ترکش‌های تورمی چگونه زمینه‌ساز فساد می‌شوند

24

ما معمولا تنها اثرات عینی تورم را می‌بینیم؛ اینکه قدرت خریدمان کاهش یافته، مواد غذایی گران شده‌اند، هزینه خرید مسکن سرسام‌آور شده و حقوق‌ها، کفاف یک ماه یا سال مالی را نمی‌دهند. اما در شرایط آشفته ایران کمتر کسی حرف از تغییرات اجتماعی به دنبال تحولات اقتصادی می‌زند.

 

چندی پیش که در حال گوش دادن به اپیزود «روی پنهان تورم» از پادکست اکوتوپیا بودم، با جمله جالبی مواجه شدم که مرا در فکر فرو برد. گوینده و نویسنده پادکست در میانه اپیزود از قول جان مینارد کینز، اقتصاددان بزرگ انگلیسی گفت: «اگر می‌خواهید اخلاق را در یک جامعه از بین ببرید، بهترین، اثربخش‌ترین و راحت‌ترین راه این است که یک تورم پایدار ایجاد کنید. یک تورم پایدار پایدار، بنیان‌های اخلاقی یک جامعه را به نابودی می‌کشاند و پیش‌بینی پذیری زندگی را غیر ممکن می‌کند.»

 

اگر می‌خواهید اخلاق را در یک جامعه از بین ببرید، بهترین، اثربخش‌ترین و راحت‌ترین راه این است که یک تورم پایدار ایجاد کنید. یک تورم پایدار پایدار، بنیان‌های اخلاقی یک جامعه را به نابودی می‌کشاند و پیش‌بینی پذیری زندگی را غیر ممکن می‌کند.

 

آرش حیدری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در نشست بررسی یکی از کتاب‌های محمد مالجو هم جمله جالبی درباره تاثیرات اجتماعی اقتصاد گفت که بی‌ربط به این موضوع نیست. به گفته حیدری در سال‌های اخیر بسیاری از نهادها، روشنفکران و مجامع دانشگاهی در تلاش بودند تا نقش اجتماعی اقتصاد را کمرنگ جلوه دهند و دو عرصه اقتصاد و اجتماع را کاملا از هم تفکیک کنند.

 

فارغ از آنکه تجربیات مختلف در زمان‌های گوناگون نشان داده‌اند، ترکش‌های تورمی چگونه زمینه‌ساز فساد شده‌اند و جوامع را زیر و زبر کرده‌اند. وقتی درباره این موضوع بیشتر تحقیق کردم و مشاهدات خود را هم از زندگی در یک جامعه تورمی، به این داده‌ها اضافه کردم، به نتایج هول‌آوری رسیدم.

 

مثلا در مقاله‌ای به قلم ذبیح‌الله ملکی‌پور و علی ربانی [1] داده‌های 20 ساله از جامعه ایران در حد فاصل سال‌های 1370 تا 1390 نشان می‌دهد دو عامل تورم اقتصادی و بیکاری، تاثیر معناداری بر افزایش سرقت در جامعه داشته‌اند.

 

مشابه چنین دریافتی را هم می‌توان در سالنامه آماری بانک مرکزی ایران در سال 1400 مشاهده کرد که در آن رابطه افزایش تورم و افزایش سرقت، در الگویی شانه به شانه حرکت کرده‌اند. بر اساس این تحقیق هر زمان که تورم در جامعه افزایش پیدا کرده، سرقت و خفت‌گیری هم به همان اندازه افزایشی شده است.

 

این داده مهم درست پس از سرقتِ منجر به قتل از امیرمحمد خالقی، دانشجوی کشته شده دانشگاه تهران منتشر شد و مورد توجه کاربران قرار گرفت. خالقی در جریان دزدیده شدن لپ تاپش در اطراف خوابگاه دانشگاه تهران توسط کیف قاپان به قتل رسید.

__________________________

[1] بررسی علل اقتصادی آسیب‏‌های اجتماعی ( با تاکید بر رابطه تورم و جرایم در ایران طی سال‏‌های 1390-1370)

 

مقاله دیگری به قلم حسین افراسیابی و مریم بهارلوئی[2] نشان می‌دهد افزایش تصاعدی تورم در جامعه ایران اثر مستقیمی بر کنش‌های جامعه، فعالیت نهادها و تحولات اجتماعی کنترل نشده دارد.

 

تورم‌های پیدا و پنهان تنها بخشی از چرخه‌ی سقوط یک اجتماع زخم‌خورده است؛ در جامعه‌ای مثل ایران مردم علاوه بر آنکه از اثرات تورمی زخم می‌خورند، مجبور به پرداخت مالیات برای اموری هستند که از اساس با کارکرد آن‌ها مخالف‌اند.

