همیشه پرسیده میشود استاندار خوب چه استانداری است؟ آیا صرفا بومی بودن وجاهت و استاندارد مناسبی به فرد برگزیده میدهد تا بتواند استانداری موفق و کارآمد باشد یا خیر؟
حالا که بحث گزینش استانداران در دولت داغ است و بسیاری لیستها و بیانیههایی در حمایت از این و آن میدهند بهتر دیدیم به ویژگی استاندار مناسب برای گیلان بپردازیم. قطعا استانداری که بومی باشد در مباحث اولیه به مشکلات استان آگاه است و استانداری که بومی نباشد اگر مدیر واقعی باشد در عرض سه ماه به سرفصل اولیه مسایل و مشکلات آگاه خواهد شد.ترجیحات و توسعه استان قطعا در گروه توجه به محیط زیست و منابع طبیعی، توسعه پایدار، رونق کشاورزی، گردشگری، صنایع، توسعه شبکه ریلی و حمل و نقل آبی، گردشگری و تجارت دریایی و بهرهمندی از ظرفیتهای شیلاتی و صادراتی و است.
در واقع تنوع محصولات و فغالیتهای اقتصادی استان اینقدر متنوع است که هر استانداری که به گیلان بیاید چهار سال فرصت خواهد داشت که هر روز با طیف متفاوتی از تجار، صنعتگران و سرمایهگذاران نشست داشته باشد و راهکار اقتصادی و اجتماعی برای مشکلات و گرههای چندین ساله توسعه گیلان داشته باشد.
با این حال نمیتوان منکر شد استانداری که به این استان میآید از مباحثی که نام برده شد و قوانین بالادستی و توسعه خبر نداشته باشد. قطعا یک مدیر اجرایی با این جزییات آشنا است.
اما ما در گیلان به چه نیاز داریم؟ به مدیری توانمند، پیگیر و سختکوش که اتفاقا جز مزیتهای اولیه که ذکر شد و همه در پس زمینه ذهنمان از یک استاندار کاربلد میدانیم، مضاف بر آن از نسخهی «توسعهی محلی» هم آگاه باشد و نقشه راه آن را ترسیم و نهادینه کند. نقشهی راهی که در جیب هیچ دولتی نیست. چرا که دولتها فقط عدد و رقم و بودجه و برنامه را بلدند بنویسند. تازه اگر بلد باشند همان را هم به درستی بنویسند و اجرا کنند.
اما در گیلان یک مدیر هست که واجد ویژگیهایی چنین است و هم از مباحث توسعهی ملی با خبر است هم مباحث توسعه محلی. هم میداند نیاز اکنون گیلان و کلاف سر در گم توسعه آن چیست و هم از پشت میزی که نشسته است از اتفاقات تجاری آبی در سواحل مختلف دنیا با خبر است. مدیری که تجربهی نمایندگی مجلس و استانداری گلستان را داشته و عدد و رقم را میفهمد. از مضرات اقتصاد نفتی و دولتی باخبر است و به درستی در سالهای اخیر از منظر کارشناسی و اقتصادی به تحلیل دادهها و مباحث اقتصادی و توسعه پرداخته است.
«هادی حقشناس» مدیری است که سلامت کاری، مالی و اخلاقی او بر هیچ کس پوشیده نیست. حتی در تحقیقی از مردم گلستان شنیده و پرس و جو کردهام اینکه در زمان استانداری حقشناس در گلستان، وی مدیری بوده است که درب اتاق وی بر گروهها و اقشار مختلف مردمی باز بوده است و مردم گلستان وی را به عنوان استانداری مردمی، با اخلاق، روی گشاده و مشکلگشای امور میشناختند، کارشناسان وی را به عنوان استانداری با نگاه کارشناسانه و توسعهگرا میشناختند و همچنین ارتباط حسنهای در دوران استانداری وی با رسانهها برقرار شده بود که هیچ خبری از شکایت از رسانهها نبود. همچنین توجه بسیاری به توسعه مناطق محروم و توسعه آن توجه شد. خصوصا که به توسعه پایدار به عنوان یک اصل اساسی در استان گلستان اعتنا میشد.
حقشناس فرزند گیلان است و کسی که در استانی غیر از استان خود چنین کارنامه روشن و قابل قبولی بر جای گذاشته است قطعا میتواند در استان خوداثرگذارتر باشد. مدیری که همچون رییس جمهور کارنامه کاریاش جرایم مالی و اخلاقی ندارد و سلامت نفس، تخصص و اراده او آماده کمک به گیلان محروم است.
دولت و اقتصاد دولتی واجد ویژگیها و گرههایی است که تقریبا اغلب مدیران و استانداران را ناکارآمد میکند، مگر آنکه استاندار و با مدیر منصوب بتواند با نوآوریهای و تخصص و همتی که دارد بلد باشد و بداند چگونه راه سومی را برای عبور از بن بستها برگزیند. اینکه چگونه با بستههای سرمایهگذاری و کاهش بروکراسیها و دوری از دادن امتیازات خاص به افراد خاص و یا نزدیکان، موجبات واگذاری امور به بخش خصوصی با اهلیت و در نهایت پیشرفت گیلان شود. به نظرم هادی حقشناس چنین مدیری است و میتواند همگرایی و رضایت مردم استان را جلب کند.
نظرات بسته شده است.