اصطلاح شیء دراماتیک به چیزهایی گفته میشود که ارزش یا بار معنایی فراتر از کاربردشان دارند چیزهایی که خاص تر و عزیزند مانند پنجره، آینه،آسمان، انار که به اصطلاح شعر خورشان خوب است و اغلب دستمایه ی ترانه و نقاشی نیز میشوند و من فکر میکنم یک سری شهرها هم هستند که از این ویژگی برخوردارند مثل پاریس، رم، ونیز، بیروت، شیراز یا انزلی که در این مجال، سراغ انزلی و نمادهای زیبای آن رفتهام.
امروزه اگر انزلی را از روی کارت پستالهای به جای مانده از آن قضاوت میکنیم میگوییم شهری شبیه شهرهای اروپایی است. در کتاب «گیلان به روایت کارت پستالهای تاریخی»۱ تعداد زیادی عکس مربوط به انزلی میبینیم از جمله کرجیها، قاضیان،گمرک،کاخ میان پشته،کاخ خوشتاریا، دایره حکومتی انزلی، بلوار، سینما تئاتر و همینطور این لیست ادامه دارد. شاید اگر این عکسها را نسل جدید ببیند، باور نکند که این چنین شهری صد سال پیش یا کمتر میزیسته است پلکانها، سنگچینها و بناهای خاص به گونهای هستند که پتانسیل کارت پستالی شدن آنها را زیاد میکند. در یک کلمه زیبا هستند.
جبار نوید را بیشتر به خاطر عکاسی ورزشی، آن هم از تیم مورد علاقهاش ملوان انزلی میشناسند. او بزرگ ترین آرشیو عکسهای تیم ملوان را برای این باشگاه به ارث گذاشته است.
عکس های زیبای انزلی قدیم به مدد عکاسان این شهر همچنین گردشگرانی از شهرها و کشورهای دیگر جاودانه شده است. مهدی منیرزاد، غلامرضا نوری برقکار، اسلام و اردشیر عبدالرحیمی که عکس فوری میگرفتند. همچنین صفرآلوچه چی، حسن تگزاس و جبار نوید که عکاسان سیار بودند و جای ثابتی نداشتند و البته پاتوق آنها بیشتر مکانهای زیباتر و توریستی انزلی مثل بلوار بوده است.
نوید عکاس متولد ۱۳۰۱ شمسی در شهر انزلی بود و پیش از جنگ جهانی دوم از فروش نقاشیهایش برای گذران روزگار استفاده میکرد بعدها با دوربین عکاسی جعبهای آشنا شد و حدود ۷۰ سال به عبارتی تا توان ایستادن در بلوار و حمل دوربین را داشت به عکاسی پرداخت.
جبار نوید را بیشتر به خاطر عکاسی ورزشی، آن هم از تیم مورد علاقهاش ملوان انزلی میشناسند. او بزرگ ترین آرشیو عکسهای تیم ملوان را برای این باشگاه به ارث گذاشته است. به جز اینها در آلبومهای خانوادگی مردم انزلی پر است از عکسهایی که امضای نوید عکاس را با خود دارد. جبار نوید بخشی از حافظه تصویری مردم انزلی است. نوید عکاس متولد ۱۳۰۱ شمسی در شهر انزلی بود و پیش از جنگ جهانی دوم از فروش نقاشیهایش برای گذران روزگار استفاده میکرد بعدها با دوربین عکاسی جعبهای آشنا شد و حدود ۷۰ سال به عبارتی تا توان ایستادن در بلوار و حمل دوربین را داشت به عکاسی پرداخت. مجسمه ی نوید با دوربین عکاسی اش که به پاس هفتاد سال فعالیت عکاسانه ی او ساخته و نصب شده تبدیل به نمادی برای شهر انزلی گشته است.
من هم وقتی میخواستم برای تالیف کتاب »عکاسان و عکاسخانههای گیلان«۲با نوید گفتگو کنم و سراغش را می گرفتم می گفتند برو بلوار انزلی او را پیدا میکنی زمستان سال ۸۵ بود که همانطور که گفته بودند او را در بلوار پیدا کردم مردی بلند قامت و استوار با کت شلوار آراسته که همچنان دوربین و فلاش همراهش بود. ساعتی با هم به گفتگو نشستیم و چند عکس نیز از او گرفتم.
نوید عکاس بازمانده ی نسلی از عکاسان است که کوچه بازار، محل کسب و کارشان بود از گردشگرانی عکس میگرفتند که دوست داشتند یادگار سفرشان ساختمانها و مکانهای زیبای انزلی باشد یا کسانی که طالب عکس فوری و ارزانتر برای ارائه به مراکز دولتی بودند.