 

ادامه مطالعه درباره این موضوع هم بدون دریافت نبود و با وجود عدم آگاهی‌ام درباره این مبحث، مرا به تعجب وا نداشت. وقتی از هوش مصنوعی خواستم انواع تورم را از لحاظ علمی برایم توضیح دهد، سه نوع تورم را دسته‌بندی کرد که از بد حادثه من، به‌عنوان یک شهروند ساکن ایران، می‌توانم هر سه نوع آن را با گوشت و پوستم حس کنم.

 

تورم از لحاظ علمی به سه شکل ظهور می‌کند:

 

  • تورم ناشی از تقاضا (Demand-Pull Inflation): این تورم زمانی ایجاد می‌شود که تقاضا برای کالاها و خدمات بیش از عرضه باشد. مشابه این نوع تورم را در بازار خودروی ایران می‌توان مشاهده کرد. وقتی تمام ابزارهای سرمایه‌گذاری، ارزش سرمایه‌گذاری ندارند، یکی از امن‌ترین بازارها، بازار پر از فساد خودرو است. جایی که افزایش تقاضا و لاتاری‌های بی‌قانون، قیمت خودرو را در یک بازار غیر رقابتی روز به روز افزایش می‌دهد.

 

  • تورم ناشی از هزینه (Cost-Push Inflation): تورم ناشی از هزینه زمانی ایجاد می‌شود که هزینه تولید کالاها و خدمات (مثل افزایش قیمت مواد اولیه، دستمزدها یا هزینه‌های انرژی) افزایش یابد. این شکل از تورم را در صنایع تولید مواد غذایی در ایران می‌توان به خوبی مشاهده کرد. نمونه‌اش صنعت تولید لبنیات که قیمت‌ها در آن روزانه بالا می‌روند.

 

  • تورم پولی (Monetary Inflation): تورم پولی هم زمانی ایجاد می‌شود که مقدار پول در گردش در اقتصاد بیش از حد افزایش یابد. این شرایط معمولا به دلیل چاپ بی‌رویه پول توسط بانک مرکزی به وجود می‌آید و در نهایت ارزش پول را کاهش می‌دهد و و قیمت‌ها را بالا می‌برد. جالب است بدانید چاپ بی‌رویه و بدون پشتوانه پول در ایران، تقریبا در تمام دولت‌های بعد از انقلاب رواج گسترده‌ای داشته و گفته می‌شود در چهار دهه گذشته بیشتر از کل تاریخ ایران، پول نقد بدون پشتوانه چاپ و به بازار تزریق شده است.

[1] پیامدهای تورم در زندگی روزمرۀ جوانان طبقۀ پایین

تورم‌های پیدا و پنهان تنها بخشی از چرخه‌ی سقوط یک اجتماع زخم‌خورده است؛ در جامعه‌ای مثل ایران مردم علاوه بر آنکه از اثرات تورمی زخم می‌خورند، مجبور به پرداخت مالیات برای اموری هستند که از اساس با کارکرد آن‌ها مخالف‌اند.

 

ما در ایران درحالی با تورم‌های تصاعدی و نجومی دست و پنجه نرم می‌کنیم که بودجه نهادهای محدودیت‌گذار هر سال بیشتر از سال قبل بسته می‌شود اما در عوض یارانه غذای دانشجویان حذف می‌شود و بدهی دولت به داروخانه‌ها، آن‌ها را ناچار به رد کردن نسخ بیمه‌ای می‌کند.

 

مالیات در بسیاری از کشورهای جهان برای توسعه زیرساخت‌های آموزشی، بهداشت و درمان، راه و شهرسازی و بیمه اختصاص پیدا می‌کند اما در ایران مالیات‌هایی که مستقیم و غیر مستقیم در شرایط تورمی دریافت می‌شوند، اغلب خرج توسعه زیرساخت‌های فیلترینگ، سانسور و محدودیت‌های اجتماعی می‌شوند که بسیاری از مردم از اساس با آن‌ها مخالف‌اند.

 

این مالیات‌ها در شرایطی دریافت می‌شوند و در موقعیتی برای امورات ضد اجتماعی هزینه می‌شوند که دولت در تامین هزینه بسیاری از حوزه‌ها درمانده است؛ در تامین هزینه نهاده‌های دامی و کشاورزی، در تامین زیرساخت‌های آموزشی و در تامین و پرداخت پول بیمه‌های خدمات درمانی.

 

ما در ایران درحالی با تورم‌های تصاعدی و نجومی دست و پنجه نرم می‌کنیم که بودجه نهادهای محدودیت‌گذار هر سال بیشتر از سال قبل بسته می‌شود اما در عوض یارانه غذای دانشجویان حذف می‌شود و بدهی دولت به داروخانه‌ها، آن‌ها را ناچار به رد کردن نسخ بیمه‌ای می‌کند.

نظرات بسته شده است.