رسم الخط گیلکی، شیوهنامهای برای زبان مادری
نگاهی به فراخوان اخیر پژوهشکدهی گیلانشناسی در گفت و گو با صاحبنظران
دور باشیم یا نزدیک، پیر باشیم یا جوان، همواره آوایی آشنا درهم تنیده با آواز دریا و جنگل در کوچه پسکوچههای ذهنمان طنینانداز است. پژواک کلماتی که از دور دست زمان به ما رسیده؛ لالاییهایی که شبهنگام ما را به سرزمین رویاها بردهاند؛ طنین آوازهایی که به وقت کار، شالیزارها را سرشار از روشنی کردهاند؛ اشعار،ترانه ها،متل ها وقصه هامان ریشه در این خاک داشتهاند.
زبان بخشی مهم از هویت مردم هر سرزمین محسوب میشود و خوشبختانه زدودن غبار مهجوریت از گیلکی موضوعیست که در سالهای اخیر مورد توجه فرهیختگان این خطه قرار گرفته است. اعلام فراخوان از سوی پژوهشکدهی گیلانشناسی برای جمعآوری نظرات و پیشنهادات محققان و علاقمندان زبان گیلکی به منظور تهیهی شیوهنامهی خط گیلکی به دنبال درخواستهای علاقمندان این زبان، اقدامیست که اخیرا در این راستا رخ داده است. این پژوهشکده در نظر دارد پس از جمعآوری پیشنهادات، جلساتی با حضور ارائه دهندگان نظرات برای جمعبندی و تنظیم شیوهنامهی واحد، مشترک و علمی تشکیل دهد. مرور در این گزارش نگاهی به نظرات برخی فعالان حوزهی زبان گیلکی نسبت به این اقدام خواهد داشت.
لزوم توجه به رسمالخط زبان گیلکی
«پرویز فکر آزاد» شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی در گفت و گو با مرور اظهار میکند: رسمالخط گیلکی اولین بار توسط آقای «محمدتقی پوراحمد جکتاجی» در نشریهی گیلهوا پیشنهاد شد. در سالهای اخیر هم وبلاگ «ورگ» به مدیریت آقای «امین حسنپور» بر پایهی آن، رسمالخطی با علائم بیشتر که واژههای شرق گیلان را هم پوشش میداد، پیشنهاد کرد. این رسمالخطِ اخیر به صورت کیبورد هم توسط گوگل پذیرفته شده و برخی نویسندگان و علاقمندان هم از آن استفاده میکنند. البته از نظر من وجود علائم زیاد در این خطوط پیشنهادی، متن را کمی شلوغ میکند و مخاطب ممکن است با دیدن علائم زیاد نتواند با آن ارتباط بگیرد اما بههرحال کوششهای این دو عزیز، قابل تحسین است و میتواند پایهی مناسبی باشد برای ایجاد رسمالخطی که مورد توافق اکثر کنشگران گیلک زبان قرارگیرد.
وی تصریح می کند: به نظرم در این عرصه میتوان جمعی را گرد هم آورد تا به صورت گروهی کار تحقیقی و علمی را در این زمینه به سامان برسانند؛ همچنین به رسمالخط ابداعی ذکر شده هم عنایت داشته باشند و از تجربهی عملی مبتکران آن بهره بگیرند.
انسانها حافط خطها هستند
«امین حسنپور» نویسنده و محقق زبان گیلکی در گفت و گو با مرور اظهار میکند: خط یکی از ابزارهای بکارگیری و گسترش زبان است، البته امروزه علاوه برخط صدا و تصویر هم اهمیت یافتهاند که پیش از اختراع خط نیزاهمیت داشتند.
در واقع جهان رسانهای این امکان را برای ما به وجود آورده که بدون نیاز به خط یا با کمترین نیاز به خط از زبان در قالب صدا و تصویر استفاده کنیم.
خط برای زبان گیلکی ابزاری است که در کنار دیگر ابزارها میتواند از آن برخوردار باشد. در این میان باید توجه داشت که ابزارها توسط انسانها به ویژه انسانهایی که در حوزهی مربوط به آن ابزار دارای دانش و تجربهی کافی هستند، ساخته میشوند. از این رو خطها که توسط انسانها ساخته و بکار برده میشوند، اگرابزاری نامناسب باشند کنار گذاشته میشوند و اگر مناسب باشند، حفظ و تکمیل میشوند.
لزوم تدوین شیوهنامهی واحد
وی با بیان این که لزوما هیچ زبانی نیازمند رسمالخط واحد نیست، میگوید: رسمالخط واحد فقط به درد متون اداری میخورد و گرنه حتی برای آموزش لزوما به رسمالخط واحد نیاز نداریم. رسمالخط واحد میتواند ایجاد شود، اما زمانی که میگوییم یک زبان به رسمالخط نیازمند است نباید به سرعت متوجه تدوین رسمالخط واحد برای آن شویم. مثلا فارسی زبانی برخوردار از گستردگی و قدرت است اما در افغانستان، ایران و تاجیکستان داری شیوهنامهی واحد نیست؛ حتی در خود ایران نیز شیوهی نگارش واحد وجود ندارد و در متون نویسندگان مختلف، رسانهها یا فرهنگستان تفاوتهایی وجود دارد.
