از داراییهای طبیعی گیلان؛ این سرزمین باران و سبزه، باید به رودخانهها و تالابهایی اشاره کرد که در گذشته سرود زندگی و زیبایی سر دادهاند و اکنون بسیاری از آنها زمزمهگر مرثیهی فراموشی و نابودی هستند.
آیا انگیزهی کافی برای تغییر سرنوشت وتلندها، که نه تنها شاهرگهای زیست زمین، بلکه منبعی از خدمات بیپایان اکوسیستم برای بشر به شمار میروند باقی مانده است؟ یا آیندگان از این داستان به عنوان تراژدی یاد خواهند کرد؟
هنگامی که از وتلند میگوییم، رایجترین پرسشی که افراد غیر متخصص میپرسند تقریبا همیشه این است که وتلند دقیقا چیست؟ این سوال در عین سادگی، بسیار مفید و نقطهی آغازی برای گام گذاشتن در مسیر شناخت وتلندهاست.
وتلند اکوسیستمی متغیر و در نوسان است که اغلب در حد واسط دو نوع زیستگاه آبی و خشکی تشکیل میشود و معمولا عناصر هر دو نوع اکوسیستم را در خود جای میدهد.
بر اساس تعریف کنوانسیون رامسر تمام مناطق مردابی، آبگیرها، توربزارها، تالابها و آبگیرهای طبیعی و انسان ساخت، دائم یا موقت، دارای آب ساکن یا جاری و شیرین یا شور که عمق آب آنها از ۶ متر تجاوز نکند، وتلند نامیده میشوند. بر این اساس نه تنها رودخانهها و تالابهای گیلان، بلکه شالیزارهای استان نیز از انواع وتلندها به شمار میروند.
گفتنیست، وتلندها را که تقریبا در همهی نقاط دنیا یافت میشوند، کلیههای طبیعت و سوپرمارکتهای اکولوژیک نام دادهاند. این نامگذاریها اگرچه بیشتر به منظور جلب توجه جوامع نسبت به اهمیت و ارزشهای اکوسیستم وتلند است، به دلیل تنوع زیستی مثالزدنی وتلندها، در پژوهشهای علمی نیز تایید و تکرار شدهاند.
اطراف رودها و سواحل، به مدت بیش از ۶۰۰۰ سال کانونهای تمرکز تمدنهای بشری بودهاند. با کمی دقت در مییابیم که این نواحی اغلب وتلندهای زیادی را در خود جای دادهاند و این امر اتفاقی نیست. در واقع خدمات ارزشمندی که اکوسیستم وتلند به جوامع انسانی عرضه میکند، علت اصلی این مکانگزینی بوده و انسان به خدمات اکوسیستم وتلند وابسته است.
از مهمترین خدمات اکوسیستم وتلند میتوان به کنترل سیلاب، رسوبگیری، تصفیهی آب، خدمات تفریحی و گردشگری، حفاظت سواحل و مهار فرسایش، تغذیهی آبهای زیرزمینی، تعریف بانکهای تنوع زیستی، تولیداتی مانند انواع برنج و آبزیان و همچنین تعدیل تغییرات آب و هوایی یاد کرد.
تغییرات اقلیمی و چالش گرم شدن زمین در دو دههی گذشته، اهمیت وتلندها و ضرورت حفظ این اکوسیستمها در دورههای خشکسالی را – به عنوان ضامن بقای زندگی ساکنان محلی و گونههای زیستی و جانوری- دوچندان کرده است. رودخانهها و تالابها با افزایش رطوبت موجود در هوا، از افزایش دما جلوگیری کرده، میتوانند درجه حرارت روزانه و در نتیجه میانگین سالانه را تعدیل کنند.
همچنین با آغاز قرن بیست و یکم، خدمات فرهنگی وتلندهای شهری برای ساکنان و بازدیدکنندگان، مرکز توجه پژوهشگران و برنامهریزان شهری قرار گرفته است. به این ترتیب زیبایی، ایجاد بستر آموزشی و الهامبخشی معنوی که اصلیترین خدمات فرهنگی وتلندها را شکل میدهند، فرصتهای چشمگیری در گردشگری شهری ایجاد کردهاند.
وتلندهای گیلان؛ شرایط موجود
با توجه به تعاریف رسمی، ده ها وتلند- از انواع گوناگون- در استان ساحلی گیلان وجود دارد. گذشته از ارائهی خدمات اکوسیستم، با توجه به قرار داشتن ایران در تقاطع دو مسیر جهانی مهاجرت پرندگان، این وتلندها به طور خاص، به عنوان پناهگاه پرندگان آبزی و برخی گونههای در خطر، نقش منحصر به فردی ایفا میکنند.
آسیبشناسی وضعیت موجود وتلندهای گیلان- بخوانیم ایران- نشان میدهد؛ که بسـیاری از آنهـا در اثـر ورود بیرویهی فاضلاب خانگی، کشاورزی و صنعتی، نبود شـاخصهای مدیریتی، اجرای طرحهـای عمرانـی بدون توجه به راهکارهای توسعهی پایدار، شکار و ماهیگیری بیش از حد تابآوری، کمآبی و خشکسالی، وارد کردن گونههای گیاهی و جانوری غیر بومی، تخریب جنگلهای بالادست و افزایش ورود رسوب، تغییر کاربری و تبدیل زمینهای تالابی به مـزارع پـرورش گیاهان و آبزیـان، استفادهی بیرویه از آب وتلندها و … در شرایط وخیمی قرار گرفتهاند.
و اما مروری بر آنچه گفته شد؛ لزوم دگرگونی اساسی و بیدرنگ در نگاه کنونی و ضرورت بازتعریف مبانی را با تکیه بر فنآوریهای روز، دانش بومی و در همکاری تخصصهای متفاوت، نشان میدهد. تغییر وضع موجود در گام نخست نیازمند ارادهی تغییر بوده و در ادامه مجموعهای فراگیر از سیاستگذاری و اقدام، حفاظت، آگاهیبخشی و آموزش را دربر میگیرد.
وتلندهای گیلان؛ رودخانهها و تالابهایی که زندگی را در خود پرورده و با نهایت سماجت در مقابل انواع فشارها ایستادگی کردهاند تا همچنان هستی را در آغوش امن خود پناه باشند، امروز آسیبدیده و نیازمند حمایتاند. درصورت تداوم بی توجهیها این اکوسیستمها نخستین مناطقی خواهند بود که از حیات عاری میشوند.
نجات تالابها و رودخانههای گیلان، نه تنها تعهدی ملی، بلکه یک مسئولیت انسانی است. چنانچه برآنیم تا تجربهی بهرهمندی از این اکوسیستمها را با نسل بعدی به اشتراک گذاریم و آیندهای سبز و پایدار برای گیلان بسازیم، زمان تکاپو امروز است. چه بسا که فردا نشانی از امید نباشد…
*دانش آموختهی دکتری معماری منظر