نشست خبری مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم سرانجام پس از وعدههای نافرجام برگزار شد. این برنامه در ابتدا قرار بود در روز اعلام پیروزی او در انتخابات (۱۴ تیرماه) برگزار شود اما پس از لغو ناگهانی آن برنامه، دو ماه و ۱۲ روز بعد در تهران برگزار شد.
آنطور که رسانهها گفتهاند، بیش از ۳۰۰ خبرنگار از رسانههای داخلی و خارجی در این نشست شرکت کردهاند، نشستی که قرار بود وضعیت غبارآلود این روزهای ایران را با واکاوی سیاستهای حاکمیتی، کمی شفاف کند و موضع دولت جدید را بر همگان آشکار.
اما پاسخهای پزشکیان سربسته بود، پر از قول و قرارهای پرابهام بود و در نهایت پاسخی روشن به بحرانهای جامعهی ایران نداد.
نگاهی به دولت او؛ وعدهها و عهدشکنیها
مسعود پزشکیان در قامت رییس دولت چهاردهم، دوست دارد تصویرش در عرصهی عمومی، تصویر پزشک بازنشستهای باشد که ریاست جمهوری را برای دوران بازنشستگیاش انتخاب کرده و نگاهش به مادیات، قدرت و دومین فرد حاکمیت بودن، بسیار خودمانی است.
مسعود پزشکیان در قامت رییس دولت چهاردهم، دوست دارد تصویرش در عرصهی عمومی، تصویر پزشک بازنشستهای باشد که ریاست جمهوری را برای دوران بازنشستگیاش انتخاب کرده و نگاهش به مادیات، قدرت و دومین فرد حاکمیت بودن، بسیار خودمانی است.
پزشکیان احتمالا بهترین انتخاب برای دوران پر انحطاط پس از مرگ رییسی بود زیرا پزشک بازنشستهی سوار بر بحرانها که به همه چیز سرخوشانه میخندد و هر معضلی را به آینده حواله میدهد، درمانی مقطعی برای نامطئنترین دوره سیاسی ایران است.
توجه به ظرفیتها، عهدشکنیها و اقدامات مثبت پزشکیان احتمالا بتواند در عرصهی سیاسی راهشگا و آموزنده باشد؛ او اگرچه کابینهاش را هماهنگشده انتخاب کرد، در مقابل انتخاب وزرایی که وعده داده بود بازی را به تندروها واگذار کرد و تغییر شگرفی در سیستم مدیریت اجرایی ایجاد نکرد، اما چند اقدام مهم انجام داد که حداقل در تاریخ پس از جمهوری اسلامی سابقه نداشته است.
این اقدامات بیسابقه هرچند از نظر بخش زیادی از مردم ارزش محسوب نمیشود و حداقل ۶ سال از مطالبات آنها عقب است، اما از منظر سیاسی مهم و قابل تحلیل هستند.
به طور مثال به کارگیری ۴ مدیر زن در دولت امری کماهمیت از منظر اجتماعی اما پراهمیت از منظر سیاسی است؛ این انتصابات پزشکیان که او در هر مصاحبهای به آنها مینازد، از منظر اجتماعی نمیتواند به مطالبات زنان پاسخ درخوری بدهد اما به هر روی از منظر سیاسی اتفاق بیسابقهای است.
به کارگیری ۴ مدیر زن در دولت امری کماهمیت از منظر اجتماعی اما پراهمیت از منظر سیاسی است؛ این انتصابات پزشکیان که او در هر مصاحبهای به آنها مینازد، از منظر اجتماعی نمیتواند به مطالبات زنان پاسخ درخوری بدهد اما به هر روی از منظر سیاسی اتفاق بیسابقهای است.
وعدههای پزشکیان مبنی بر استفاده از اقوام و قومیتها هم به نتایج شگرفی منجر نشد و او درنهایت توانست فقط تا حد انتصاب یک معاون اهل سنت برای خود، یک استاندار اهل سنت در دولت و چند معاون اهل سنت در وزارتخانهها، تیغ خود را بر زمین سخت سیاست حاکمیتی بِسُراند.
آنچه نامشخص ماند و آنچه پابرجاست
دو سوال در نشست خبری پزشکیان بیش از همه توجه عمومی را برانگیخت؛ سوال مریم شبانی و سوال افسانه استوار که هر دو از به سرانجام گشتهای ارشاد در دولت چهاردهم پرداختند.