آن زمان همین عکاسان دوره گرد، شاید آنچنان به ارزش فرهنگی کار خود توجهی نداشتند و برای اکثر آن ها عکاسی صرفا جنبه ی امرار معاش داشت اما دوربین عکاسی این شاهدان بیادعا تصویر کوچه بازار و مردم و به عبارتی هویت شهر انزلی را در عکسهایشان باز نموده و حفظ کرده است میراث با ارزشی که مثل یک بانک مورد اعتماد،کد های تصویری گذشتگان را – از زمان فراگیر شدن دوربین عکاسی تاکنون – در صندوق امانات برایمان نگه داشتهاند.
ما وقتی منظره یا چهره ای زیبا یا ساختمانی قشنگ را می بینیم شگفت زده می شویم و لذت می بریم .اغلب واکنش ما اینست که می گوییم «وای چقدر زیباست». عکاسان با عکس هایی که از این زیبایی ها می گیرند به قول تالبوت ما را در لذت شگفت زدگی سهیم می کنند و جمله ی «وای اینجا چقدر زیبا بوده است» تا بی نهایت قابل تکرار است.
از پاریس نام بردم بگذارید از اوژن آتژه نیز نام ببرم.آتژه با عکسهایش از خیابانها و کوچه پس کوچههای پاریس شهرت دارد،کوچههای تنگ و سنگ فرش شده، و پلهای رود سن، ویترین مغازهها و … به طور کلی آتژه عکاسی را زندگی میکرد تمام وجودش عکاسی کردن بود تا جایی که میگوید «اکنون من مالک پاریس قدیم هستم» .تصویر آخر عمر او مردی ژنده پوش بود با اسباب عکاسی و چادر سیاه بلندی بر پشت دوربین بچههای محله مونپارناس به او پاپا آتژه میگفتند۳ .آتژه سودای نقاش شدن در سر داشت اما جبار نوید دوره نقاشی را هنگامی که جوانتر بود سپری کرده بود.
قرن ۱۹ و ۲۰ قرن غلبه ی تصویر بود. تاریخ معاصر را به مدد عکسها میشناسیم تاریخ دیداری تاریخ نوشتاری را احیا کرد و در جاهایی تکیهگاه و شاهدی برای متون نوشتاری شد جنبه ی نیرومند روایتگری عکسهای تاریخی، متن را به حاشیه راند تا جایی که رولان بارت می گوید: «تاریخ و عکاسی هر دو در یک قرن متولد شدند». البته با این تفاوت که عکسها اغلب اغراق نمیکنند و برای جذابیت بیشتر شاخ و دم به حوادث و افراد نمی چسبانند. مجموعه آثار عکاسان هر شهر سندهایی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است که علاوه بر آن تغییرات این حوزهها را به ما نشان میدهد در عکسهای آنان شکل شهر، تیپ مردم و ساختمانها، آرایش لباس و مدل موی زنان و مردان، تعداد و نوع ماشینها و خیلی اطلاعات دیگر را میتوان دید که منبع مهمی برای پژوهشگران حوزه های مختلف علوم تجربی و انسانی هستند.
جبار نوید در سالهای آخر عمرش در خانه سالمندان انزلی بود تا لحظهای که دنیای ما را رها کرد و رفت. اما آدم هایی از جنس نوید نمیمیرند همانطورکه عاشورپور نمرد. مردم انزلی پس از بازگشت از خاکسپاری عاشورپور وقتی به خانه هایشان رسیدند دوباره به ترانههای او گوش میکردند چه آنکه، عاشور پور پیش از آنها به خانههایشان برگشته بود
این انسان ها فراتر از گوشت و پوست و استخوان هستند اندیشه و آثار و فعالیتهایشان باعث میشود جاودانه شوند عکس های نوید در آلبومها وجود دارد. جبار نوید جاودانه شده و بخشی از هویت شهر انزلی است.
توضیح عکس ها
۱و ۲و ۳و -جبار نوید سال ۱۳۸۵- انزلی .عکاس نگارنده
۴-اوژن آتژه ۱۹۲۷ در گذشت
مرجع
۱- گیلان به روایت کارت پستال های تاریخی – مهرداداسکویی – نشر ایلیا
۲-عکاسان و عکاسخانه های گیلان –کفایت آریایی فر – نشر ایلیا
۳-حرفه عکاس – شهریار توکلی و تورج حمیدیان – ناشر حرفه هنرمند
…یاد و نام همه آنانکه در نهایت اخلاص، به انزلی و جامعه انزلی خدمت کرده اند گرامی باد…
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست…