نگرانیهای شالیکاران در امتداد به بار نشستن شالیزارها و روانهی بازار ساختن محصولشان، حکایتی دیرپاست.
اما در این میان بیمهی محصولات کشاورزی، روشی کارآمد برای کاهش ریسک فعالیت در این عرصه است که همواره درصدد بهبود و افزایش بهرهوری اقتصادی بخش کشاورزی، از راه ترغیب کشاورزان به بیمه کردن محصولاتشان برآمده است.
لیکن، واقعیت این است که وضعیت بیمهی بخش کشاورزی و خصوصاً شالیزارها و محصول برنج خوب نیست. اگر چه اقدامات قابل توجهی در این حوزه انجام شده ولی کارهای زیادی نیز هست که باید انجام شود تا بهرهوری در حوزهی کشت برنج افزایش پیدا کند.
در سال جاری، کمتر از ۱۰ درصد شالیکاران گیلانی حدود ۸ درصد شالیزارهای خود را بیمه کردهاند. اعتقاد داریم موفقیت و کارآیی بیمهی محصول برنج به تمایل شالیکاران به بیمهی محصولشان بستگی دارد.
بیمهی محصول برنج در کاهش خطرپذیری و تثبیت درآمد شالیکاران، اهمیت دارد و بر این اساس باید برنامهی بیمه محصولات کشاورزی خصوصاً برنج، در استان مورد ارزیابی قرار گیرد و نیازها و انتظارات بیمهگذاران به عنوان ذینفع اصلی صندوق با رویکرد آسیبشناسانه، شناسایی و تحلیل شوند.
لازم به ذکر است که شکافهای قابل توجه در زمینههای مختلف بین نیازها و انتظارات بیمهگذاران و وضعیت موجود صندوق وجود دارند. همچنین رضایت از خدمات ارائهشده توسط صندوق در حد متوسط و در مواردی ضعیف است.
گفتنی است که صندوق بیمهی کشاورزی در نظام کشاورزی کشور نقش کلیدی دارد و باید خطرات این بخش را بهخوبی تحت پوشش قرار داده و خسارات وارده را جبران کند. در این میان کارشناسان بیمهی محصولات کشاورزی مسئولیت بیمهی محصولات را بر عهده دارند.
نباید از یاد برد که به منظور ارتقاء عملکرد و بهبود در ارائهی خدمات به جامعهی بیمهگذاران، نوسازی راهبردی صندوق از جنبههای مختلف مانند طراحی محصول، تسویهی خسارت، زیرساخت فرهنگی مناسب در جوامع روستایی، مدیریت ارتباط با مشتری، نیازهای آموزشی و ارتقاء توانمندی بازاریابی کارگزاران و دیجیتالسازی فرایندها ضروری است.
همچنین به منظور اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش زیاندهی شالیکاران و بیمهی کشاورزی، مناسب است که طبقهبندی ریسکهای مختلف کشاورزی بر حسب مناطق و بیمهگذاران توسط صندوق بیمهی محصولات کشاورزی در چارچوب استانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار گیرد.
باید توجه داشت که آمار، امانت و اساس برنامهریزیهاست و ارائهی غیرواقعی، خیانت ملی است. بر این اساس گاهی اعداد و ارقام ارائهشده در بخش کشاورزی بیانگر وضعیت این حوزه نیست و تصویر غیرواقعی از شرایط کشاورزی و کشاورزان است و ارزش کارشناسی نداشته و گمراهکننده افکار عمومی است.
چرا که آمارهای واقعی بیانگر حرکت رو به جلو و امیدآفرین از وضعیت تولید و اقتصاد کشاورز هستند. با همهی این اوصاف باید گفت، متاسفانه امروزه مدیران دلسوز، توانمند و ساختار شکن، کمبود اصلی هستند؛ در حالی که موفقیت هر سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریتهای سازمانی منوط به حضور مدیرانی کاردان و لایق است.
بنابراین انتخاب مدیران و معاونان اصلح و پرهیز از انتصابات تکراری و بلندمدت رانتی، سزاوار توجه و بررسی فراوان است.
اما در جمعبندی پایانی میتوان اظهار داشت که توجه ویژه در عرصهی بهزراعی کشت برنج، تنظیم و معاینهی فنی کمباینها قبل از برداشت توسط افراد متخصص و حرفهای، مشکلات برداشت محصول و پس از برداشت از قبیل قیمت محصول، بازاررسانی و بازاریابی و همچنین تنوع بخشی به خدمات بیمهای و استفاده از ظرفیت کشاورزان خبره و تشکلها برای برآورد خسارت، ایفای تعهدات توسط بیمهی محصولات کشاورزی، ضرورت توجه به تغذیهی گیاهی و مبارزه با آفات و بیماریهای برنج از عوامل موثر بر بهبود بهرهوری در تولید برنج گیلان بشمار میروند.
نظرات بسته شده است.