یادداشت حاضر، متن سخنرانی ارائه شده در مراسم بیست و هفتمین سالگرد درگذشت مرحوم سیروس قایقران در شهرستان بندرانزلی است.
بخش اول سخنرانی به بحث دربارهی معنا و مفهوم اسطوره اختصاص داشت. اشاره شد که اسطوره دارای معانی گوناگون و متعدد، با دلالتهای مثبت و منفی است، اما در این جا منظور از کاربرد واژه اسطوره، همان مفهوم و معنایی است که در باور عامه و به ویژه بین ورزش دوستان و طرفداران ورزش رواج دارد. در این معنا، اسطوره ناظر به برخورداری از خصلتهای فوق طبیعی و فراانسانی است. از این منظر، اسطوره بازتاب و بازنمای تمایلات، علاقهمندیها، آرزوها، دردها، حسرتها، رنجها، و آلام مردم جامعهاند. در ادامه، با اشاره به اهمیت “فقدان” و اندوه ناشی از آن در ساحت فردی و اجتماعی، به مناسبت میان معنای اسطوره در ذهنیت اجتماعی طرفداران ورزش با از دست دادن چهرههای ورزشی پرداخته شد.
در ادامه سخنرانی به این پرسش پرداخته شد که سیروس قایقران واجد چه خصلتهایی بود که این میزان محبوبیت فراگیر و چشمگیر را برای او به ارمغان آورد، تا حدی که به مثابه یک اسطوره مورد تجلیل و تکریم جامعه قرار گرفت؟ بی تردید، ویژگیهایی مانند همدلی، همراهی و همیاری با مردم عادی، صداقت و پرهیز از کنش ریاکارانه، خیرخواهی عمومی با هدف و نیت نفعرسانی و سودمندی برای جامعه و نه با چشمداشت برخورداری از امتیازات مادی، رفتار بیتکلف و صمیمانه با قشرهای مختلف مردم، اخلاق و منش مردممدارانه، جملگی در رواج نگاه اسطورهای به قایقران فقید نقش داشتند.
به این موارد میتوان به جنبه ورزشی نیز تأکید نمود و به نقشی که مرحوم قایقران در اوج گرفتن تیم فوتبال ملوان در در دهه 60 داشت نیز اشاره کرد. تیم فوتبال ملوان قبل از انقلاب و در جریان رقابتهای لیگ فوتبال ایران، موسوم به جام تخت جمشید، توانسته بود به عنوان یک تیم شهرستانی با هدایت و درایت مردان شایستهای مانند بهمن صالحنیا سالها در مقام بهترین تیم شهرستانی ایران فعالیت کند.
حاصل این افتخارات در سطح ملی و طی چند دهه پرورش بازیکنان ملیپوش و تأثیرگزاری مانند غفور جهانی، عزیز اسپندار، علی نیاکانی، نصرت ایراندوست، سید علی افتخاری، محمد احمدزاده، پژمان نوری، مرحوم مهرداد اولادی، سید جلال حسینی، مازیار زارع، و بسیاری دیگر بود که با درخشش در سطح ملی و بینالمللی همواره تداعی کننده نام و یاد ملوان در ذهن ورزش دوستان است. مرحوم قایقران را میتوان نگین درخشان این مجموعه دانست که در اوجگیری فوتبال در دهه 60 در بندرانزلی نقش به سزایی داشت و توانست به عنوان یک شهرستانی به تمامی افتخارات ملی دست یابد.
علاقهمندان فوتبال در ایران هیچگاه خاطره و یاد گل زیبای وی به تیم قدرتمند فوتبال کرهجنوبی در بازیهای آسیایی پکن 1990 را فراموش نخواهند کرد. مرحوم قایقران در شرایط خاص پس از انقلاب توانست روح تازهای در کالبد نحیف شده ورزش گیلان بدمد و به همراه آن با درخشش در عرصه فوتبال ملی چالش مهمی در روابط ورزشکاران شهرستانی با مرکز به وجود آورد به گونهای که حتی به مقام کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایران نیز دست یافت. اگر تلاشها و فعالیتهای بهمن صالحنیا توانسته بود در نسل دهه 50 ورزش گیلان تأثیرگزار باشد، چهره و شخصیت ورزشی و اجتماعی مرحوم قایقران توانست سبب ایجاد و قوام گرفتن اعتماد به نفسی در نسل فوتبالیستهای دهه 60 و پس از آن گردد که اثرات نیکوی آن در ورزش گیلان کماکان استمرار دارد.
با توجه به علاقهمندی مردم بندرانزلی به ورزش فوتبال و تیم ملوان، منش و روش مرحوم قایقران به همراه موفقیت وی در عرصه فوتبال ملی در محبوبیت وی تأثیر به سزایی داشت. این علاقهمندی به گونهای بوده که انزلی با تیم فوتبال ملوان، و ملوان نیز با شخصیت سیروس قایقران پیوند خورده است. ذهنیت اجتماعی و فرهنگی جامعه انزلی به گونه قوام یافته که ادراک و احساسشان در مورد مرحوم قایقران معطوف به تکرارناپذیر بودن وی، به ویژه از حیث اخلاقی و اجتماعی است.
پرواز دردناک وی، که از منظر اسطاریخی (اسطورهای- تاریخی) تداعی کننده جوانمرگی سیاوش و سهراب است و در شکلگیری نگاه اسطورهای به وی قابل تأمل است، سبب شد جامعه انزلی احساس فقدانی دردناک کند، فقدانی که به تعبیر قاطبه مردم انزلی، به ویژه کسانی که دوران زیست و فعالیت مرحوم قایقران را تجربه کرده بودند، چنان زخم عمیقی بر پیکر واندام جامعه وارد کرد که احساس میشود هرگز از خاطر و خاطره جمعی پاک نمیشود. به تعبیری، میتوان بخشی از شکلگیری نگاه اسطورهای به قایقران فقید را تحت تأثیر این احساس در نظر گرفت که جامعه تلاش میکند با ادای دین به چهره و شخصیتی که افزون بر حضورش در میدان ورزش، در میان مردم نیز تداعی کننده خاطرات نیک است، به گونهای مبادرت به استمرار و انجام قدرشناسی ناتمام خود کند.
امروزه فضای اجتماعی و فرهنگی انزلی به گونهای است که نام و یاد مرحوم قایقران پیوند دهنده و هویتبخش کلیه گروههای اجتماعی در مشاغل، اقشار و گروههای گوناگون، و نسلهای مختلف است. این ویژگی محدود به شهر بندرانزلی نیست و فراتر از آن در حیطه استان و کشور نیز کاملا مشهود است.
سخن آخر این که، به رغم اهمیت داشتن و ارزشمند بودن برگزاری مراسم سالگرد و نکوداشت، با توجه به فرصت و توان موجود اجتماعی، فرهنگی و ورزشی نباید مناسبت جامعه با مرحوم قایقران را محدود به برگزاری مراسم نمود. پیشنهاد میشود با مشارکت سازمانهای ذیربط نهادی مردممحور تشکیل شود تا به منظور نگهداشت، پاسداشت و بزرگداشت نام و یاد مرحوم قایقران، افزون بر برگزاری مراسم یادبود، فعالیتی مانند جایزه پوشکاش در سطح ملی و حتی بینالمللی تعریف شود و متناسب با ویژگیهای شخصیتی مرحوم قایقران و معیارهای مناسب ملی به صورت سالانه اقدام به برگزاری آن شود.