بنابراین ما به خط نیازمندیم اما تدوین رسمالخط واحد الزامی ندارد و اهمیتش در این است که برای بکارگیری و گسترش زبان در کنار سایر ابزار بکار میرود. اگر بیشتربرایش اهمیت قائل باشیم در واقع نشان از این دارد که انتظار داریم در متونی نظیر متون ابلاغی دولتی استفاده شود و اما اگر کمتر برایمان حائز اهمیت باشد، یعنی این که با زبان بصورت امری شفاهی برخورد میکنیم و نمیخواهیم اصلا وارد حوزهی مکتوب وخلاقیت ادبی شود.
سابقهی نگارشی زبان گیلکی
این پژوهشگر میگوید: زبان گیلکی دارای سابقهی نگارشی کهنیست و آثاری از قرون هفتم و هشتم باقی مانده است. تفسیر کتاب الله و مقامات حریری آثاری هستند که به ما نشان میدهند در آن زمان گیلکی با قواعد حاکم بر نگارش عربی و فارسی نوشته شده، ولی الزامات گیلکی آنها را ناچار کرده بود که یکسری تمهیدات، نظیر جدا نوشتن علامت مفعولی رایی و برایی اندیشیده شود. از عصر قاجار تا زمان «محمد علی افراشته»، نگارش، بسیار تابع قواعد فارسی بوده تا این که در دهه ۴۰ و ۵۰ و اوج دوباره گیلان شناسی با تلاشهایی برای نگارش مخصوص گیلکی و نیازهای این زبان، مواجه میشویم؛ در سالهای ۵۸ و ۵۹ این تلاشها در مجلهی دامون خیلی جدیتر گرفته میشود. در دههی ۷۰ نیز شاهد شکلگیری پیشنهادات نگارشی در گیلهوا، نقش قلم و کادح بودهایم که کاربرد ۷ کوچک و برخی قواعد دیگر را از آن داریم.
کیبوردی رسمی برای گیلکی
حسنپور تصریح میکند: اوایل دهه ۹۰ خورشیدی در اینترنت تلاشهایی برای تدوین یک خط لاتین توسط من و «بهرام کریمی» انجام گرفت اما پس از ۲ سال که آن را آزمودیم و نواقصش را یافتیم به این جمعبندی رسیدیم که به همان سنت نگارشی که به ما رسیده، برگردیم؛ بنابراین تجاربمان را در نگارش، ویرایش و انتشار متون گلیکی در سایتها و وبلاگهای مختلف بکاربردیم و درکنار همفکری با «میرعماد موسوی» و افراد فعال در این حوزه که میشناختیم، سرانجام به پیشنهاد شیوهنامهای رسیدیم که هماکنون از آن استفاده میکنیم. این پیشنهاد را در وبلاگ ورگ قرار دادیم که خوشبختانه با استقبال روبرو شد. در ادامه کیبورد رسمی گوگل بر اساس میزان محتوای تولید شده با این شیوهنامه یک کیبورد رسمی در گوشیهای اندروید اعلام کرد.
برخی مایلند مراحل طی شده را مجددا زیر نظر مراجعی چون دانشگاه پشت سربگذارند. اما حرف ما این است که پشتوانهی رسمالخط پیشنهادی ما دانش و تجربه است و با استقبال مواجه شده و می تواند بکار رود اما به نظر میرسد برخی از دوستان مایلند به اصطلاح چرخ را از نو اختراع کنند.
وی میگوید: رسمالخط ما تمام موارد پیشنهادی گیلهوا را در خود دارد و مواردی را نیز به آن افزودهایم وهمخوان بودن با تمام لهجههای گیلکی در گیلان و مازندران را به آن اضافه کردهایم. در واقع معیارمان نوعی تفاهم و فهم بین لهجههای مختلف بدون این که لهجهای خاص اهمیت یابد، بوده است. هماکنون حدود ۴۰ تا ۵۰سایت و وبلاگ و یکی، دو نشریه از این خط استفاده میکنند؛ از سوی دیگر مجلهی گیلهوا هم به شیوهنامهی خود پایبند است و به غیر از دو مورد مذکور بقیه به شیوهای که مایل هستند، مینویسند.
انتخاب جامعه
مدیر وبلاگ ورگ دربارهی اهمیت ورود یک متولی به عرصهی تدوین و معرفی رسمالخط گیلکی اظهار میکند: برخی دوستان معتقد به طی مسیرهای رسمی در این عرصه هستند وحتی به نظر میرسد، بعضی مایلند مراحل طی شده را مجددا زیر نظر مراجعی چون دانشگاه پشت سربگذارند.اما حرف ما این است که پشتوانهی رسمالخط پیشنهادی ما دانش و تجربه است و با استقبال مواجه شده و می تواند بکار رود اما به نظر میرسد برخی از دوستان مایلند به اصطلاح چرخ را از نو اختراع کنند و سیر تهیهی این شیوهنامه ذیل نظارت رسمی دانشگاه یا آموزش و پرورش انجام شود. البته از یاد نباید برد که همواره این جامعه است که انتخاب میکند چه ابزاری بکار ببرد. من معتقدم هیچ نهادی متولی امر خط نیست و هر نهادی میتواند شیوهنامه اش را پیشنهاد دهد و در ادامه نویسندگان، شاعران، روزنامه نگاران و ناشران میتوانند کاربرد آن ابزار را انتخاب کنند.
حسنپور یادآور میشود: دانشگاه و صدا و سیما با این موضوع بیگانهاند و با جزئیات این حوزه آشنا نیستند. بنابراین راه حل این مسئله بیشتر به افرادی برمیگردد که در این زمینه تجربه دارند و با آن درگیر بودهاند.