازارهای فصلی که به مناسبت عید نوروز، آغاز سال تحصیلی و ملنند آن برگزار میشود.
تنوع محصولات عرضهشده در بازارهای گیلان، گواه روشنی از ثروت طبیعی و فرهنگی منطقه است. محصولات کشاورزی چون: برنج، چای، زیتون، ماهی و سبزی و مرکبات از مهمترین کالاهای موجود در بازارهای گیلان هستند. علاوه بر محصولات خوراکی، بازارهای گیلان مکانی برای فروش صنایعدستی نیز است: گلیم، دستبافتههای پشمی، ظروف سفالی و مانند آن از جمله کالاهایی هستند که ضمن برآورده کردن نیازهای روزمره، هنر و هویت گیلانیان را نیز نمایان میکند
روابط اجتماعی در بازار
بازارهای هفتگی، فرصت مناسبی برای گرفتن خبر، دید و بازدید، تفریح و مبادلات کالاست. بسیاری از مردم منطقه جز در روزهای بازار یکدیگر را نمیبینند. بازار به دلیل فضای اجتماعی قوی، محل برخورد گروههای بسیاری است که خود را پایبند رفتن به بازارهای هفتگی میدانند. مردم یکدیگر را در بازار پیدا و ملاقات کرده و پای دردردل یکدیگر می نشینند و مسائل و مشکلاتشان را با هم درمیان میگذارند. به این ترتیب، همدردی، معامله و احساسات مختلف،مردمان بازار را به هم نزدیک میکند.
محصولات در بازارهای هفتگی گیلان به شیوههای مختلفی عرضه و توزیع میشود: سلفخرها، خریداران دورهگرد و سیار، شرکتهای تعاونی روستایی، مغازهداران محلی.
بازار در گذشته برای جوانان گیلانی محل گذران اوقات فراغت و تفریح و شاید همسریابی بود. در بازارهای هفتگی برخوردهای چهره به چهره و برقراری روابط اجتماعی جدید و بیواسطه برای جوانان، باعث شده بود تا در کنار شیوههای سنتی همسرگزینی، شیوههای دیگری نیز برای انتخاب همسر داشته باشند.
قهوهخانهها نیز در بازارهای هفتگی رونق فراوان دارد، چرا که محل تجمع خریداران و فروشندگان شهری و روستایی بوده و است که دمی در آن به استراحت بپردازند. در روزهای بازار، تعداد مشتریان قهوهخانهها بیشتر از سایر روزهاست. در قهوهخانههای بازارها، علاوه بر چای و قلیان، صبحانه و ناهار نیز به مشتریان عرضه میشود. در قهوهخانهها از هر موضوعی صحبت میشود، از فراوانی و کمی محصول سال، شلوغی و رونق بازار گرفته تا سربازی و ازدواج جوانان منطقه.
در بازارهای هفتگی، دو نوع قهوهخانه وجود دارند: قهوهخانههای ثابت و دایمی که در زمرهی مغازههای ثابت بازار هستند و کاسبکاران و بازاریان در طول هفته در این قهوهخانهها می نشینند و دربارهی اوضاع بازار گفت وگو میکنند. قهوهخانههای سیار که تنها در روزهای بازار هفتگی برپا میشوند. این دسته، با افراشتن سایبان به صورت سرپایی از مشتریان خود پذیرایی میکنند و برخی نیز تعدادی چهارپایه برای نشستن مشتریان در اختیار دارند.
در بازارهای محلی در گذشته ( بیشتر) و حال نمایشهای پهلوانی هم اجرا میشود. پهلوانان معمولا با زنجیر پاره کردن و انجام کارهای غیرمتعارف، شور و شوقی در نظارهکنندگان ایجاد میکنند. پهلوان با شروع بازار، بساط خود را پهن میکنند و با خواندن اشعاری آیینی، شرکتکنندگان را به دور خود فرا میخوانند. پهلوان در تمام مدت زورآزمایی از خدا، مدد طلبیده و جملاتی پیرامون تقوی و جوانمردی به زبان میآورد. استقبالکنندگان نظارهگر برنامههای پهلوانی، بیشتر جوانان هستند که بخش قابل توجهی از بازار را تشکیل میدهند.
بازارهای هفتگی گیلان از نگاه سیاحان اروپایی
سیاحان اروپایی که در دورههای مختلف به گیلان سفر کردهاند، در سفرنامههای خود به ساختار بازارهای گیلان، تنوع کالاها و مانند آن اشاره کرده و اغلب بازارهای گیلان را ترکیبی از طبیعت زیبا، فعالیت اقتصادی پررونق، و فرهنگ متنوع دانستهاند.
پیتر دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، در سفرنامهی خود به گیلان، بازارهای این منطقه را به دلیل تنوع کالاها و اهمیت تجاری آن ستوده است. او به رونق تجارت ابریشم در این بازارها اشاره کرده و گفته است که گیلان یکی از اصلیترین مراکز تولید و فروش ابریشم در ایران بود. همچنین از طبیعت سرسبز اطراف بازارها و ارتباط نزدیک با دریا یاد کرده است.
شاردن، جهانگرد فرانسوی، بازارهای گیلان را به دلیل وجود کالاهای متنوع و باکیفیت، از جمله: برنج، ماهی، و ابریشم توصیف کرده است. او تأکید دارد که ساختار بازارهای گیلان بسیار کارآمد و متناسب با آب و هوای بارانی این منطقه طراحی شده بود. همچنین از جنبوجوش و زندگی پررونق در بازارهای محلی گیلان سخن گفته است.
سیاحان اروپایی که در دورههای مختلف به گیلان سفر کردهاند، در سفرنامههای خود به ساختار بازارهای گیلان، تنوع کالاها و مانند آن اشاره کرده و اغلب بازارهای گیلان را ترکیبی از طبیعت زیبا، فعالیت اقتصادی پررونق، و فرهنگ متنوع دانستهاند.
آدام اولئاریوس، سیاح آلمانی، بازارهای گیلان را محل داد و ستد گسترده میان بازرگانان محلی و خارجی معرفی کرده است. او از روشهای حمل و نقل کالاها از طریق رودخانهها و کانالها یاد کرده و این سیستم را یکی از دلایل موفقیت بازارهای گیلان دانسته است.
جیمز موریه، نویسنده و دیپلمات انگلیسی، در توصیفات خود از بازارهای گیلان به ارتباط نزدیک این بازارها با طبیعت و دریا اشاره کرده است. او بازارها را مکانی شلوغ و زنده توصیف میکند که محصولات محلی همچون ماهی، چای، و صنایع دستی در آن به فروش میرسیدند.
عکاس: فرزاد فخرایی
نظرات بسته شده است.