البته شبانی مستقیما سوالی در این مورد نپرسید اما شرح چگونه رسیدنش به جلسهی سوال از رییس جمهور، باعث خندهی بلند پزشکیان شد اما افسانه استوار محکمتر از شبانی به این موضوع ورود کرد.
پاسخ پزشکیان اما در هر دو مورد، پاسخی سربسته، بدون روشنگری، کلی و بدون خاصیت اقناع کنندگی بود. او در ابتدا خود را بیخبر از وضعیت گشتهای ارشاد اعلام کرد و سپس گفت دولتش در حال تدوین آییننامهها برای حل این موضوع است.
شکی نیست که اختصاص دو سوال به این موضوع مهم در نشست خبری رییس جمهور، اتفاقی مهم و ناشی از اهمیت این موضوع در جامعه است اما مثل همیشه، مقام ریاست جمهوری به عنوان نماینده حاکمیت به پاسخهایی سربسته، گمراهکننده و نامشخص اکتفا کرد.
پزشکیان و داعیهی بیخبری دیگر
یکی دیگر از مهمترین بخشهای نشست خبری او، بی اطلاعی رییس جمهور از میزان حقوق دریافتیاش بود. این موضوع به خودی خود فاقد اهمیت است اما پازلی دیگر از تصویر «رییس جمهور بازنشستهی بیتوجه به مادیات و قدرت» است که پزشکیان دوست دارد از خود نشان دهد.
یقینا بیاطلاعی رییس جمهور از میزان حقوق دریافتیاش ارزش به حساب نمیآید. اگر رییس جمهور نداند رفاه حاکم بر زندگیاش با چقدر درآمد حاصل شده است، چگونه میتواند در تصمیمگیری برای اموری مثل حداقل دستمزد، یارانههای دولتی و تصمیمات اقتصادی مداخله کند؟ به همین خاطر است که نگارنده معتقد است این اظهار بیخبریها تنها تصویری است که پزشکیان میخواهد از او در ذهن داشته باشیم.
پزشکیان چه تصمیمی درباره سیاست خارجی میگیرد؟
سفر اخیر پزشکیان به عراق و موضعگیری او درباره سیاست خارجی در نشست خبری هر دو تصویر «پزشک بازنشسته» را تایید میکنند. او مثل اسلاف اصلاحطلبش نشان داد تمایلی ندارد.
سیاستهای کلی حاکمیت را در قبال منطقه بازگو کند. در بهترین وضعیت، پزشکیان احتمالا بتواند مثل روحانی دریچهی ارتباط با غرب را اندکی بازتر کند اما درباره سیاستهای منطقهای احتمالا هیچ کاره خواهد بود. این گزاره را میتوان از پاسخ او به خبرنگار الجزیره که درباره موشکهای هایپرسونیک از او سوال کرد، به روشنی دریافت.
باید دید واکنش پزشکیان به بحرانهایی که در آینده ایجاد میشود چیست؛ آیا او در مسائل مهمی مثل مسئلهی انرژی، مثل روحانی خندهای سرخوشانه سر میدهد و اظهار بیخبری میکند یا با ایگوی پدرانه، از بالا گرفتن بحرانها جلوگیری میکند.
پزشکیان در سفر به عراق طوری خودمانی برخورد کرد که طرز راه رفتن، طرز دست دادن و نوع حرف زدنش سوژهی رسانهها شد. او در هر کلام و هر حرکتی در پی آن است که به ما بگوید به قواعد، به سیاستها و بحرانها بیتوجه است.
ما با پزشکیان به کجا میرسیم؟
اگر بخواهم این گزارش را با عاقبت کشور در دوران ریاست جمهوری پزشکی به پایان برسانم، باید بگویم نگرانم.
باید دید واکنش پزشکیان به بحرانهایی که در آینده ایجاد میشود چیست؛ آیا او در مسائل مهمی مثل مسئلهی انرژی، مثل روحانی خندهای سرخوشانه سر میدهد و اظهار بیخبری میکند یا با ایگوی پدرانه، از بالا گرفتن بحرانها جلوگیری میکند.
نظرات بسته شده است.